۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبه

گیر سه پیچ" اوباش "آقا" به گُماشته اش



رژه خیابانی اوباش چُماقدار پس از نماز جُمعه، روندی که به تازگی برای فعال کردن این دستجات اجاره ای آغاز گردیده را یک گام دیگر به جلو برد. اگر چه عربده کشی اخیر باندهای سیاه، نمایش دو فیلم را بهانه خود دارد، اما چنین می نماید که همچون گُذشته، این بار نیز سرچشمه اصلی تحرُک گروه های فشار هر چیزی به جُز آن باشد که به طور رسمی بیان می گردد.

با وجود آنکه حُجت الاسلام احمد خاتمی در نماز جُمعه با سُخنان تحریک آمیز خود میدان را برای تاخت و تاز اوباش از پیش سازماندهی شده آب و جارو زد، اما او را نمی توان کارگردان نمایش دانست. نقش آقای خاتمی - همانگونه که تاکنون نشان داده - از سطح مجلس گرم کُنی برای "بُزُرگان" خود فراتر نمی رود. به همین گونه حمله ی او به "فیلمهای مُستهجن" و هُشدار به وزیر ارشاد مبنی بر آنکه "در مورد دین و اخلاق با کسی رودربایستی نداریم"، سر دادن نغمه ای ست که نُت آن را دیگران نوشته اند.

"اُمت حزب الله" نیز به همین سیاق، یک روز پس از سُخنانی که خانه شاگرد پیشین "رهبر" در مجلس مُلاها به زبان آورد، به کشف اعتراض خود نسبت به دو فیلم نایل آمد و بی درنگ با اعلام "تجُمع اعتراضی در مُقابل وزارت ارشاد"، دست به کار ابراز آن شد. آقای احمدی نژاد با ژست عوامفریبانه، روی مرزبندیهای موجود بین جامعه و استبداد مذهبی حاکم مانُور داده و از موضع اپوزوسیون "مقام مُعظم"، همریشان اش را نصحیت کرده بود: "کار فرهنگی با بگیر و ببند نمی شود. آیا این حرف بدی است؟ اینقدر به دُخترها و پسرها گیر سه پیچ ندهید."

اکنون زمان آن رسیده بود که آقای خامنه ای برای چیدن نوک مُرغ خانگی بد آواز خود و انگُشت نما کردن وی به همراه ادعاهایش، گروه های فشار را به پُشت درب منزل او بفرستد. برای تاکید بیشتر بر موضوع، از یک تابلوی به بدنامی شناخته شده و شُهره به اسم "انصار حزب الله" نیز گردگیری شده و اوباش زیر آن جا داده شدند. جنجال رسانه ای و معرکه گیری خیابانی در برابر وزارت ارشاد، محصولات اولیه این تدبیر بود و سپس در یک پرده بالا تر اعلام گردید که اراذل مزبور برای "توقیف مردُمی فیلمهای مساله دار" به چند سینما حمله خواهند کرد.

روز بعد (1 فروردین) "رهبر" به طور رسمی چراغ سبز را برای چُماقداران تحت امرش روشن کرد و بعد از پیش کشیدن حرف "اخلاق اسلامی و قانون"، به اصل مطلب پرداخت: "حالا این حرف من بهانه‌اى نشود برای اینکه یک عده‌اى بروند جوانهای انقلابی را به عنوان جوانهای تُند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند، چرا که اینجانب همه جوانان انقلابی را فرزندان خود می دانم و از آنها حمایت می کنم."

دو روز بعد، برای رفع هرگونه سووتفاهُم نسبت به مفهوم سُخنان آقای خامنه ای و تفهیم پایوران کُندذهن تر، یک مقام امنیتی دربار وی، حُجت الاسلام سالک، روشن کرد: "قُوه قضاییه باید در دفاع از جوانها دقت کند و نباید با انگ تُندی مانع فعالیتهای آنها شود. لذا مُعتقدم سُخنان ایشان در روز اول فروردین، هُشداری جدی به همه دستگاه‌ ها، از جمله قُوه قضاییه بود."

تکیه "نظام" به چاقوکشها و چُماق به دستهایی که می توانند دو کاره، علیه "خودی" و "غیر خودی" به مصرف برسند، نُکته تازه ای به حساب نمی آید. نوآوری آن است که آمران باندهای سیاه، زمانی کمر به تصفیه حساب "خودجوش" داخلی در صحنه عُمومی بسته اند که در این پهنه حتی از سایه خود هم وحشت دارند و امور روزانه آنها بدون بستن فضا و سر پا نگه داشتن خفقان پُلیسی – امنیتی نمی گذردمنصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر