۱۳۹۲ مرداد ۵, شنبه

خودسوزی منجر به مرگ یکی دیگر از پیروان یارسان در مقابل مجلس

یکی دیگر از پیروان یارسان (اهل حق) اینبار در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زد و جان‌سپرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درادامه خودسوزی دو نفر از پیروان یارسان در برابر فرمانداری همدان در تاریخ ۱۱ و ۱۵ خردادماه، صبح روز جاری مورخ ۵ مردادماه یک جوان ۲۲ ساله به نام "محمد قنبری" از پیروان یارسان (اهل حق) اهل قزوین، در ادامه اعتراض به بی‌توجهی حکومت به مشکلات پیروان این دین، در برابر مجلس شورای اسلامی خود را به آتش کشید.
نامبرده توسط نیروهای امنیتی مجلس شورای اسلامی علی رغم درصد سوختگی بالا به بیمارستان مطهری تهران انتقال و تحت تدابیر شدید امنیتی و جلوگیری از هرگونه ملاقات و اطلاع رسانی بستری شد.
محمد قنبری که اهل قزوین بود، دقایقی پیش در این بیمارستان جان خود را از دست داد.
در مراسم خاکسپاری دونفر دیگر عدهٔ زیادی از پیروان این اقلیت دینی تهدید کرده بودند که در صورت عدم توجه به خواسته‌هایشان به خودسوزی ادامه خواهند داد.
هم اکنون عده زیادی از هم کیشان محمد قنبری در برابر بیمارستان مطهری تهران تجمع کرده‌اند. و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده می‌شود.

دست رژیم از جان چهار جوان کوتاه!



بعد از 3 سال بلاتکلیفی در بازداشتگاه های وزارت اطلاعات، شش تن از فعالین فرهنگی شهر شادگان به حبس و اعدام محکوم شده اند. همچنین، بیدادگاه های جمهوری اسلامی 11 تن از درویشهای گنابادی را طی محاکمات غیرعادلانه به حبسهای طولانی مدت محکوم کرده اند. اینها تنها نمونه هایی از خشونت هدفمند علیه اقلیتهای مذهبی و قومی از جمله درویشهای گنابادی، سنیها، بهاییان و جوامع مسیحی و غیره می باشد.
جمهوری اسلامی برای پرده پوشی بر سیاست فرقه ای خود، این هموطنان را متهم به "محاربه"، "فساد فی الارض" و قاچاقچی مواد مخدر" کرده و در محاکمه های صحرایی علیه آنها حکمهای سنگین صادر کرده است.
عبدالرضا امیر خنافره، غازی عباسی، عبدل امیر مجدمی و جاسم مقدم پناه، 4 جوان محکوم به اعدام در باره حکم خود می گویند: "دادگاه ما پس از سه سال در سال 2012 تشکیل شد که در مجموع بیشتر از دو ساعت و نیم طول نکشید و ما بدون اینکه بتوانیم از خود دفاع کنیم، به اتهام اعمال مسلحانه و محاربه با خدا و فساد فی الارض به اعدام محکوم شدیم."
آنان همچنین تاکید کردند: "با وجود اینکه 6 نفر از وکلاى ما نیز در جلسه دادگاه حضور داشتند، ولی هیچکدام از آنها اجازه دفاع از موکلین شان را در جلسه نیافتند."
مادران 4 جوان محکوم به اعدام در نامه ای که در آن "همه زنان و مردان جهان" را به حمایت از فرزندان خود فراخوانده اند، از شدید ترین شکنجه های جسمی و روحی علیه فرزندان خود و وادار کردن آنها به "قبول نکرده هایی که قبلا از جانب مامورین مهندسی و به زبانی غیر از زبان مادری نوشته شده بود"، سخن گفته اند.
هر چه سریع تر علیه اعدام این جوانان باید اقدام کرد. ما، مردان و زنان آزاده و مدافعان حقوق بشر را به پیوستن به تظاهرات و اعتراضهایی که در سراسر جهان با این هدف ترتیب داده شده، فرا می خوانیم. لیلا جدیدی


۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

نجات "رهبر" از چاه "بی بصیرتی" با ریسمان آمارهای ساختگی

پافشاری و لجاجت آقای خامنه ای برای اثبات دُرُست بودن انتصاب آقای احمدی نژاد به پُست ریاست جمهوری، ابعاد عجیب و همزمان ریشخند آمیزی یافته است. او در عرض تنها چند روز، دوبار برای وی مجلس گرفت تا با ریسمان آمار و ارقامی که حتی نزدیکترین کسان به "آقا" نیز آن را باور ندارند، "رهبر" را از ته چاهی که در آن افتاده، بیرون بیاورد.
در آخرین نمایش ترتیب شده، آیت الله خامنه ای رهبران ارشد حُکومت و از آن جُمله، رییس دولت آینده را به نشاندن در ردیف اول امر کرد تا شاهد تردستی گُماشته اش با آمار و واقعیتهای مُشاهده پذیر شوند و با حُضور خود، زیر آن را امضا کنند. جالب اینجاست که برای مُحکم کاری در این مورد که آقای احمدی نژاد همان چه را بیان می کند که از او خواسته شده، پادوی نگون بخت مجبور به ایراد خطابه اش به صورت پُرسش و پاسُخ با خود شده بود.
کمتر کسی است که هدف آقای خامنه ای از ترتیب دادن پی در پی چنین خیمه شب بازیهایی را هنوز درنیافته باشد؛ او نه آنگونه که می نماید برای نجات سر گُماشته اش، بلکه برای نجات جایگاه خویش و حفظ اهرُمهای سیاست سازی و اثرگذاری اش می جنگد. از همین رو نیز واکُنش سرد و عدم همراهی "کارگُزاران نظام" با وی در این کارزار با وجود آگاهی بر اهمیت آن برای آقای خامنه ای، بسیار توجه پذیر است.
هفته گُذشته، یک نماینده "اُصولگرا"ی مجلس مُلاها در واکُنش به سُخنان آماری آقای احمدی نژاد در نخُستین محفل آیت الله خامنه ای، تاکید کرد: "تمامی آمارهای ارایه شده در جلسه با رهبری صحت ندارد."
در یک گام جلوتر، روز دوشنبه یک نماینده دیگر خواهان تشکیل گروهی در مجلس برای "رسیدگی به آمارهای خلاف رییس جمهور در حُضور رهبری" شد. پیشتر نیز امام جُمعه اصفهان و نماینده ولی فقیه در این اُستان، آیت الله یوسف طباطبایی نژاد فاش ساخته بود که سفید شویی دولت از سوی آقای خامنه ای موجب ایجاد پُرسش و تعجُب "برخی" شده است.
اصرار "رهبر" باند ولایت به ماله کشی آماری بر کوته بینی سیاسی خود و پیامدهای ویرانگر و خانمانسوز آن، بیانگر آن است که موضوع دخالت او و همدستانش در ساز و کار و تعیین سیاستهای دولت آینده، تا چه اندازه و حجمی در بالاترین سطحهای "نظام" مورد مُناقشه است. 
 منصور امان


۱۳۹۲ تیر ۳۰, یکشنبه

تشدید خشونت در سیاهچالهای قرون وسطایی ولی فقیه

در حالی که آزادی زندانیان سیاسی یکی از خواسته های فراگیر و گسترده مردم شده، خشونت و وحشیگری در سیاهچالهای رژیم افزایش یافته است. حمله وحشیانه و سازماندهی شده ماموران گارد زندانهای اوین و قزل حصار به زندانیان بی دفاع نشانه ضعف و زبونی رژیم است. دیکتاتورها در برابر ترس از سرنگونی و برای دفاع از خودشان آسان ترین کار را سرکوب زندانیان بی دفاع می بینند.
یورش بیش از 150 مزدور رژیم به بند 350 زندان اوین و ضرب و شتم آنان، فشار و آزارهای بی حد در زندانهای تبریز و زاهدان در روزهای اخیر واکنش رژیم در برابر بحران حکومتی است. تعدادی از زندانیان در زندانهای مختلف از بند 350 اوین تا زندان تبریز در اعتراض به شرایط غیر انسانی و توهین آمیز در اعتصاب غذا به سر می برند. رژیم با تکیه بر نمایش انتخاباتی و خیال بافی عده ای که تقلا می کنند چهره لطیفی از خشونتگران ارائه دهند، در همین یک ماه و نیم سرکوب و فشار را افزایش داده است.
زندانیان سیاسی قربانیان بی دفاع جنبش مردمی و گرفتار در پنجه های خون آلود دیکتاتوری ولایت فقیه هستند. خشونت بر زندانیان سیاسی خشونت دولتی و سازمانیافته و نقض آشکار حقوق بشر و محکوم است. رفتار وحشیانه رژیم در زندانها مهمترین نشانه برای اثبات این اندیشه است که این رژیم ذره ای اصلاح شدنی نیست. هر دیکتاتوری در برابر فشار مردمی وقتی مجبور به عقب نشینی شود اولین گام را در آزادی زندانیان سیاسی نشان می دهد. آزادی زندانیان سیاسی خواست عادلانه و فراگیر جنبش ضد دیکتاتوری است که باید هر چه بیشتر فراگیر شده و تبدیل به نیروی مادی برای عملی شدن آن شود.زینت میرهاشمی






۱۳۹۲ تیر ۲۹, شنبه

پناهندگان ایرانی قربانی سه جانبه حکومت جمهوری اسلامی

بیش از سه دهه حکومت جمهوری اسلامی نابسامانیهای فاجعه بار و اسفناکی برای مردم ایران در برداشته است. یک نمونه آن وضعیت صدها هزار ایرانی است که به دلیل نبود آزادی، عدالت و فشارهای اجتماعی و اقتصادی یا در تبعید زندگی می کنند و یا آواره کشورهایی شده اند که حقوق پناهندگی آنان را به رسمیت نمی شناسند. رفتار بسیاری از کشورهای که ایرانیان بدانجا پناهنده می شوند، آنچنان ناعادلانه و ناقض حقوق بشر است که هموطنان ما را در برابر نقض دوجانبه حقوق شان قرار داده است. به این امر باید رفتار سلیقه ای و بی توجهی سازمان ملل که بنا بر کنوانسیونهای بین المللی بایستی حافظ منافع پناهجویان باشد را نیز باید افزود.
ایرانیان اکنون مانند آوارگان جنگی، در سراسر جهان پراکنده شده و هدف رفتار غیرانسانی قرار می گیرند. به تازگی بار دیگر یک کشتی حامل پناهجویان و این بار در آبهای بین اندونزی و استرالیا در حالی سرنگون می شود که از ساعتها و حتی روزها پیش، مقامهای این دو کشور از خرابی و احتمال غرق شدن کشتی مطلع بوده و بدون اقدامی با هم در گفتگو بودند.
در تازه ترین رویداد، کوین راد، نخست وزیر استرالیا از سوسیلو بامبانگ یودهویونو، رییس جمهور اندونزی در اقدامی که از قرار معلوم با همدستی جمهوری اسلامی صورت گرفته، خواستار سختگیری و عدم اعطای ویزا به ایرانیان شده است. علت این درخواست را هم قاچاق مواد مخدر اعلام کرده تا سرپوشی بر اقدام غیر قانونی خود بگذارد.
همزمان با این اقدامات، استرالیا با مقامات "پاپوآ گینه نو" توافق می کند تا برخی از متقاضیان پناهندگی در استرالیا را به این کشور بفرستد. "پاپوآ گینه نو" یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب می ‌شود و به گفته‌ مقامهای استرالیا، با قرارداد تازه، متقاضیان پناهندگی که غیرقانونی وارد استرالیا می‌ شوند، برای همیشه در "پاپوآ گینه نو" اسکان داده خواهند شد. بنا به گفته وزیر امور خارجه استرالیا، از میان 13 هزار متقاضی پناهندگی به استرالیا در سال جاری، اکثر آنها دارای ملیت ایرانی یا سریلانکایی بوده اند.
در سالهای اخیر پناهندگان ایرانی در بدترین وضع در کشورهای مختلف از جمله هند، ترکیه، یونان، هلند و غیره بسر برده اند. اگر چه طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین وظیفه ای که به کمیسیار عالی سازمان ملل در امور پناهندگان توسط مجمع عمومی سازمان ملل محول شده، باید از حقوق پناهندگان بدون هیچگونه تبعیضی حمایت شده و مشکلات آنان برطرف گردد.
تنها یک نمونه که نشاندهنده وضعیت سخت پناهندگان و عدم انجام وظیفه سازمان ملل به تعهدات خود است، وضعیت یوسف خیر خواهی در ترکیه می باشد. این پناهنده پس از سه سال صبر و رنج و تحمل سرانجام اجازه انتقال به کشور سوم را به دست می آورد اما دو سال بعد از صدور اجازه هم انتقال او صورت نمی گیرد. اعتصاب غذای یوسف خیر خواهی در برابر دفتر سازمان ملل و روزها تحصن و فعالیتهای گسترده کمپین وی هنوز تلنگری هم به مقامات مسوول در سازمان ملل نزده است.لیلا جدیدی



۱۳۹۲ تیر ۲۵, سه‌شنبه

اعدام قریب الوقوع چهار فعال فرهنگی به اتهام محاربه

تایید و ابلاغ حکم اعدام 4 جوان در شهر شادگان؛ استمداد خانواده ها از نهادهای حقوق بشری برای توقف حکم
فعالان در تبعید: بنا بر اطلاع  “ کمپین صلح فعالان در تبعید ” ؛ روز شنبه هفته جاری تایید حکم اعدام 4 تن از  فعالین فرهنگی شهر شادگان به  محکومین و خانواده هایشان ابلاغ شد .
بر اساس گزارشات ارسالی به این کمپین ؛ حکم اعدام عبدالرضا امیر خنافره ؛ غازی عباسی ؛ عبدالامیر مجدمی ؛ شهاب عباسی  به اتهام محاربه به محکومین و خانواده ها ابلاغ شد .
گفتنی است این احکام در حالی صادر میشود که برای اعتراف گیری اجباری از متهمان , حتی خانواده هایشان هم برای مدت طولانی تحت شکنجه قرار گرفته بودند.
بنا بر گزارش فعالان حقوق بشر از اهواز یونس امیر خنافره پدر یکی از محکومین ؛ چیزی قریب به شش ماه در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و در مقابل دیدگان فرزندش مورد شکنجه واقع شده بود .
وی که اخیرا به دلیل فشارهای وارده ناشی از بازداشت فرزندش و شکنجه های روحی , درگذشت ؛ از معلمان بازنشسته شهر شادگان بوده است .
فعالین حقوق بشر در اهواز معتقدند که این احکام تنها حاصل عدم تحمل حکومت جمهوری اسلامی ایران در خصوص  فعالیتهای فرهنگی این جوانان در همايشها و سمينار هاي شعر در خوزستان بوده است.
در همین راستا , بنا بر اطلاع یکی از نزدیکان محکومین , خانواده این زندانیان اعلام کرده اند:
عاجزانه چشم به یاری و حمایت نهادها و سازمانهاي حقوق بشري بين المللي و ايراني برای تلاش در جهت لغو این احکام داریم. 

شرایط زندگی کارگران وخیم تر خواهد شد

حذف یارانه ها و اجرایی شدن اوامر صندوق جهانی پول با عنوان جراحی اقتصادی از طرف احمدی نژاد، فقر و تنگدستی بیشتر را به کارگران و مزدبگیران تحمیل نمود. شورش اجتماعی در اثر فقر یا شورش گرسنگان تبدیل به یک خطر برای نظام شده است. حل بحران اقتصادی بدون ارائه برنامه اقتصادی در شعارهای انتخاباتی روحانی که با کلید به نمایش گذاشته شد، اکنون به صورت مشخص روی میز مجلس و دولت آینده قرار دارد.
حسن روحانی همراه با مشاورش با ترسیم وضعیت نابسامان اقتصادی، از باز کردن قفل بحران اقتصادی اظهار نومیدی کرد. اکبر ترکان، مشاور حسن روحانی روز یکشنبه 23 تیر در مصاحبه ای با توصیف شرایط بحرانی اقتصاد، «تامین کالاهای اساسی» را چالش اصلی دولت روحانی اعلام کرد.
اکبر ترکان در مصاحبه خود اعلام کرد؛ دولت روحانی «برای آن که بتوانند یارانه خانواده ها را بدهند باید قیمتها را بالا ببرند». وی کسری بودجه دولت را 86 هزار میلیارد تومان دانست و رقم 30 هزار اعلام شده از طرف احمدی نژاد را غیر واقعی دانست. وی تکلیف پرداخت یارانه ها را مبهم اعلام کرد و گفت که بودجه سال جاری و درآمدهایش غیر واقعی است و «بودجه 210 هزار میلیارد تومانی داده شده است که به نظر من 80 هزار تومان از درآمدهایش محقق نمی شود». با حرف ترکان، دولت برای پرداخت یارانه ها پول ندارد. حسن روحانی روز یکشنبه در دیدار با مجلس نشینان اعلام کرد که رشد اقتصادی در دو سال اخیر منفی بوده است.
در حالی که روحانی و مشاور او تصویر خرابی از عملکرد احمدی نژاد ارائه دادند، همزمان خامنه ای در دیدار با احمدی نژاد و اعضای کابینه اش به دفاع از عملکرد دولت او پرداخت. خامنه ای با گفتن این که «این دولت توانست شعارهای انقلاب را سر دست بگیرد و به آن افتخار کند»، تمایلات و توقعات خود را از جانشین او اعلام کرد.
بر خلاف نظر خامنه ای، دولت احمدی نژاد زندگی اکثریت مردم را به تباهی کشانده است. احمدی نژاد در قبال حذف یارانه ها و بالا بردن قیمت کالاهای حامل سوخت، مقداری ناچیز تحت عنوان یارانه به عده ای پرداخت نمود. همچنین دستمزد پایه کارگران و مزدبگیران در برابر افزایش قیمتها میزان کمی بالا رفت. بنا بر داده های آماری کارشناسان اقتصادی در ایران، حداقل دستمزد تعیین شده برابر یک سوم خط فقر است. فعالان کارگری خواهان دستمزدی عادلانه بر اساس نرخ تورم و سبد هزینه خانوار کارگری بودند. آنها حق خود را می خواهند و مخالف سیاست صدقه پروری احمدی نژاد هستند. درآمد حاصل از حذف یارانه ها و چگونگی هزینه آن، یا پرداخت بخشی از آن به عده ای از مردم همواره مورد مشاجره مجلس نشینان و دولت احمدی نژاد بوده است. بر همین اساس مزد کارگران بر اثر یک سیاست نامتعین افزایش پیدا نکرد و موضوعی که همچنان مورد اعتراض کارگران است.
در هفته های اخیر اعتراض کارگران و مزدبگیران در اشکال گسترده تری جریان داشته است. عدم پرداخت حقوق یکی از محورهای اعتراضی کارگران است. حرفهای روحانی و مشاور او و ترسیم آینده ای ناروشن فقر و تنگدستی بیشتری را برای کارگران و مزدبگیران نوید می دهد.زینت میرهاشمی







۱۳۹۲ تیر ۲۰, پنجشنبه

موج جدید گرانی، گام تازه برای تخلیه فشار تحریمها بر مردُم

آثار کاهش یکسویه ارزش پول ملی در برابر نرخ دُلار در حال پدیدار شدن است. فشار حُکومت بر کارورزان و حُقوق بگیران که پس از کاهش منابع ارزی اش آغاز شده بود، در موج تازه گرانی کالاهای اساسی و محروم شدن تعداد بیشتری از دسترسی به آنها صراحت تازه ای یافته است.
زمان کوتاهی پس از تصمیم مُشترک دولت و مجلس مُلاها مبنی بر حذف ارز مرجع برای دارو و کالاهای پایه ای و بدین طریق کاستن دوبرابری قُدرت خرید مصرف کنندگان، مُسابقه گرانی در بازار نیز آغاز شده است. در همان حال که دوایر، موسسات و شرکتهای دولتی نرخ خدمات خود را افزایش داده اند، بهای دارو، مُرغ، تُخم مُرغ، گوشت، حُبوبات، شیر، لبنیات، میوه، چای، برنج و جُز آن نیز به گونه تصاعُدی در حال گران شدن است. 
طی 6 روز گذشته، پایوران حُکومت بارها پُشت بُلندگو قرار گرفته اند تا اطمینان دهند که "حذف ارز مرجع به هیچ عُنوان به معنی افزایش قیمت کالاها نیست". حال با توجه به اینکه قیمتها در دُنیای مادی اما از واقعیت دیگری خبر می دهند، بنابراین در خوش بینانه ترین احتمال می توان نتیجه گرفت که آنها دوباره در برابر نتایج و تاثیرهای یک اقدام اندیشه نشده دیگر خود غافلگیر شده اند و میلیونها زن و مرد و کودک و جوان باید هزینه آن را بپردازند.
نگاهی به رفتار و سیاستهای حُکومت در واکُنش به تحریمهای خارجی نشان می دهد که بیشترین کوشش آن بر تخلیه فشار ناشی از محدودیت منابع مالی روی جامعه به طور فراگیر و ضعیف ترین حلقه های آن به طور ویژه مُتمرکز شده است. رژیم ولایت فقیه با تحمیل آگاهانه گُرسنگی به کارورزان، مرگ تدریجی به بیماران و فقر و نکبت به جامعه، تعادُل لازم بین توان مالی با اولویت حفظ قُدرت و نقشه های جُنون آمیزی که در سر می پروراند را برقرار می کند. از این رو، چنین می نماید که آقای خامنه ای و همدستان، آثار مُخرب تصمیمهای خود بر زندگی و معیشت جامعه را به مثابه یک ضرورت بدیهی و اجتناب ناپذیر در مُحاسبات شان منظور می کنند.
اطلاعات تکان دهنده ای که به تازگی مووسسه نظرسنجی گالوپ از شرایط زیست در ایران مُنتشر کرده، درجه نُفوذ و تاثیر این سیاست ضد انسانی را بر زندگی مردُم نشان می دهد. بر این اساس، نیمی از پُرسش شوندگان تصادُفی، گفته اند که در سال جاری برای تامین غذای مورد نیاز خود و خانواده شان با مُشکل روبرو بوده اند. و بیشتر از همین میزان نیز از "نگران، اندوهگین و یا عصبی بودن خود در طول روز" خبر داده اند.
نه فشار کار و زندگی در سال گذشته و نه روند فزاینده و توقُف ناپذیر آن در سال جاری، تصادُفی است. رژیم ولایت فقیه گام به گام در حال قُربانی کردن امروز و آینده ی مردُم ایران است و تا آن هنگام که باز ایستانده نشود، به حرکت در این مسیر تباه گرانه ادامه خواهد داد. منصور امان 

          

۱۳۹۲ تیر ۱۶, یکشنبه

افزایش اعدام‌ها بعد از انتخابات‎

تشدید خشونت آشکار پیام حکومت به مردم

در یک ماه، فقط در یک ماه، 48 نفر به صورت علنی به دار آویخته شدند. خشونت، اعدام و سرکوبگری همزاد هر نظام دیکتاتوری است. اعدام چه 10 نفر و چه صد نفر باشد، خشونت حکومتی را تغییر نمی دهد. اما گونه سرکوبی، مثلا در ملاء عام، به صورت جمعی، مخفیانه یا آشکار، کشتن در زیر شکنجه و حلق آویز کردن در شرایط زمانی مشخص پیام و معنای خود را دارد.
بر اساس گزارشهای پخش شده از طرف نهادهای مدافع حقوق بشر و رسانه های حکومتی، 48 اعدام از زمان برگزاری انتخابات فرمایشی تا کنون صورت گرفته است. به این ارقام کشتن افشین اسانلو، فعال کارگری را هم باید اضافه کرد. در همین شرایط بیشمار زندانیان سیاسی و عادی در انتظار اجرای حکم غیر انسانی اعدام هستند. در این شمار بسیار نوجوانانی که در هنگام انجام جرم، سن قانونی نداشته اند. 8 نفر از زندانیان اهل سنت در زندان رجایی شهر کرج در آستانه اعدام قرار دارند. دستگیری و محکوم به اعدام در میان اقلیتهای دینی گسترش پیدا کرده است. شرایط زندانیان سیاسی در سیاهچالها به شدت وخیم شده است. مجموعه رویدادها و اخباری که از زندانها منتشر می شود، نشان دهنده شدت وحشیگری رژیم است.
در حالی که کشورهای غربی جایگزینی روحانی به جای احمدی نژاد را یک تحول به سمت بهتر شدن روابط رژیم در دایره روابط بین المللی به حساب می آورند، رژیم بر شدت خشونت آشکار می افزاید. در فراسوی فعالیتهای باند رفسنجانی، امکان زهر نوشی از طرف ولی فقیه در میان گمانه زنیها شدت گرفته است. بر همین منظر ولی فقیه همچنان در سخن پراکنیهایش اشاره کرده نوشیدن جام زهر پیامهایی دارد که اگر یک جام بنوشد باید جامهای دیگر را نوش کند. وی گفته است که اگر امروز بر سر مساله اتمی کنار بیاید فردا باید سر حقوق بشر وا دهد. رژیم با اعدامهای اخیر چندین پیام را به جهانیان گوشزد می کند. اول این که قوانین مجازات اسلامی بدون در نظر گرفتن اعتراضهای جهانی ادامه دارد. حقوق بشر از نوع اسلامی با رعایت مجازاتهای قرون وسطایی اجرا شده و همچنان خواهد شد. زیرا اینها جزو قوانین شرع و ولایت فقیه است. رژیم ولایت فقیه با ادامه خشونت آشکار در این شرایط می خواهد رفتار خود را در برابر هر رویداد احتمالی در روابط بین المللی تحمیل کند. حقوق بشر جهانشمول و مردم ایران حق برخورداری از آن را دارند. هیچ تحولی در ایران بدون رعایت حقوق بشر همگانی، آزادی تمامی زندانیان سیاسی و تغییر قوانین و رفع تبعیض جنسیتی، ملی و مذهبی امکان ندارد. رژیم و دارو دسته های حکومتی بیهوده تلاش می کنند که این مقولات را از هم تفکیک نمایند.زینت میرهاشمی




۱۳۹۲ تیر ۱۱, سه‌شنبه

بهتر از کلید چیه!



خواسته های مردم حکومت را به چالش می گیرد

حسن روحانی در هر شکلی که رئیس جمهور ولایت فقیه شد، برآمد شرایط بحران مشروعیت در هرم قدرت و نارضایتی گسترده مردم ار شرایط فعلی است. باندهای حکومتی هر کدام بنا به تعبیر خود از نتیجه مهندسی انتخابات، بر این نکته اشتراک نظر دارند که مردم از شرایط موجود ناراضی هستند. جنبش ضد دیکتاتوری در سال 88 تنها سنگفرش خیابانها را با خون رنگین نکرد، بلکه مطالبات مشخص و تعریف شده مردم را به گوش همگان رساند، مطالباتی که همچنان حکومت را به چالش می کشاند.

محورهای مطالبات جنبش اجتماعی مردمی را اگر بتوان در شکل خلاصه تعریف کرد، آزادی، جدایی دین از دولت، رعایت حقوق بشر و عدالت اجتماعی است. این مطالبات در شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر اصل ولایت فقیه، آزادی زندانیان سیاسی، حکومت دینی نمی خواهیم و ... توسط مردم در خیزشهای سال 88 خود را نشان داد.
تحقق مطالبات مردمی نقطه جدال و رویارویی جنبش اجتماعی و قدرت حاکم است. در فراسوی حرکتها و شعارهای مردمی، تغییر و تحول دیگر در اندیشه نمی گنجد بلکه به نیرویی محرک تبدیل شده، به گونه ای که اکثریت پایوران ریم بر آن صحه می گذارند. با گذشت دو هفته و ننشستن روحانی بر صندلی ریاست، زمینه های سرکوب جنبشهای اجتماعی مردمی، راهی اتاق فکر رژیم می شود. خاتمی با تکیه بر این واقعیت با هدف کوتاه نگاه داشتن سقف تغییر، پشت روحانی را گرفت.
خاتمی روز شنبه 8 تیر در جمع به شورای شهر رسیدگان خواسته های مردم را در ردیف «توقعات» دانسته و نوید داد که مردم فکر نکنند مشکلات حل می شود. وی گفت:«ما باید جامعه را توجیه بکنیم که این طور نیست همه خواستها در مدت کوتاه برآورده شود..... قانع کردن مردم که توقعات بالا نداشته باشند و خیال نکنند یک شبه همه مشکلات حل می شود نیز از اهمیت برخوردار است».
آقای خاتمی بیهوده می پندارد که می تواند مطالبات مردم را با خط کش اندازه گیری کرده و در ظرف مورد دلخواه خود جای دهد.
سرمقاله نویس کیهان شریعتمداری، روز یکشنبه 9 تیر نوشت:«در پی انتخاب روحانی، مطالباتی همسو با اهداف شوم اپوزیسیون در دستور کار قرار گرفته است». مطالباتی که ارگان ولی فقیه از آن نگران شده است موضوع حقوق بشر و حق شهروندی است. وی گوشزد می کند که حقوق بشر و حقوق شهروندی «دستاویزی است تا آنها جنگ روانی و رسانه ای بر ضد جمهوری اسلامی ایران را به صورت مداوم در دستور کار داشته باشند.» مقاله نویس کیهان، حقوق شهروندی را در ردیف «اهداف و خواسته های سکولاریسم» و «به حاشیه رفتن قوانین اسلامی» دانست. وی درخواست آزادی «محکومان فتنه» را «نقض حقوق شهروندان» که «حماسه آفریدند» دانست.
خواست تغییر و تحول و نه به شرایط کنونی، رویدادهای پیش رو را رقم خواهد زد.زینت میرهاشمی