با وجود تلاشهای بدون توقف آقای خامنه ای و همدستانش برای مهار شرایط تا هنگام جابجایی در کُرسی ریاست جمهوری، شواهد بیانگر این است که آنها تا رسیدن این موعد روزهای سخت و پُرآشوبی در پیش دارند. حرکات فراکسیون نظامی – امنیتی دولت در هفته گذشته و جاری به گونه پیدا نشان می دهد که رُقبا برای حفظ جایگاه خود در هیرارشی قُدرت، شمشیر را علیه هماوردان شان از رو به کمر بسته اند.
اعطای "نشان درجه یک فرهنگ و هنر" به آقای مشایی در روز یکشنبه، آخرین اقدامی است که در امتداد سلسله مانورهای سیاسی فراکسیون نظامی – امنیتی دولت صورت می گیرد. نگاهی به حرکات یاد شده، بر وجود دستکم دو خط چیره بر این مانورها گواهی می دهد. بخشی از این تحرُکات به سطح آوردن آقای مشایی، یک چهره مورد مُناقشه و باز کردن جای برجسته تری برای وی در صحنه سیاسی جمهوری اسلامی را هدف گرفته است. و در بخش دیگر، به سمت ژرفش مرزبندیهای ایدیولوژیک – سیاسی و فرهنگی با "اُصولگرایان" (فراکسیونهای ولایت و راست سُنتی) و شفافیت بخشیدن به نُقاط اختلاف با آنها در صحنه عمومی، گام برداشته می شود.
حُکم انتصاب آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، برای آقای مشایی بخش نخُست پروژه نگهداری قُدرت را به جریان افکند. در این حُکم به گونه آگاهانه کوشش شده است جایگاه آقای مشایی از طریق برشماری صفات و واژه های اغراق آمیز برای او، برجسته گردد.
کمی بعد تر با ترتیب داده شدن چند مُلاقات خارجی برای آقای مشایی با مُعاون وزیر خارجه سوئد و سفیران بلاروس و اُتریش، وی در نقش دولتمدار بُلندپایه به روی صحنه فرستاده شد و اینک نیز با محمل جدید "نشان درجه یک"، دوباره نور پروژکتورها بر او افکنده می شود.
در پس این تحرُک، افزون بر تبلیغات بیرونی و بسیج درونی، بالا بردن هزینه حذف نامزد این جریان از رقابتهای نمایش انتخابات ریاست جمهوری نهُفته است؛ مُستقل از آنکه کاندید آنها آقای مشایی باشد یا نباشد.
بخش دوم مانور با پیام تسلیت آقای احمدی نژاد به مناسبت مرگ آقای چاوز روی غلتک افتاد. او در این پیام، نُکات تازه ای بر تعدادی از احکام شیعی که مُلاهای سُنتی ترویج می کنند، افزود؛ اقدامی که نقش انحصاری دستگاه روحانیت در تفسیر دین و داستان سرایی در باره آن را زیر سووال می برد.
هدف از این گُستاخی آشکار و پهن کردن بساط در برابر دُکان آخوندها، تحریک آنها و کشاندن شان به موضعگیری علیه نویسنده تسلیت نامه بود. فراکسیون نظامی - امنیتی دولت با توجه به بی اعتباری اجتماعی دستگاه روحانیت و دافعه ای که دیدگاه ها و رویکردهای آنها بر می انگیزد، برای امتیازهای رایگانی که حمله از این زاویه نصیب اش می کند، کیسه دوخته است.
به بیان دیگر، آقای احمدی نژاد و دوستان، شانس بقای خود در قُدرت را در فاصله گیری از ایدیولوژی رسمی و مُتولیان و مُروجان آن جُستُجو می کنند. مفهوم عملی این ارزیابی، شکست یک تلاش سی و چهار ساله برای برقراری و تحمیل نظامی مُبتنی بر دین و ایدیولوژی است.
در مجموع می توان مشاهده کرد که منافع فراکسیون نظامی - امنیتی دولت به گونه فزاینده تری با ایجاد چالش و گشودن میدانهای جدید در گیری با رُقبا گره خورده است. این برای "نظام"، نوید دوران آرامش بخشی نیست. منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر