۱۳۹۲ مرداد ۲۷, یکشنبه

برنامه اقتصادی کابینه روحانی، سقف "حماسه اقتصادی" خامنه ای



در حالی که در تبلیغات رسمی کوشش می گردد، وزن وظایف و برنامه های اقتصادی در چینش و روند گُزینش کابینه حُجت الاسلام روحانی سنگین و اصلی جلوه داده شود و بدینوسیله استمرار حاکمیت مُناسبات امنیتی و تدبیرهای دوران فوق العاده توجیه گردد، چنین نمی نماید که دولت کنونی در حوزه اقتصاد میدان عمل و مانور گسترده تری از دولت پیشین داشته باشد و عملکرد بنفسه آن بتواند تغییری در اصلی ترین پارامترهای اقتصادی کشور ایجاد کند.
همه برنامه های اقتصادی دولت و وزیران آن و تمامی وعده های معمول که با آن همراه است، بدون فروکش کردن یا پایان تنش در روابط خارجی و خُروج از انزوای بین المللی، وزن و اعتباری بیشتر از کاغذی که این نقشه ها و قولها روی آن ترسیم گردیده، ندارد.
هنگامی که پایه و بُنیاد تدبیرهای مزبور بر زمینی قرار گرفته که در قلمرو اختیار مُبتکرانش نیست و تصمیم گیری کمی و کیفی در این حوزه امری مشروط و وابسته به وضعیت فاکتورهای خارجی است، وانمود اینکه نُقطه ثقل و سمتگیری دستگاه دولت را این وجه نسیه تشکیل می دهد، هدفی جز گل آلود کردن آب و عوامفریبی نمی تواند داشته باشد.
بر این اساس و همانگونه که چینش و روند گُزینش کابینه حُجت الاسلام روحانی در مجلس مُلاها نشان می دهد، دستور کار اصلی دولت جدید در پهنه اقتصاد چیزی فراتر از نوشتن دوباره مشق خط زده شده دولت نظامی – امنیتی در دور دُوُم صدارت خود یعنی، کوشش برای "دور زدن تحریمها" و مُدیریت تحمیل فشار بُحران اقتصادی بر جامعه نخواهد بود.
اُمید "نظام" به آن است که به مدد ارتباطهای پُشت پرده آقایان رفسنجانی و روحانی و  مُراودات افرادی همچون زنگنه، ظریف یا نعمت زاده با محافل نفتی – سیاسی خارجی، گره کور پروژه ناکام "دور زدن تحریمها" را بگشاید.
این سقف "حماسه اقتصادی" آقای خامنه ای است که اینک دولت جدید تحقُق آن را از نُقطه ای که گُماشته وی، آقای احمدی نژاد به پایان برده، آغاز کرده است. منصور امان               
         

۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

سرانجام پرونده "غائله قُم": محکومیت "خودسر"ها، تایید خودسری



با خوانده شدن بخشی از گُزارش حمله به آقای علی لاریجانی در قُم، نزاع درونی فراکسیونهای باند ولی فقیه در این میدان، بدون آنکه به نتیجه روشنی بیانجامد، به دور بعدی موکول شد.
گُزارش مزبور که هفته ها محمل یک جدال پُر سر و صدا بر سر تهیه و علنی کردن آن بود، اینک پس از حذف اصلی ترین نُکات مورد انتقاد رُقبا و نشاندن کُلی گویی به جای فاکتهای مُشخص، از تریبون مجلس مُلاها خوانده شد تا به این ترتیب، ضد حمله فراکسیون راست سُنتی به گرایش نظامی و امنیتی وابسته به آقای خامنه ای، در سطح یک هُشدار محدود شود.
فراکسیون آقای لاریجانی در مجلس که این پرونده را تهیه و به جریان انداخته است، برخلاف رویکرد پیشین خود که بر "سازمانیافته" بودن حمله قُم تاکید داشت و بر اعلام اسامی عاملان آن اصرار می ورزید، اکنون در یک چرخش انتظار پذیر، این رویداد را به "جریانات تُند و افراطی خودسر" و "برخی افراد حلقه پرتو" نسبت می دهد و در این رابطه از کسی نیز نام نمی برد.
آنها پیشتر از سپاه پاسداران، بسیج، اداره اطلاعات اُستان قُم، نیروی انتظامی و جبهه پایداری به عُنوان سازماندهندگان حمله با کفش و نعلین به آقای علی لاریجانی یاد کرده بودند.
در روایت تازه فراکسیون مزبور از این ماجرا، نقش نهادهای افشا شده، به دخالت غیر مُستقیم از طریق "بی توجُهی" و کوتاهی در انجام وظیفه تخفیف پیدا کرده است و تلاش گردیده آنها در حاشیه ی موضوع جاسازی شوند.   
با همین مُقدمه و نتیجه گیری، فراکسیون راست سُنتی پرونده را بسته و برای پیگیری و "برخورد با مُقصران" به قُوه قضاییه می سپارد؛ جایی که پرونده های بسیاری از این دست در بهترین حالت در بایگانی آن خاک می خورد و یا در غیر این صورت، با رُسوایی مختومه می شود.   
نتیجه ای که کشمکش "غائله قُم" در مجلس یافت، تایید می کند که دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی فرسنگها از تصمیم به پایان دادن به بازی "خودسر"ها و کنار گذاشتن این ابزار ترور و فشار غیر رسمی فاصله دارد. برای حفظ اقتدار و تامین منافعی که از جُمله به قهر دولتی "خودسری" تکیه دارد، "خودسر"های آیت الله مصباح یزدی به همان اندازه ضروری هستند که "خودسر"های آقای لاریجانی!
         منصور امان