۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

دانشجویان وپایش معنوی!

گردانندگان رژیم جمهوری اسلامی، نویسندگان سناریوی "آرگو"




فیلم "آرگو" که ماجرای فرار چند دیپلمات آمریکایی در جریان گروگان گیری سال 58 را بازگو می کند، برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال 2013 شد. در ایران، رسانه های حکومتی بدون لحظه ای اتلاف وقت، خشم و غضب برانگیخته شده حکومت را انعکاس دادند. این در حالیست که نویسندگان اصلی سناریوی این فیلم کسانی جز گردانندگان رژیم بحران آفرین جمهوری اسلامی نیستند.
"خبرگزاری فارس" با اشاره به اینکه میشل اوباما برنده بهترین فیلم را اعلام کرد، نوشت: "به طور کم سابقه ای همسر رییس جمهور آمریکا برنده بهترین فیلم را اعلام کرد. فیلم آرگو، فیلمی ضد ایرانی است که توسط کمپانی صهیونیستی برادران وارنر ساخته شده است."
"خبرگزاری مهر" تاکید کرد این فیلم "با انگیزه سیاسی" ساخته شده و محمد حسینی، وزیر ارشاد مدعی شد که فیلم مزبور "تحریف تاریخ" است و آن را "جنگ نرم" علیه جمهوری اسلامی خواند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز گزارش کرد: "آرگو، تبلیغات سازمان سیا است."
دیگر رسانه ها از اینکه "بن افلک"، کارگردان و بازیگر فیلم هنگام دریافت جایزه گفت "می خواهم از دوستانم در ایران که تحت شرایط بسیار بدی زندگی می کنند، تشکر کنم"، ابراز نارضایتی کردند.
در همین حال، وبگاه حکومتی "عصر ایران" نوشت "آرگو فیلمی علیه ایران است"، اما خطاب به شمقدری، معاون وزیر ارشاد، با تمسخر گفت: "چطور شما نتوانستید از لابی خود برای جلوگیری از برنده شده این فیلم استفاده کنید؟"
این اشاره ای است به سخنان اخیر شمقدری که ادعا کرده بود بنا به خواست احمدی نژاد برای برنده شده فیلم "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره اسکار، لابی کرده و موفق شده است.
بنا بر گزارشات متعدد، فیلم "آرگو" در ایران بسیار پر بیننده بوده و کپی سی دیهای آن به مبلغ 30 هزار تومان به فروش می رسد. اکثر مردم و حتی مقامهای جمهوری اسلامی آن را دیده اند. نسل جدید در این فیلم روایت دیگری از رویدادهایی را می بیند که تاکنون از سوی تبلیغات رسمی به طور یکجانبه به آنها عرضه شده است.
گروگان گیری 66 دیپلمات و کارمند یک سفارتخانه خارجی برای 444 روز، جایگاهی که جمهوری اسلامی برای خود در جامعه جهانی جستجو می کند را نشان داد. رژیم ولایت فقیه از آن زمان تا کنون به روشنی به جهانیان نشان داده است که به هیچ پیمان، میزان و تعهد بین المللی پایبند نیست و با وحشت و بحران آفرینی برای پیشبرد سیاستهایش تلاش می کند. اشغال و غارت سفارت انگلیس توسط اوباش بسیجی و پاسدار در سال گذشته، آخرین نمونه رفتاری است که بخشهایی از آن در فیلم "آرگو" به تصویر کشیده شده است.
"آرگو" اگر چه فیلمی تجاری - تاریخی است، اما یک واقعیت تاریخی را که سبب به انزوا کشیده شده کشور و لطمه شدید به منافع ملی شد، به نمایش گذاشته است. این رژیم جمهوری اسلامی است که چهره کریه و غیر انسانی اش در فیلم آشکار تر می شود. و براستی شاهدی است بر "شرایط بسیار بد" زندگی تحت این حکومت.  لیلا جدیدی    

۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

ده‌ها پناهنده افغانی در شهر سلماس بازداشت شدند


 نیروهای امنیتی طی هفته گذشته درشهرستان سلماس ده‌ها شهروند تبعه افغانستان را بازداشت کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اعمال سیاست غیرانسانی نیروهای امنیتی علیه شهروندان بی‌دفاع افغان سابقه طولانی تری دارد و اسکان افغان‌ها عملا در ۲۸ استان کشور ممنوع گردیده است، بنظر می‌رسد بازداشت این شهروندان در راستای ممانعت از مهاجرت به ترکیه صورت گرفته باشد.
دستگیری و اخراج پناهجویان افغان به بهانه "غیرمجاز" بودن بشدت در حال انجام است٬ تا جایی که طی مدت کوتاهی بیش از دویست هزار نفر از افغانهای مقیم ایران دستگیر و اخراج گردیده‌اند.
اخیرا استانداری‌ها و فرمانداری‌ها نیز رسما با صدور دستورالعملهای علنی به اذیت و آزار و حتک و حرمت پناهجویان افغان صورت قانونی و رسمی داده‌اند.
شایان ذکر است که طی سال‌های اخیر برخی از شهروندان تبعه افغانستان که به دلیل عدم یافتن شغلی مناسب و محرومیت از حقوق شهروندی در ایران، مجبور شده‌اند ایران را از سمت مرزهای غربی به مقصد کشورهای اروپایی ترک نمایند، در کمین نیروهای انتظامی گرفتار آمده و بعضا به علت تیراندازی کشته و مجروح شدند.
همچنین درپی حملات به مسافران افغان درمرز این شهرستان طی چند ماه گذشته شمارکشته شدگان درنوار مرزی این شهرستان با ترکیه به بیش از ۳۰ کشته و زخمی رسیده است.

وعده ی پول نفت، تهدید کوپُن



نهادهای حُکومتی جمهوری اسلامی، وعده های یکدیگر پیرامون بهبود شرایط اقتصادی را به تمسخُر می گیرند. در همین رابطه مجلس مُلاها با ژستی ریشخندآمیز به نمایش تبلیغاتی آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری که روز شنبه از تلویزیون پخش شد، واکُنش نشان داده است.
او مُدعی شده بود که مهار بُحران معیشتی در جامعه را درست دارد و عده افزایش دستمزد، افزایش یارانه نقدی، بازگرداندن قُدرت خرید مردُم به سال 90، کاهش تورُم و جُز آن را داده بود. تنها ساعاتی بعد، مجلس مُلاها با در دستور کار قرار دادن طرح سهمیه بندی کالاهای اساسی، بی اعتباری این سُخنان و بی محل شمردن وعده های گوینده را بر سر دست گرفت.
علامتی که حرکت به سمت سهمیه بندی برنج، روغن، قند، شکر، گوشت قرمز، مُرغ و... صادر می کند، هر چیزی بجُز پیش بینی بهبود شرایط اقتصادی و کاسته شدن از فشارها بر جامعه است. برعکس، رُقبای آقای احمدی نژاد با احیای راهکار کوپُنی سازی کالاهای اساسی که در دوران جنگ با عراق به دست اجرا گذاشته شد، تاکید دارند که شرایط از آنچه که هست وخیم تر خواهد شد و تنگناهای اقتصادی - معیشتی بیشتری به انتظار مردُم نشسته است.
با این حال چنین نمی نماید که جامعه برای ارزش گذاری وعده های سوگُلی 63 درصدی آقای خامنه ای نیازی به شفاف سازی از کابوسهای آینده از سوی پُشتیبانان پیشین وی داشته باشد. مردُم با هر خرید روزانه، با یک وضعیت جدید و به نسبت دُشوار تر از روز پیش روبرو می شوند که در آن از افزایش شبانه قیمتها به طور فراگیر، تا بُحرانی شدن نرخ و عرضه یک یا چند کالا به طور وِیژه، در حال خودنمایی است.
دریافت بی پایه و بُنیاد بودن ادعاهای شاگرد آقای خامنه ای کار دُشواری نیست، به ویژه برای رُقبای او در مجلس که مُدت کوتاهی پیش از این به همراه وی بر سر تعیین میزان فشار بیشتر بر مردُم برای جُبران کسری بودجه و تنگناهای مالی "نظام" چانه می زدند. آنها غارت 54 هزار میلیارد تومان از کیسه ی مردُم را زیر تابلوی "درآمد قانون هدفمندی یارانه ها" پیشنهاد می دادند و آقای احمدی نژاد رقم 135 هزار میلیارد را مُناسب می دانست.
میلیونها کارورز و مُزدبگیر با اُفتادن به کام فقر و گُرسنگی، در حال پرداخت صورت حسابی هستند که آقای احمدی نژاد و مجلس مُلاها در اُردیبهشت ماه برایشان تنظیم کردند. با یا بی کوپُن، رژیم ولایت فقیه برای مُدیریت بُحران همه جانبه ای که بر جامعه تحمیل کرده، چشم اندازی جُز گذاشتن بار فشار روی دوش آن ندارد.منصور امان



۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه

یک زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر دست به اعتصاب غذا زد و لبان خود را دوخت


شهرام الیاسی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به کارشکنی مسئولین در اعزام وی به بیمارستان دست به اعتصاب غذا زد و لبان خود را دوخت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شهرام (رحیم) الیاسی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به ۱۱ سال زندان محکوم شده است، در اعتراض به کارشکنی در اعزام وی به مرخصی از اول اسفند ماه دست به اعتصاب غذا زد و از دیروز لبان خود را دوخت.
شهرام الیاسی که در سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت گردیده است، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و هواداری از حزب کوموله و حمل و نگهداری سلاح گرم و مهمات جنگی، در دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ سال زندان محکوم گردید که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.
اینک که بیش از ۵ سال از بازداشت وی می‌گذرد، مسئولین ابتدا با مرخصی وی موافقت کرده و اقدام به توقیف سند ۱۰۰ میلیونی جهت اعزام او به مرخصی نمودند، ولی بعدا طی کارشکنی‌هایی به خانواده وی اعلام گردید مرخصی شهرام الیاسی لغو شده است.
یکی از همبندیان وی که خواست نامش فاش نشود به گزارشگر هرانا گفت: "روز گذشته شهرام الیاسی توسط ریاست حفاظت زندان (فرج‌نژاد) احضار گردید و مورد تهدید و فحاشی قرار گرفت."
وی ادامه داد: "فرج‌نژاد شهرام الیاسی را تحت فشار قرار داده تا اعتصاب غذای خود را بشکند، از همین روی وی لبان خود را دوخت."

کاهش مزد واقعی و گسترش فقر



 سخن پراکنی احمدی نژاد از تلویزیون رژیم در شنبه شب 6 اسفند، چهره فریبکارانه وی را در اعلام افزایش 20 درصدی مزد کارکنان دولت، کارگران و مزدبگیران نشان داد. احمدی نژاد افزایش 20 درصد مزد را برای حقوق بگیران به عنوان خبری خوش اعلام کرد. گماشته ولی فقیه در راس فاسد ترین دولتها مدعی تقسیم غذا می شود.
احمدی نژاد در سخن پراکنی اش ادعا کرد که:«وقتی یک کالای خوراکی وجود دارد، همه با هم می خوریم و اگر هم آن کالا کم بود با هم تقسیم اش می کنیم؛ ... مگر می شود من در خانه غذا داشته باشم و همسایه غذا نداشته باشد».
بر اساس همه برآوردهای اقتصادی شامل نرخ تورم، قیمت کالاهای اساسی و سبد هزینه معیشت خانوار کارگری، خط فقر بالای 1.2 میلیون تومان است و کسی کمتر از آن مزد بگیرد فقیر محسوب می شود.
حداقل دستمزدی که در پایان سال 90 تعیین شد مبلغ 389 هزار تومان بود. این مبلغ در پایان سال با توجه به افزایش نرخ تورم و بالا رفتن قیمتها، هیچ تاثیری در بهبود وضعیت معاش کارگران نداشت. اگر حداقل حقوق 100 درصد هم افزایش یابد قادر به جبران کسری زندگی کارگران و مزدبگیران نخواهد بود.
افزایش 20 درصدی که احمدی نژاد وعده آن را شنبه شب داد، یعنی مزدی برابر با 466 هزار تومان که حتی از نصف خط فقر هم کمتر است.
پاسدار احمدی نژاد در حرفهای بی پشتوانه خود از پرداخت 85 هزار تومان به هر نفر به مناسبت عید صحبت کرد. این رقم که معلوم نیست به چه کسانی تعلق می گیرد در برابر بالا رفتن قیمتها در این دو ماه قدرت خرید را بازهم کاهش خواهد داد. احمدی نژاد فریبکارانه از بالارفتن قدرت خرید مردم در اثر اجرایی کردن هدفمندی یارانه ها سخن گفت. در حالی که برخی پایوران رژیم امکان شورش اجتماعی در اثر فقر را تهدیدی برای آینده نظام می دانند.
کمکهای نقدی و کالایی راههای فریبکارانه و موقت برای بالا نبردن مزد کارگران و مزدبگیران بر اساس نرخ واقعی تورم است.زینت میرهاشمی





۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه

روایت شمقدری واسکاراصغرفرهادی!

تبدیل فُرصت مُذاکرات قزاقستان به تهدید



اقدامات ماجراجویانه جمهوری اسلامی سایه سنگین خویش را بر مُذاکرات هسته ای هفته آینده در قزاقستان پهن کرده و همراه با آن، خوش بینی نسبت به کاهش تنشها در این بُحران بین المللی خطرناک را از ارزیابیها به کنار رانده است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در تازه ترین گُزارش خود در باره فعالیتهای اتُمی رژیم مُلاها، از تحرُکات چالش برانگیزی خبر می دهد که جمهوری اسلامی برای شتاب دادن و به پیش بردن پروژه مورد کشمکش هسته ای خویش بدانها دست زده است.
نهاد سازمان ملل در این رابطه به نصب سانتریفوژهای پیشرفته با توان تولید بیشتر اورانیوم غنی شده اشاره کرده و به مُوازات آن، ساخت یک مخزن مهار انفجار هسته ای در پارچین و جلوگیری جمهوری اسلامی از بازرسی از این مرکز را مورد تاکید قرار می دهد.
گامهای حاکمان ایران که پایمالی آشکار قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل به شمار می رود، در همین طبقه بندی نیز مورد وارسی و ارزش گذاری قرار خواهد گرفت. بدین سبب، می توان گفت که آقای خامنه ای و شُرکا فُرصت مُذاکرات 8 اسفند در قزاقستان را، حتی پیش از آنکه سر گرفته شده باشد، به یک تهدید که دربرگیرنده فشارهای بیشتر اقتصادی و اقتصادی و گُسترش انزوای "نظام" است، بدل ساخته اند.
جمهوری اسلامی نه می خواهد و نه می تواند پیرامون پروژه تضمین بقای خود، به "مُذاکرات سازنده" بپردازد. پیام مزبور که حاکمان ایران با تشدید اقدامات تحریک آمیز خود در آستانه مُذاکرات قزاقستان ارسال کرده اند، بدانگونه روشن هست که با همین مضمون و قالب، بی کم و کاست به مقصد برسد.
حتی اگر انگیزه رژیم مُلاها از نصب سانتریفوژهای جدید و کارشکنی در بازرسیها - در خوش بینانه ترین حالت - تلاش برای قُدرت نمایی و بازی با کارتهای بهتر در مُذاکرات پنداشته شود، دینامیسی که در پس این رویکرد نهُفته است و آن را به جلو می راند را نمی توان نادیده گرفت.
در این راستا، رجز خوانی میلیتاریستی روز گذشته (آدینه) سرکرده سپاه پاسداران می تواند برای مُشاهده درونمایه این سیاست و اندازه گیری گُنجایش آن مُفید باشد. آقای جعفری با سلاح "تسلُط سپاه بر ذخایر استراتژیک دُنیا"، طرفهای خارجی "نظام" را نشانه رفت تا از آنها باج "تجدید نظر در برخورد با انقلاب اسلامی" مُطالبه کند.
به دور از هیاهوی نسیه اما تنش زای این سر تُفنگچی قُشون "آقا"، بخش نقد سیاست اتُمی رژیم ولایت فقیه، هر روز به شکل خانمان سوز تری در کف کارورزان و حُقوق بگیران گذاشته می شود.منصور امان



۱۳۹۱ اسفند ۴, جمعه

گله هاشمی از مسئولین!

نمایش دادگاه در بیدادگاه استبداد


در رسانه های حکومتی خبری مبنی بر برگزاری «دادگاه قضات معزول کهریزک» در 8 اسفند اعلام شده است. بر اساس این خبر، سعید مرتضوی، علی اکبر حیدری فر و حسن حداد دهنوی از جمله جلادانی هستند که در پی اعتراض خانواده های قربانیان، از کار برکنار شدند.
 
سعید مرتضوی جنایتکاری که دستش به خون زهرا کاظمی و شمار زیادی از زندانیان سیاسی آغشته است، بعد از برکناری به ریاست سازمان تامین اجتماعی برگمار شد. وجود مرتضوی جلاد در راس سازمان تامین اجتماعی و جنگ و دعوای باندهای مافیایی قدرت بر سر وی، تاکیدی بر مسئولیت جمعی پایوران جمهوری اسلامی در مورد کشتار زندانیان سیاسی است. مسئولیت تمامی قتلهای انجام شده در تمامی طول حیات رژیم به عهده تمامی پایوران رژیم و در راس آن خمینی و خامنه ای است. ولی فقیه با سخن پراکنیهای خود به طور مرتب به تولید خشونت دست زده و فضا را برای سرکوب هرچه بیشتر مخالفان آماده می کند. بر همین منظر هیچ دادگاهی در بیدادگاههای جمهوری اسلامی معنا ندارد. زیرا قاتلان نمی توانند قاضی عادل باشند.
رژیمهای دیکتاتوری در زیر فشار برای رسیدگی به جنایتهایشان، تعدادی دانه ریز را فدای جان دانه درشتها کرده و به محاکمه یا حتا اعدام می کشانند. همان طور که در به اصطلاح دادگاه رسیدگی به قاتلان کهریزک، دو نفر از «مباشران انتظامی» به اعدام محکوم شدند. اعدام این دو نفر با بخشش خانواده های شکایت کننده لغو شد. دادگاهی که در 8 اسفند قرار است برگزار شود یک دادگاه نمایشی و برای تبرئه قاتلان و فراموشی جنایت است.
جنایتهایی که تا کنون در مورد فرزندان ایران زمین انجام شده نه بخشیدنی است و نه فراموش شدنی. از سویی دیگر سران رژیم و همه ابزارهای آن صلاحیت رسیدگی به این جنایات را ندارند زیرا خود خشونتگر و قاتلند. رسیدگی به پرونده کهریزک و قتلهای دگراندیشان و مبارزان باید در دادگاههای ذیصلاح و با حضور خانواده های قربانیان صورت گیرد.





۱۳۹۱ اسفند ۱, سه‌شنبه

عاقبت آغا با مموتی !

پول و ویلا؛ صادق لاریجانی حسابش را چگونه صاف می کند؟


کوته زمانی پس از مُفتضح شدن رییس بی اختیار قُوه قضاییه در ماجرای دستگیری و آزادی آقای سعید مُرتضوی، وی به گونه ترحُم انگیزی در مورد استقلال قوه قضاییه به ایراد خطابه پرداخته و در برابر دیدگان شگفت زده مُخاطبانش، از مُقاومت در برابر "خیلیها" که از آنها نام نمی برد، داد سُخن رانده است.
آیت الله صادق لاریجانی، روز دوشنبه سینه جلو داد: "خیلیها دلشان می خواهد دستگاه قضایی تابع باشد، ولی من به دُنبال استقلال کامل قُوه قضاییه هستم."
با این که چنین می نماید با توجه به رویدادهای دو هفته گذشته، آقای لاریجانی حتی در بیان این ادعا نیز نقشی فراتر از یک مامور سُخنگو ندارد، با این حال نمی توان نادیده گرفت که در گزافه وی مبنی بر "استقلال قُوه قضاییه" برای دفاع از دستگاهی که به ریاستش نشانده شده، رگه هایی از ابتکار شخصی نیز وجود دارد.
آیت الله صادق لاریجانی و هزار فامیل مربوطه نیز همچون دیگر دسته بندیهای باندی یا اُرگانهای نظامی و امنیتی، منافع ویژه خود را در کُنترُل و نُفوذ در دستگاه قضایی دارند. نزدیکترین مثالی که برای لمس پذیر کردن منافع مزبور می توان آورد، ماله کشی زمین خواری آقای جواد لاریجانی است که به لُطف جایگاه اخوی، از رسیدگی قضایی مُعاف گردیده است.
تازه ترین پرده دری سمعی بصری رُقبای لاریجانیها از تلاش ناکام یکی دیگر از برادران (فاضل) در تبدیل امتیازهای شراکت در قُدرت به وجه نقد و ویلا، به خوبی نشان از دایره گُسترده ای دارد که قوم آمُلی منافع خویش را در آن می گُنجاند و بی هیچ پرده پوشی می طلبد.
آنچه که رییس دستگاه قضایی در ازای خودمختاری در تفسیر کسب و کار فامیل و شُرکا می پردازد، هموار کردن مسیر تبدیل قُوه قضاییه به شُعبه وزارت اطلاعات و اُرگان اطلاعاتی سپاه پاسداران است. او حساب خود را با صُدور مجوز برای سرکوب و بازداشت وُکلا، تبدیل قُضات به پادوهای بازجویان و شکنجه گران، تغییر کاربُرد دستگاه دادرسی به مُهر تایید لاستیکی پیگرد، بازداشت، شکنجه و قتل شهروندان، بافتن پوشش قانونی برای توجیه تبهکاریهای ماموران امنیتی، ایجاد حاشیه امن برای مُتهمان "خودی" و جُز آن، صاف می کند.
بدیهی است که قاضی القُضات حُکومت، مُعامله بر سر حُقوق شهروندان را نافی "استقلال قُوه قضاییه" به حساب نمی آورد. از این زاویه وی حق دارد که بخرامد و جلوه "تابع نبودن" بفروشد. اما آیا این بدان معناست که او می تواند خود را دارای اختیار تصمیم گیری نیز بداند؟
پاسُخ این سووال را آیت الله بداقبال در تلاش نافرجام برای انتقام گیری از رُقبا به تحقیرآمیز ترین شکل دریافت کرد. او که در واکُنش به افشای کارتل رانت خود و برادرانش، به طور مُستقل فرمان دستگیری آقای مُرتضوی را داده بود، فقط چند ساعت بعد با اخطار رووسایش روبرو شد که به او نشان دادند، زین روی پُشت چه کسی است.   
آیت الله صادق لاریجانی، پیام را دریافت کرده است. او با طرح ادعای "دُنبال استقلال کامل قُوه قضاییه" بودن، سفت تر کردن تنگ زین را علامت داده است. منصور امان





۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه

افراطیون مصری وفیلترینگ یوتیوب!


یک تیم حقوقی و وزارت ارتباطات ملی مصر اعلام کرده‌اند که دادگاه نمی‌تواند یوتیوب را مسدود کند. هفته گذشته دادگاهی در مصر از دولت درخواست کرد تا اطلاعات شبکه اشتراک ویدئوی یوتیوب به مدت ۳۰ روز به خاطر قرار گرفتن فیلمی ضد اسلام در این کشور مسدود شود تا از نارضایی‌ها و اعتراضات عمومی خشونت‌بار اجتناب شود.
 وزارت ارتباطات مصر این هفته اعلام کرد آن‌ها نمی‌توانند یوتیوب را مسدود کنند. چراکه این کار نیاز به دانش تکنولوژی بالا دارد و اضافه کرد آنها از نظر قانونی نمی‌توانند نظارتی بر محتوای وب‌سایت های شبکه‌های اجتماعی داشته باشند. 
آن‌ها اضافه کرده‌اند در صورتی که یوتیوب را از نظر فنی مسدود کنند سرویس ایمیل گوگل هم قطع خواهد شد. به لحاظ فنی دولت تنها می‌تواند دسترسی به فیلم مذکور را در داخل مصر مسدود کند. 
اتحادیه آزادی اندیشه و بیان در مصر شنبه گفت که خواستار تجدید نظر در این حکم است و آن را «مجازات دسته‌جمعی» نام گذاری کرد. 
یوتیوب دسترسی به این فیلم را در مصر بسته است چرا که قوانین محلی را نقض می‌کند. 
انتشار فیلم‌های ضد اسلامی در یوتیوب در کشورهای مسلمان با تنش‌هایی همراه بوده است که این تنش‌ها اغلب به خشونت انجامیده است

پنج فعال مدنى در زندان اهواز به حمايت فورى شما نياز دارند


در تاريخ نهم ژانويه ٢٠١٣ احكام اعدام محمد على عمورى, جابر البوشوكه و برادرش مختار البوشوكه و معلمان زندانى  هاشم شعبانى, هادى راشدى  را به خانواده هايشان اعلام كردند.
مصاحبه با كاميل البوشوكه در برنامه " براي آزدى زندانيان سياسى" در كانال جديد, يكشنبه ١٧ فوريه ٢٠١٣
پنج نفر زندانى سياسى نامبرده  كه در حال حاضر در زندان كارون در شهر اهواز بسر ميبرند, در تاريخ هفتم جولاى ٢٠١٢ در شعبه ٢ داگاه انقلاب اهواز به اعدام محكوم شدند. اين زندانيان از  حق داشتن وكيل محروم بوده, مورد شكنجه هاى وحشيانه قرار گرفته اند و در  ابتداى دستگيريشان به مدت ۹ ماه اجازه تماس با خانواده هايشان را نداشتند.
جابر البوشوكه ٢۸ ساله  و برادرش مختار البوشوكه ٢٦ ساله  در تاريخ ١٣ مارس ٢٠١١ دستگير و هفت ماه در يكى از بازداشتگاه هاى مخفى تحت وحشيانه تري شكنجه ها قرار گرفتند. به نقل از خانواده اين دو زندانى سياسى, جابر ١٠ كيلو وزن كم كرده و دندانها و فكش را شكسته اند. مختار نيز در نتيجه شكنجه تا حدى حافظه اش را از دست داده است.
 
هادى راشدى ٣۹ ساله, در تاريخ ٢۸ فوريه ٢٠١١ دستگير شد. وى از بيمارى كبد, فشار روانى رنج برده و يك پايش در زيرشكنجه شكسته است.
 
.محمد على عمورى ٣٤ ساله, در دسامبر ٢٠٠٧ توسط نيروهاي عراقى دستگير شد و ٤ سال در زندان بسر برد كه در طول اين مدت به دليل شلنجه هايى كه شده است دچار  ناراحتيهاى روحى و جسمى گرديده است. عليرغم درخواست عفو بين الملل و يو ان  در ژانويه  ٢٠١١ به ايران ديپورت و توسط رژيم به زندان افكنده شد.
 
هاشم شعبانى ٣٢ ساله, در ١٦ فوريه ٢٠١١ دستگير و تحت شكنجه قرار گرفت, يكى از شكنجه ها قرار دادن پاهاى هاشم در آب جوشيده بود.
 
علاوه بر احكام اعدام پنج زندانى سياسي نامبرده كه توسط  قاضى سيد محمد باقر موسوى در شعبه دوم دادگاه انقلاب رژيم در شهر اهواز صادر شده است, يك زندانى سياسي ديگر به اسم رحمان عساكره نيز در ماه جولاى ٢٠١٢ به ٢٠ سال زندان محكوم شده است.
 
بنابر آخرين خبر دريافتى به كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى چهارشنبه  ششم فوريه  ٢٠١٣ عليرغم تقاضاى خانواده ها به جابر, مختار, هادي , محمد على و هاشم ملاقات ندادند و فقط به انها اجازه تماس تلفنى با خانواده هايشان داده شد.
 
عليرغم تهديد و فشار بر خانواده هاى اين پنج زندانى سياسى توسط رژيم  ,خانواده هاي نگران اين پنج جوان به ااحكام فرزندانشان اعتراض كردند و روز هاي دوم و سوم فوريه ٢٠١٣ در مقابل محل زندگي خامنه اي تجمع کرده و خواهان لغو اين احکام شدند. آنها همچنين طومارهاي امضا شده توسط فرهنگيان, دانش آموزان , دوستان و اقوام و همکاران اين پنج نفر را تحويل مسئولين دفتر خامنه اي دادند.  همزمان با اعتراضات خانواده ها, اعتراضاتى عليه اين احكام اعدام در سطح بين المللى از سوى سازمانهاى جهانى مدافع حقوق انسانى صورت گرفته است. طبعا تا حال رژيم اسلامى عقب نشينى كرده است اما براى لغو حكم اعدام  پنج نفر زندانى فوق بايد اعتراضات را وسيعتر كرد.
 
تنها راه جلوگيرى از اعدام  جابر البوشوكه , مختار البوشوكه, هادى راشدى, محمد على عمورى, هاشم شعبانى و نجات جان آنها پيوستن تك تك شما عزيزان به اعتراضى سراسرى و و وسيع دركشورهاى مختلف ميباشد. در مقابل زندان كارون و دادگاه انقلاب شهر اهواز تجمع كنيد و خانواده هاى اين پنج زندانى را مورد حمايت قرار دهيد.   اگر  در خارج از ايران زندگى ميكنيد دولت كشور محل اقامتتان را تحت فشار بگذاريد كه به رژيم اسلامى ايران فشار بياورد  و خواستار لغو احكام اعدام اين پنج نفر و آزاد كردنشان بشوند.
 
يكشنبه ١٧ فوريه ٢٠١٣ برابر با ٢۹ بهمن ماه ١٣۹١ در برنامه زنده تلويزيونى زندانيان سياسى شركت كنيد و پيام همبستگى خود را به خانواده هاي اين پنج زندانى سياسى بفرستيد.
 
شيوا محبوبى
سخنگوى كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى در ايران
١٥ فوريه ٢٠١٣ برابر ٢٧ بهمن ماه ١٣۹١

خامنه ای طُعمه دام مجلس برای احمدی نژاد



برخلاف آنچه که می نماید، عُذرخواهی دسته جمعی مجلس مُلاها از "رهبر عالیقدر" و پوزش چاپلوس مابانه رییس آن که به گونه ویژه و جُداگانه به عرض وی رسید، به معنای "بیعت دوباره" با آقای خامنه ای و یا به بیان روشن تر، به رسمیت شناختن آتوریته و جایگاه "فصل الخطابی" وی نیست. "مقام مُعظم" بدون آنکه خواسته باشد، این بار نیز در نقش ابزار پیشبرُد جدال فراکسیونهای قُدرت مورد بهره برداری قرار گرفته است.
استغفار نمایشی و پُر رنگ و لعاب مجلس و آقای لاریجانی، یک حرکت تاکتیکی است که آشکارا با هدف افکندن توپ به زمین آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، و ایجاد نُقطه سایش جدیدی در مُناسبات وی با "نظام" اندیشیده شده است.
رُقبای آقای احمدی نژاد با تجربه واکُنش کنایه آمیز و از موضع بالای آقای احمدی نژاد به یک درخواست دیگر "رهبر" از سران سه قُوا مبنی بر "خودداری از کشاندن اختلافات بین مردُم"، انتظار دارند که سُخنان این بار او نیز با جبهه گیری سوگُلی پیشین اش روبرو گردد. آقای احمدی نژاد در آبان ماه گذشته در واکُنش به هُشدار شدید آیت الله خامنه ای، در یک نامه سرگشاده، بدون آنکه به سُخنان "جنابعالی" بپردازد، مسوولیتها و وظایف وی را یادآور شد.
مُشوق مجلس در چیدن صحنه درگیری، می تواند نخُستین واکُنش فراکسیون نظامی – امنیتی به انتقادهای آقای خامنه ای باشد که در سرمقاله روزنامه دولت (ایران) بازتاب یافت. این روزنامه از حرکت آقای احمدی نژاد در مجلس به شدت دفاع کرد و به گونه غیرمُستقیم به ولی فقیه "نظام" پاسُخ داد: "افشاگری آقای رئیس جمهور را نمی ‌توان مصداق بداخلاقی دانست."    
این ادعا که آقای خامنه ای با برخورد روز آدینه خود نتوانسته هیچ کُمکی به ترمیم آتوریته خود بکند را فقط اقدام تاکتیکی مجلس تایید نمی کند. یک نماینده مشهور اُصولگرا به نام علی مُطهری، انتقاد "رهبر" به مجلس در مورد "غلط بودن استیضاح وزیر کار" را رد کرده و به صراحت می گوید: "من معتقدم که استیضاح وزیر کار برای دفاع از قانون مداری و مبارزه با قانون ستیزی بود و ارتباط مستقیمی با شخص وزیر داشت و کار درستی بود."
از سوی دیگر، بندبازی آقای خامنه ای زیر نام "نصیحت" نیز تماشاچیان زیادی ندارد. آقای عوض حیدرپور، عُضو کُمیسیون امنیت ملی مجلس، نارضایتی خود از رفتار کجدار و مریز وی را با درخواست "دادگاهی شدن رییس جمهور" نشان داده است. وی همچنین از "نهادهای اطلاعاتی و امنیتی" خواسته است که "طرح پیشگیرانه" ارایه بدهند.
روند تلاشی باند ولایت به فراکسیونهای مُتخاصم، پس از پرده دری آقای احمدی نژاد در مجلس وارد مدار جدید و نیرومند تری شده است. روی دیگر سکه ی این جدالها، زوال آتوریته "رهبر" است؛ واقعیتی که آقای خامنه ای با هر اقدام تازه برای بازسازی جایگاه خود، بر آن مُهر تایید پُر رنگ تری می نهد.  منصور امان  



۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

استمرار تجاوز دسته‌جمعی در دبیرستان‌های شبانه‌روزی کُردستان

به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، بعدازظهر روز یکشنبه مورخه‌ی پانزدهم بهمن‌ماه یکی از دانش‌آموزان اهل روستای "میانه" که مشغول تحصیل در دبیرستان شبانه‌روزی روستای نگل بوده، با تهدید به وسیله‌ی چاقو توسط سه نفر از اهالی روستای نگل که سن آنها از ١٧ تا ١٩ سال بوده است به باغ‌های واقع در پشت دبیرستان برده شده و مورد تجاوز گروهی قرار می‌گیرد.

دانش‌آموز مورد تجاوز قرار گرفته، در مقطع اول دبیرستان این دبیرستان شبانه‌روزی در حال تحصیل بوده است.

به گزارش خبرنگار آژانس کُردپا از روستای نگل، این دانش‌آموز اهل روستای میانه پس از مورد تجاوز قرار گرفتن با چندین ضربه‌ی چاقو توسط متجاوزین نیز زخمی می‌شود.

به گفته‌‌‌ی اهالی روستای نگل، پیشتر و در سال‌های گذشته نیز نظیر چنین جنایاتی روی داده، اما بی توجهی و سهل‌انگاری مسئولین ذیربط منجر به استمرار این فاجعه شده است.

در موردی دیگر، یکی از دانش‌آموزان منطقه‌ی "کلاترزان" به نام" ف.ا " سال گذشته مورد تجاوز گروهی قرار گرفته بود که این مسئله وی را به اختلالات روانی و افسردگی شدید دچار کرده است. مدیر خوابگاه و رییس آموزش و پرورش منطقه نه تنها در این رابطه اقدامی قانونی را انجام ندادند، بلکه برای توجیه عدم نظارت قانونی خود بر این خوابگاه‌‌ها بر این موضوع نیز سرپوش گذاشتند.

شکایت‌های خانواده‌ی دانش‌آموزان قربانیان این دبیرستان‌ها تاکنون بی‌پاسخ و بدون نتیجه باقی مانده است.

روستای میانه در ١٠ کیلومتری روستای نگل از توابع سنندج واقع شده است.

کشتی به گل نشسته ولایت، طائب وسوریه

تلاشهای بی ثمر ولی فقیه برای مهار بحران


روز شنبه 28 بهمن، خامنه ای بار دیگر دست به نصیحت باندهای حکومتی زد و  حرکت آنها را «کار شایسته ای» برای نظام ندانست. تاکنون نصیحتها و توپ و تشرهای ولی فقیه هیچ تاثیری در کاهش تنشهای حکومتی نداشته است. ادامه کشمکشهای باندهای حکومتی از یک سو نشان دهنده عمق بحران درون قدرت و از سویی دیگر ناتوانی «رهبر» نظام در مهار بحران است.

این بار هم ولی فقیه گفت «بنده فعلا نصحیت می کنم». وی که بی تاثیری حرفهایش را خوب تحربه کرده است، در نصیحت کردن طرفین مجادلات به شَرع متوسل شد. خامنه ای در دعوای لاریجانیها با احمدی نژاد در حالی که سعی کرد هر دو باند را از خود رنجیده خاطر نکند کار احمدی نژاد را «کاری بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق دانست». خامنه ای که به طور دایم دشمن خارجی درست می کند و همه تقصیرها را به دشمن خارجی حواله می دهد و می خواهد با این شیوه بر مشکلات داخلی غلبه کند، مدتهاست که دشمن را در پیرامون خود احساس می کند.
خامنه ای به پایوران رژیم دستور می دهد که:«حالا که دشمنیهای دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقتهایشان را شدت دهند». خامنه ای که از تاثیرگذار بودن سخن پراکنی خود ناامید است می گوید:«انشا الله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان به خصوص مسئولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند». واقعیت این است که علیرغم دستورات و نصیحتهای ولی فقیه، بحران حکومتی شدت خواهد یافت و خامنه ای هم به نصایح به تاثیر خود ادامه خواهد داد.زینت میرهاشمی









۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

یک پزشک متخصص در اصفهان از بروز مشکلات روحی و روانی ناشی از سوختگی دانش‌آموزان حادثه‌ی شین‌آباد پیرانشهر خبر داد



رئیس بیمارستان سوانح و سوختگی اصفهان که ٦ دانش‌آموزِ حادثه دیده‌ی شین‌آباد در این مرکز درمانی بستری می‌باشند، می‌گوید که ایجاد گوشت اضافی ناشی از سوختگی در بدن دانش‌آموزان وجود دارد.

فریدون عابدینی به ایسنا گفت: علت چنین پدیده‌ی از عوارض سوختگی بوده و به دلیل کمی سن دانش‌آموزان، بر روی سه نفر از آنان عمل ترمیمی گراف انجام شده است.

طی هفته‌ی جاری برای سه نفر از حادثه دیدگان، یکسری اعمال کوچک ترمیمی گراف در ناحیه‌ی پیشانی، شانه و انگشتان انجام می‌گیرد.

دکتر عابدینی همچنین درباره‌ی زیبایی ظاهری دختران دچار سوختگی این نکته را خاطر نشان کرد که بدست آوردن زیبایی ظاهری آنان، "زمانبر" خواهد بود.

وی ادعا نمود که با بالا رفتن سن دانش‌آموزان، امکان بروز افسردگی نیز وجود دارد.

هم‌اکنون ٦ دانش‌آموز حادثه دیده بنام‌های آرزو طاهرآبادی، آمنه راک، نادیا صالح، سیما شادکام، سیما مرادی و فریده امیدوار در بیمارستان سوانح و سوختگی اصفهان بستری می‌باشند و  فیزیوتراپی و توانبخشی و یا اعمال ترمیمی احتمالی از درمان‌های روزمره‌ی آنان محسوب می‌شود.

برخی از پزشکان متخصص خواستار انتقال دانش‌آموزان حادثه دیده به خارج از کشور شدند که بعدها این عمل توسط نهادهای دولتی و به بهانه‌ی وجود مراکز درمانی پیشرفته، متوقف گردید.

در روز پانزدهم آذرماه امسال بر اثر انفجار بخاری نفتی در مدرسه‌ی ابتدایی شین‌آباد پیرانشهر ٣٧ دانش‌آموز ١٠ ساله دچار سوختگی ١٠ تا ٧٠% شدند که بعدها دو تن از آنان به نام‌های "سیران یگانه" و "ساریا رسول‌زاده" به سبب سوختگی شدید جان خود را از دست دادند.

علیرضا زاکانی:مرتضوی 2 گونی پرونده دارد، نمی خواهم آبرویش را ببرم (این قاتل مگر بویی ازآبروبرده)

علیرضا زاکانی در جمع دانشجویان بسیجی سراسر کشور، با اشاره به ریاست‌جمهوری هاشمی و خاتمی و بعد احمدی‌نژاد اظهار کرد: «ساده‌انگاری است اگر بگوییم ساده‌زیستی و عدالت‌طلبی را احمدی‌نژاد برای ما به ارمغان آورده است. این آقا و افرادی که‌دور و برش را گرفته‌اند در دوم خرداد نیروهای دسته‌چندم دانشگاه بودند، البته حسن احمدی‌نژاد هم این بود که به ارائه شعارهای انقلاب اسلامی که مال خودش هم نبود پرداخت و دستش هم درد نکند ولی ما با هیچ‌کس عقد اخوت نبسته‌ایم.» 
وی افزود: «متاسفانه دولت 10 ماه است فردی را مسئول گذاشته که تمام پرونده‌اش دست من است. من در زمانی که روزنامه‌ها را می‌بستند دو دوره عضو هیات نظارت بر مطبوعات بودم و در آنجا با آقای مرتضوی همکار بودم و می‌دیدم که ایشان چطور خدمت و البته خطا می‌کند. آقای مرتضوی باید برای کار خوبش مزد بگیرد و برای خطایش پاسخگو باشد.» 
دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی با بیان این‌که اگر اصلاح‌طلبی خطا کرد باید یک چوب بخورد و اگر فرد اصولگرایی دچار خطا شد دو چوب بخورد، عنوان کرد: «خطاهای مرتضوی، خطاهای فاحشی است. او این‌قدر مشکل دارد که زمان رسیدگی به پرونده‌هایش بنده شخصا دو گونی از پرونده‌هایش را به جلسات می‌بردم با این حال هیچ‌گاه نخواستم آبروی کسی را ببرم و بنابراین موضوع وی را به قانون سپردم.»
وی انتصاب مرتضوی از سوی احمدی‌نژاد را اشتباه خواند و درباره جلسه روز استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اظهار کرد: «بنده مخالف استیضاح بودم و صبح آن روز هم فراکسیون اصولگرایان به اعضایش مبنی بر رای ندادن به استیضاح بیانیه‌ای داد اما آقای احمدی‌نژاد در گفت‌وگویی با یکی از اعضای فراکسیون عنوان کرده بود که من امروز این گوسفند (شیخ‌الاسلامی) را آورده‌ام که قربانی کنم.» 
زاکانی اضافه کرد: «احمدی‌نژاد در جلسه روز استیضاح اشتباه بزرگی را مرتکب شد و در ادامه لاریجانی در قسمت اول صحبت‌های تبیینی‌اش بسیار خوب عمل کرد اما در بخش دوم سخنانش اشتباه کرد و همان راهی را رفت که احمدی‌نژاد رفت.» 
وی در انتقاد از عدم حضور بدنه کارشناسی در تیم دولت اظهار کرد: «به‌عنوان مثال چندی پیش رهبر معظم انقلاب به مجلس و دولت توصیه کردند که دور هم بنشینند و به راهکاری مشترک برای ادامه هدفمندی یارانه‌ها برسند. در این میان یکی از افراد حاضر در جلسه از تیم دولت عنوان کرده بود ما می‌گوییم 250‌هزار تومان به مردم بدهیم و شما معتقدید که فعلا صلاح نیست. رهبری هم که گفته‌اند به یک راه میانه و مشترک برسید. خیرش را ببینید 125‌هزارتومان می‌دهیم، صلوات بفرستید. خوب این موضوع در شأن دولت نیست.» 
وی ادامه داد: «در جریان معرفی وزرا، آقای احمدی‌نژاد وزیری را معرفی کرد که دو مرتبه توسط یک سرهنگ نیروی انتظامی دستگیر شده بود و در ستاد معین فعالیت کرده و به وی رای داده بود. این‌ها را به آقای احمدی‌نژاد هم منتقل کردم اما او اعتنایی نکرد و آن فرد را به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی کرد که خوشبختانه رای نیاورد.» 
زاکانی با بیان این‌که به مخالفت با اشکالات و موافقت با محاسن احمدی‌نژاد افتخار می‌کنم تصریح کرد: «آقای لاریجانی برای ریاست مجلس هفتم کار انجام داد که مغایر اصولگرایی است که از آن جمله می‌توان به بستن با نمایندگان برای رای دادن به وی، تقسیم مسئولیت‌های مجلس قبل از تشکیل آن، راه‌اندازی فراکسیون رهروان ولایت قبل از انتخاب رییس مجلس و... اشاره کرد.» 
وی در تشریح گروه‌های اصولگرا گفت: «در حال حاضر جبهه پیروان خط امام و رهبری با کاندیداهایی نظیر آقایان ولایتی، پورمحمدی، متکی، باهنر و لاریجانی که البته به غیر از آقای لاریجانی همه این افراد عزم آمدن دارند، تشکیل می‌شود؛ همچنین ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان متشکل از کاندیداهایی نظیر آقایان حدادعادل، ولایتی و قالیباف، دوستان جبهه پایداری با کاندیداهایی نظیر آقایان جلیلی، حدادعادل، فتاح و لنکرانی که قطعا آقای جلیلی نمی‌آید و آقای فتاح هم محدودیت‌هایی دارد، اصولگرایان مستقل با کاندیداهایی مثل آقایان رضایی و سبحانی و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی از جمله گروه‌های اصولگرا هستند.»

رابطه بین دیپلُماسی و "ده برابر شدن گرانی"




حاکمان ایران ساعاتی پس از به شکست کشاندن چندباره سفر بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتُمی، با دستپاچگی به تلاش برای کاهش بازتاب منفی اقدامات نابخردانه خود در جامعه روی آورده اند. اما آنچه که نخُستین مشاطه گر آنها در توجیه این ماجراجویی بر چهره شان مالیده، فقط نشانگر به انتها رسیدن ظرفیت "نظام" برای باور پذیر کردن سیاست خود و صف بندی جامعه علیه پیامدها و مُسببان وضعیت وخیم کنونی است.
حُجت الاسلام احمد خاتمی، در نماز جُمعه روز گذشته مُدعی شد که کاهش تنش در پهنه بین المللی که وی آن را در قالب "مذاکره با آمریکا" ساده کرد، "باعث ده برابر شدن گرانی می شود".
فرار این کارگُزار تبلیغاتی حکومت به پس چنین استدلالهایی، درماندگی روزافزون آقای خامنه ای و همدستانش در توجیه رویکرد خود و اصرار در ادامه آن را به طور گویا بیان می کند. آنها چون نمی توانند مردُم را قانع کنند که هزینه بقای سلطنت آنها بر قلمروهای قُدرت و ثروت را با جان و مال و کرامت شان بپردازند، ناشیانه و با خطوط کژ و مژ تصویر مرگ را نقاشی می کنند تا قُربانیان را به تب راضی گردانند. بین استدلال "حق مُسلم" و این گروگانگیری ریشخند آمیز، فاصله ای وجود دارد که "نظام" روی ریل عوامفریبی و همزمان کوته بینی، بدون توقُف آن را پیموده است تا به آخرین ایستگاه برسد.
در همین حال، حُجت الاسلام خاتمی با سُخنان خود، به ارتباطی که بین "گرانی" و "مُذاکره" وجود دارد اعتراف کرده و تاثیری که سیاستهای "نظام" بر و وضعیت معیشت و کسب و کار مردُم به جا می نهد را – اگر چه باژگونه – بیان داشته است. اما این تنها واقعیتی نیست که جامعه بدان آگاهی دارد و "نظام" زیر فشار فضای اجتماعی ناشی از آن در حال تلو تلو خوردن و هذیان گویی است.
برای مردُم ایران حدس اینکه "قطار بی تُرمُز" حاکمان، کشور را به کُجا می برد، کار دُشواری نیست. آنها حتما نباید به سُخنان پایوران آمریکایی و اُروپایی پیرامون مفهوم و پیامد اقداماتی همچون به بن بست کشاندن مُذاکرات با آژانس دقت کنند تا ژرفای پرتگاهی که "آقا" و لوطیهایش وعده می دهند را تخمین بزنند.
رژیم ولایت فقیه برای توجیه مُسابقه مرگبار با طرفهای خارجی بر سر دست یافتن یا نیافتن به جنگ افزار هسته ای نزد مردُم، به بهانه های ناب تری از آنچه که به دهان مُلای نگون بخت جُمعه گذاشته، نیاز دارد.  منصور امان

۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه

ارسال ویزای افتخاری برای رفسنجانی (همون کوسه خودمون)

ارزش استراتژیک بشار اسد برای خامنه ای


به قتل رسیدن یکی از سرکردگان سپاه پاسداران در سوریه و سخن پراکنی رئیس قرارگاه عمار، اهمیت استراتژیک دیکتاتوری اسد برای خامنه ای را بیش از هر هنگام نشان می دهد. بر اساس بیانیه مشترک ستاد فرماندهی مشترک ارتش آزاد سوریه، «حاج حسن شاطری» در کاروان تسلیحاتی که از سوریه راهی لبنان بود، توسط حمله هوایی اسرائیل به قتل رسیده است.

رژیم با تایید خبر به قتل رسیدن این سرکرده سپاه تروریستی قدس، اعلام کرده است که وی رئیس هیات ایرانی ستاد بازسازی لبنان بوده است.
از سویی دیگر، روز پنجشنبه 26 بهمن، آخوند مهدی طائب رئیس قرارکاه «عمار» سوریه را استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای رژیم دانست. پاسدار مهدی طائب، با تاکید بر جایگاه سوریه در معادلات سیاسی و نقش بر اهمیت آن، به دخالتهای مستقیم رژیم ایران در حفظ بشار اسد اعتراف می کند. وی می گوید:«اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد، اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم چون اگر سوریه را نگه داریم می توانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی توانیم نگه داریم.»
حرف پاسدار طائب در اولویت دادن سوریه به خوزستان، بر راهکارهای رژیم برای مقابله با سرنگونی صحه می گذارد. صدور بحران به خارج از مرزها، مداخله و ایجاد تنش در منطقه، همواره یکی از سیاستهای رژیم جهت حفظ خود است. از نظر طراحان امنیتی جمهوری اسلامی برای مهار بحران عدم مشروعیت و بحران حکومتی، باید سیاستهای مداخله گرانه در سوریه، لبنان، عراق و... را در شکلی عریان گسترش داد. کمک اقتصادی به سوریه به ارزش یک میلیارد و 50 میلیون یورو در ماههای اخیر برای نجات دیکتاتوری بشار اسد، حرف طائب را تائید می کند. در حالی که در خوزستان مشکلات اولیه مردم افزایش یافته، درآمدهای کشور برای سرپا نگهداشتن بشار اسد هزینه می شود.زینت میرهاشمی






۱۳۹۱ بهمن ۲۶, پنجشنبه

آیا در دنیا و ایران وجدان بیداری هست که علیه ظلم و بیداد اعتراض کرده و مظلومین را از دست ظالمین نجات بدهند ؟


واکنش معلم بازنشسته زندانی محمد امین اگوشی در رابطه با برخوردهای غیر انسانی فردی بنام نوروزی دادستان نظامی ولی فقیه در آذربایجان غربی با خانواده اش جهت انتشار در اختیار « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است که به قرار زیر می باشد؛

به دنبال درخواستهای اینجانب از دادستان نظامی ارومیه ، اعضاءخانواده مان به نزد آقای نوروزی دادستان نظامی آنجا مراجعه کرده و ضمن رد درخواستهای ما با بی احترامی گفته است اینها خیانتکار بوده و باید همیشه در زندان بمانند .

ولی اعلام می کنم هیچ وقت خیانتکار نبوده ام اگر طرفداری از احزاب کردی و سایر فعالان سیاسی ایران و مدافعان حقوق بشر جرم باشد به افتخار می گویم بنده همواره طرفدار حق بوده و در هر جا و درهر مکان علیه ظلم مبارزه و قیام خواهم کرد.

وقتی که زندانیان سیاسی به تهمتهای ناروا از دیارشان تبعید می شوند ، وقتی که گرانی خانواده های ایرانی را از هم متلاشی کرده ، وقتی آنانی که در رأس امور بوده و پول و سرمایه مردم را به نفع خود ضبط کرده و ما را به این روزگار سیاه کشانیده اند ، اعمال آنها جرم نیست ولی ما که بی گناه بوده و هستیم ما را خیانتکار قلمداد می کنند .

از مردم با شرف ایران و احزاب و فعالان سیاسی و مدافعین حقوق بشر تقاضا دارم رفتار مسئولین ذیربط را در مورد ما محکوم کرده و داد و فریاد ما و خانواده های از هم پاشیده مان را به گوش دنیا برسانید.

آیا در دنیا و ایران وجدان بیداری هست که علیه ظلم و بیداد اعتراض کرده و مظلومین را از دست ظالمین نجات بدهند ؟

در حالیکه این نامه را می نویسم فقط به خدا توکل کرده و می گویم ما تنها هستیم و مدافعی نداریم و باید زیر فشار ظلم جان بدهیم .

۲۴بهمن۹۱




این هم یک راه کلاه بر داری وسواستفاده احمدی نژاد از مردم!


قطع و به آتش کشیدن قسمتی از جنگل گلستان توسط اداره کل منابع طبیعی


اداره کل منابع طبیعی استان گلستان چندین اصله درخت کهنسال موجود در محوطه این اداره کل را با قدمتی حدود شصت سال قطع و بقایای درختان قطع شده را نیز به آتش کشیدند.
بنا به گزارش سودوبند، در چند روز گذشته اداره کل منابع طبیعی استان گلستان در اقدامی عجیب و غیر قانونی چندین اصله درخت (پالم) کهنسال موجود در محوطه این اداره کل را با قدمتی حدود شصت سال قطع نموده و بقایای درختان قطع شده را نیز به آتش کشیدند.

گفتنی است بر اساس ماده ۱ قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور (مصوب ۵/۷/۱۳۷۱ مجلس شورای اسلامی)؛ گونه‌های درختانی از قبیل شمشاد، زربین، سرخدار، سرو خمره‌ای، سفید پلت، حرا و چندل، ارس، فندق، زیتون طبیعی، بنه (پسته وحشی)، گون، ششم، گردو (جنگلی) و بادام وحشی (بادامک) در سراسر کشور جزء ذخایر جنگلی محسوب و قطع آن‌ها ممنوع می‌باشد.
همچنین در تبصره ۱ همین مصوبه وزارت جهاد سازندگی موظف است مناطق استقرار گونه‌های یاد شده را مشخص و حفاظت نموده و متخلفین را به مراجع قضایی معرفی نماید.
ضمن اینکه در تبصره ۳ همین مصوبه اشاره شده است که، متخلفین از این قانون برای بار اول علاوه بر پرداخت خساراتی که حسب مورد توسط کار‌شناسان مربوطه وزارت جهاد سازندگی ارزیابی خواهد گردید به حبس از یک ماه تا شش ماه و پرداخت جزای نقدی برای هر اصله درخت معادل یک برابر و نیم قیمت روز آن و در صورت تکرار به اشد مجازات محکوم می‌شوند.
علیرغم تمام مصوبه‌ها و قوانین پیش بینی شده در این خصوص؛ وبسایت «گرگان نامه» با انتشار خبر قطع این درختان کهنسال؛ متذکر می‌شود: مستندات گواهی می‌دهد که ادارات، سازمان‌ها، نهاد‌ها، نیروهای نظامی و انتظامی استان حجم بسیار زیادی از اقدامات غیر قانونی و تخلفات ساختمانی و ساخت و ساز‌های بدون پروانه در مرکز استان را مرتکب می‌شوند.

۱۳۹۱ بهمن ۲۵, چهارشنبه

بازداشت دو شهروند بهایی در سمنان


اردشیر فناییان و شیدرخ فیروزیان دو تن از شهروندان بهایی سمنان صبح روز سه‌شنبه بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز سه شنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ ماموران اداره اطلاعات سمنان به منازل دو شهروند بهایی به نام‌های "اردشیر فناییان" و "شیدرخ فیروزیان" مراجعه کرده و پس از تفتیش کامل منازل، کامپیو‌تر، کتب مذهبی و بعضی عکس‌ها و وسایل شخصی را ضبط و دو شهروند بهایی مذکور را هم بازداشت و به نقطه نامعلومی انتقال می‌دهند.
تا این زمان هیچ اطلاعی از محل نگهداری این دو شهروند بهایی بدست نیامده است.

نامه خانواده روزنامه‌نگاران بازداشتی به روسای جنایت کاردو قوه


روزنامه شرق نوشت: بازداشت خبرنگاران رفته‌رفته 20 روزه می‌شود. پیگیری‌ها از سوی قاضی پرونده ادامه دارد و خانواده‌ها حرف تازه‏ای از مسوولان نشنیده‏اند. مسعود پزشکیان و علی مطهری در صحن علنی مجلس تذکر کتبی‌شان به وزیر اطلاعات را تقدیم هیات‌رییسه کرده‌اند تا تکلیف انتشار اسامی روزنامه‌نگاران پیش از برگزاری دادگاه و انتساب برخی جرم‌ها به آنها مشخص شود.
علی مطهری نیز تذکری در همین زمینه مطرح می‌کند و محمدرضا تابش هم نامه واصله از خانواده زندانیان را به علی لاریجانی، رییس مجلس نهم رسانده است. با این حال هنوز خبری از وضعیت رسیدگی به پرونده روزنامه‌نگاران بازداشت شده منتشر نشده و خانواده این افراد کماکان با درهای بسته مواجهند. متن تذکر کتبی پزشکیان و مطهری کوتاه است. آنها درباره علت بازداشت جمعی از خبرنگاران و اعلام اسامی آنها قبل از اثبات اتهام از وزیر اطلاعات توضیح خواسته‌اند.

محمدرضا تابش نیز پیگیر ماجرای دستگیری خبرنگاران است و نامه خانواده بازداشت‌شدگان را به علی لاریجانی، رییس مجلس رسانده: «خانواده‌های این افراد هم در نامه‌ای مراتب انتقادشان به بازداشت فرزندانشان را مطرح کرده و به ‏موارد مختلفی اشاره داشته و همه ماجرا را برای مسوولان تشریح کرده‌اند. این نامه را چند روز پیش به دست علی لاریجانی، رییس مجلس و به آیت‌الله آملی‌لاریجانی رییس قوه‌قضاییه رسانده‌ام و دوبار درباره این موضوع با آقای دکتر لاریجانی صحبت کرده‌ام. آیت‌الله لاریجانی هم در دیداری که با ایشان داشتم از این روند ابراز تاسف کردند و وعده پیگیری دادند.»
در همین حال مادر سلیمان محمدی، دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار از وضعیت سلامت فرزندش اظهار نگرانی کرده: «او به تازگی دیسک کمرش را عمل کرده و در تماس‌های تلفنی مدام از درد کمرش می‌گوید و اینکه درد کمر به پای راستش زده. او باید مدام مسکن مصرف کند و تحت مراقبت باشد. پرونده پزشکی او نیز تحویل قاضی پرونده شده و خواستار توجه مسوولان هستیم.»
دیگر خانواده‌هایی که بامداد روز گذشته راهی دادستانی شده‌اند هم نگران‌اند و پاسخ قانع کننده‌ای دریافت نکرده‌اند. با وجود تمام این دغدغه‌ها مسوول امور فرهنگی وزارت اطلاعات در جلسه روز گذشته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره ابعاد بازداشت روزنامه‌نگاران گزارش داد. سیدحسین نقوی‌حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت به ایسنا گفته که در این جلسه مسوول امور فرهنگی وزارت اطلاعات، گزارش کاملی از برنامه‌ریزی دشمن به‌ویژه بنگاه سخن‌پراکنی انگلیس در زمینه وابستگی فعالان رسانه‌ای ارایه کرد و گفت که آنها برنامه دارند تا با فعال‌سازی رسانه‌ای نیروهای وابسته به خودشان توطئه‌ها و فتنه‌هایی را مدیریت کنند. پس از گزارش مسوول امور فرهنگی وزارت اطلاعات اعضای کمیسیون نیز دیدگاه‌های خود را در این‌باره مطرح کردند.

۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

تصویری از پر رویی آخوند واستعفای پاپ!

وزارت اطلاعات دستور انتقال ٣ دانشجوی کُرد به سنندج را صادر نمود

بنابه تصمیم وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران، سه دانشجوی دانشگاه پیام‌نور مریوان جهت ادامه تحصیل به دانشگاه پیام‌نور سنندج منتقل شدند.
خبرنگار کُردپا در مریوان ضمن تأیید این خبر گفت: "عزیز تازیک" دانشجوی علوم اجتماعی و همچنین عضو هیئت اجرایی کانون فرهنگی- هنری "وژین" همراه با "دانا لنج‌آبادی" دانشجوی ترم ششم مهندسی کشاورزی" و "ژیار سلامتیان" دانشجوی ترم آخر رشته‌‌ی حقوق" علی‌رغم میل باطنی و طبق دستور مستقیم نهادهای امنیتی به دانشگاه پیام نور سنندج منتقل شدند.

11070.jpg
دانا و ژیار
این تصمیم وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران، اواخر هفته‌ی گذشته از طریق کمیته‌ی انضباطی دانشگاه پیام‌نور مریوان به آنان ابلاغ و اعلام شده است.

همزمان این سه فعال دانشجویی کُردستان گفته‌اند که تا زمانی در یک دادرسی منصفانه و با اتهام مشخص به مورد آنان رسیدگی نگردد، تسلیم این تصمیم نهادهای امنیتی نخواهند شد.

این فعالان دانشجویی طی چند سال گذشته به صورت مستمر از سوی مراکز امنیتی حکومت اسلام ایران احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند.

روز بیست و سوم بهمن‌ماه سال گذشته نیز عزیز تازیک بهمراه ژیار سلامتیان و اسماعیل روانگرد به ستاد خبری اداره‌ی اطلاعات مریوان احضار شده بودند. 

11071.jpg
عزیز تازیک
همچنین طی چند روز گذشته و به دنبال بازداشت پنج فعال دانشجویی در شهرستان مریوان، "دانا لنج‌آبادی" همراه با "شاهو محمودی" از سوی ستاد خبری اداره‌ی اطلاعات مریوان احضار و به مدت چندین ساعت تحت بازجویی قرار گرفته بودند.

پیشتر نیز "دانا لنج‌آبادی" در اردیبهشت‌ماه ١٣٨٩ ازسوی دادگاه انقلاب شهرستان مریوان به دلیل فعالیت‌هایش به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد.

در همین ارتباط نیز در دهم بهمن‌ماه "هیوا تاسه" دانشجویی کُرد دانشگاه علامه طباطبایی تهران بر اساس تصمیم مستقیم وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران از ادامه‌ی تحصیل محروم شده بود.

پخش صدقه با "کاغذ پاره"




با لحن و ژست فقیرنوازانه، رهبران و پایوران جمهوری اسلامی از دادن "عیدانه" به مردُم دم می زنند و جالب این جاست که برای افکندن انحصاری مدال این رفتار تحقیرآمیز و ارباب – رعیتی مآبانه به گردن، به رقابت با یکدیگر نیز برخاسته اند و هریک از آنها مایل است صدقه بگیران دست او را به عُنوان بخشنده ببوسند.
پادوهای خانگی آیت الله خامنه ای جار می زنند، "رهبر توصیه کرده به مردُم کُمک شود" و سُخنگوی دولت سینه جلو می دهد که "دولت حس کرده به مردُم فشار می آید و قصد جُبران دارد". در همین میان، طرف دیگر معرکه، مجلس، نیز مُدعی است که برای "کُمک شب عید" چانه زنی کرده و راه را برای گذاشتن سکه در کاسه نیازمندان هموار ساخته است.
اگر چه خرج بنده نوازی مُلای مشهدی و خانه شاگردهایش از جیب خود مردُم بیرون می آید، اما این هنوز برای آنها که اسم دیگر ایران را مال آباد می دانند و دارییهای همگانی ملت را اموال شخصی خود می پندارند، دلیل قانع کننده ای برای چشم پوشیدن از آنچه که می توانند در کف نگه دارند، نیست.
از همین روست که وعده "200 هزار تومان عیدی به کم درآمدها"، کمی بعد تا 70 هزار تومان آب می رود، در عوض اما حساب داده می شود که هزینه "عیدانه" که در ابتدا 5200 میلیارد تومان برآورد شده بود و قرار است از جایی به نام "صندوق توسعه ملی" برداشت گردد، به گونه ای مُعجزه آسا و بر اساس فُرمول ولایی خرج کمتر = هزینه بیشتر، به "حُدود 6 میلیارد" تومان افزایش پیدا کرده است.
با این حال، چنین نمی نماید که میزان صدقه اعطایی و در اساس نمایش تیاتر سخاوتمندی برای مردُمی که "نظام" در عرض یک سال قُدرت خرید آنها را بیش از 70 درصد به تحلیل برده، مشغله جدی باشد. در همان روزهایی که حاکمان کشور با اسکناسی که خود آن را "کاغذ پاره" نامیده اند رژه می رفتند، یک سوم از ارزش پول ملی کاسته شد و نرخ برابری آن با دُلار به چهار هزار تومان رسید.
عیدانه نقدی رژیم ولایت فقیه، توهین نقد به کرامت و شُعور میلیونها مُزدبگیری است که شرافتمندانه کار می کنند و دستمزدشان را فساد، بی کفایتی و شهوت قُدرت آیت الله خامنه ای و شُرکا می بلعد و به "کاغذ پاره" تبدیل می کند. رقمی که گُماشتگان "رهبر" در "دولت کریمه" فقط در جریان یک فقره سرقت مشهور به "اختلاس سه هزار میلیاردی" از کیسه جامعه به تاراج برده اند، نیمی از کُل مبلغی است که اکنون با ادا واطواری چندش آور کف دست آن می گذارند.
"جُبران فشارها" با "عیدانه" مُیسر نیست و آنها که مردُم را دریوزه می پندارند، درس بهتری خواهند گرفت. منصور امان

۱۳۹۱ بهمن ۲۳, دوشنبه

وضعیت نگران کننده سلیمان محمدی روزنامه نگار دربند


 وضعیت جسمی سلیمان محمدی یکی از ۱۶ روزنامه نگار بازداشت شده طی هفته‌های اخیر، نگران کننده گزارش شده است.
بنا به گزارش تارنمای کلمه، با گذشت بیش از دو هفته از بازداشت شبانه این روزنامه نگار و با وجود اعلام نگرانی چند بارهٔ خانواده سلیمان محمدی به مسوولان نسبت به سلامتی او، پیگیری‌های آن‌ها تاکنون بی‌نتیجه مانده است.
در حالی که این روزنامه نگار چندی پیش عمل دیسک کمر و فیوژن مهره داشته، از زمان بازداشت تاکنون هیچ اقدام درمانی خاصی برای وی صورت نگرفته و با اینکه روز اول خانوادهٔ او دارو‌هایش را تحویل داده‌اند هنوز هیچ دارویی به وی داده نشده است.
سلیمان محمدی در تماس هفتهٔ پیش با خانواده، از درد کمر و انتقال درد به پای راستش گفته و ابراز کرده که کنترل پا برای وی سخت شده و در آخرین تماس که چند روز پیش انجام شده اطلاع داده که پای چپش نیز کاملا سر شده است.
محمدی دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار ۷ بهمن ماه بعد از خروج از روزنامه شبانه بازداشت شد و اکنون خانواده وی خواستار مرخصی درمانی برای وی هستند.
محمدی از دانشجویان ستاره‌دار و محروم از تحصیل است که با روزنامه‌های روزگار، اعتماد، شرق، فرهیختگان، همشهری و فرهنگ آشتی همکاری داشته است.