۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

معتدل، افراطی؛ باند حاکم در همه نقشها

با آنکه کارگردانان نمایش انتخابات ریاست جمهوری، بازیگران آن را از زیاده روی در ارایه نقش و  "سیاه نمایی" پرهیز می دهند، اما چنین می نماید که دستکم در مورد بُحران و تنش در روابط خارجی، اضطرار فرار از مسوولیت و سفید شویی بر این تشویش تقدُم داشته باشد.  
در سومین قسمت از فُکاهه تلویزیونی "مُناظره"، هیچکس کمتر از وزیر خارجه بیت رهبر جمهوری اسلامی، آقای علی اکبر ولایتی، پروژه هسته ای را به محور مرزبندی با "تُندروی" و تریبون دعوت به اعتدال و "دیپلُماسی" تبدیل نکرد. او آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری را مُتهم به "تخریب" ابتکارهای آشتی جویانه بیت ساخت و سپس مُتوجه آقای سعید جلیلی، مُذاکره کننده اتُمی و کاندیدای ریاست جمهوری گردید تا وی را به دلیل "رساندن وضع به اینجا" و "یک قدم جلوتر نرفتن که هیچ، بیشتر شدن هر روز تحریمها" آماج حمله قرار دهد و "مسوول" بشناسد.
سُخنان اعتراف گونه آقای ولایتی از یکسو فشار اجتماعی ناشی از شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی و تلاش برای تبریه "رهبر" از مسوولیت آن را بازتاب می دهد و از سوی دیگر، کوشش آشکاری است که در جهت ارایه یک تصویر گُمراه کننده از دسته بندیهای درونی باند حاکم و تقسیم ساختگی آنها به "مُعتدل" و "افراطی" صورت می گیرد.
نُقطه ضعف این تدبیر، تنگدستی در مُعرفی نمایندگان هر یک از این گرایشها به گونه ای است که قادر باشد وجود صف بندی میانه رو – تُندرو در حُکومت را مُستند و باورپذیر سازد. نشان دادن یک رقیب قُدرتمند حتی می تواند این واقعیت را که پرونده اتُمی و سیاست خارجی "نظام"، قلمرو اختصاصی "رهبر" به حساب می آید، کمرنگ کند.
پیشنهاد آقای ولایتی و رووسایش برای چیدن میز، نشاندن یک گُماشته آقای خامنه ای و یک "نامه بر" دون پایه بیت او گرد آن و آویختن تابلوی مسوولیت "رساندن وضع به اینجا" به گردن آنها است. این سطح نازل از تدارُکات برای پیشبُرد سیاستی که اُمید به مصرف دوگانه خارجی و داخلی اش بسته شده، فقط فاصله وصل نشدنی بین آمران و عاملان در باند حاکم را تخمین نمی زند، بلکه یک پیامد مُخرب دیگر سیاست یکدست سازی آقای خامنه ای در محروم کردن "نظام" از خدمات ویترینهای "اصلاح طلب" و "پراگماتیست" را نیز به رو آورده است.
ماسکی که آقای ولایتی در تلویزیون نشان داد، نه فقط برای پوشاندن چهره پهن و نتراشیده باند حاکم کفایت نمی کند، بلکه شفاف تر از آنی است که بتواند بازی در همه نقشها را مُمکن سازد.    


منصور امان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر