ندای سبز آزادی
زندانی سیاسی بابک داشاب که برای چند روز عید از بند ۳۵۰ اوین به مرخصی آمده در یادداشتی برگزاری عید نوروز در بند ۳۵۰ زندان اوین را روایت کرده است.
خدایا بچه های ۳۵۰ را دریاب
به صحرا شدم.عشق باریده بودوزمین تر شده.چنانچه پای به برف فرو شود ،به عشق فرو میشد/
علی ملیحی وبچه های گروه فرهنگی ۳۵۰ازیک ماه قبل برای لحظه سال تحویل برنامه ریزی کرده بودند. قرار بود مراسم سال تحویل داخل هوا خوری بند برگزار شه،تمام سین های هفت سین را جور کرده بودیم حتی ماهی قرمز هم داشتیم.روی یک میز بزرگ که پرچم ایران روش پهن شده بود هفت سین خودمان را بساط کرده بودیم،سمنو هم داشتیم.
اقای معتمد نیا برای همه بند سمنو پخته بود .امید نوروزیان چند روزقبل از عید روی یک تخته نقشه ایران را کشیده بود وروی نقشه سبزی کاشته بود.سبزی سر سفره مان نقشه ایران بود ،ایران سبز...بقیه سین های هفت سین را خانواد هایمان برایمان فرستاده بودند.خیلیها برایمان از بیرون آجیل فرستاده بودند،آدمهایی که بیشترشان را نمی شناسیم.حاجی فیروز هم داشتیم قرار بود نقش حاجی فیروز را یکی از بچه ها بازی کنه که در دهه شصت در زندان بوده واز قضا در همان دهه شصت هم حاجی فیروز میشده .قرار بود مراسم مثل تمام مراسمهایی که ما انجا برگزار میکنیم با خواندن ای ایران شروع بشه وبا یار دبستانی ومرغ سحر در لحظه سال تحویل ادامه پیدا کنه وبا اجرای تئاتر ونهار دسته جمعی تمام بشه.
در ضمن هر اطاق برای خودش سفره هفت سین جدا گانه هم داشت سبزی اطاق ما (اطاق ۹)را عبدالله مومنی کاشته بود.
از اینکه اون جا نیستم شرمنده خیلیها هستم ،کسانی که بیشتر از من مستحق بودند که عید را کنار خانوادهاشون باشند.من سال اول عیدرا در انفرادی بودم ولی سال دوم یعنی سال گذشته را در مرخصی بودم،امسال هم در مرخصی هستم ولی چند نفری هستند که هر سه عید قبلی را در زندان بودند مثل علی ملیحی،عماد بهاور،مجید دری،ضیا نبوی،محمد داوری،بهاره هدایت،مهدیه گلرو ،احمد زید ابادی ...لحظه سال تحویل ،یک لحظه هم نتوانستم از فکر بچه ها بیرون بیایم،بخصوص هم اطاقیهایم، فریدون صیدی ،حسن اسدی ،بهمن امویی،علی جمالی،عبدالله مومنی ،مهندس خرم،امید کوکبی،عبدالفتاح سلطانی ،سعید متین پور،دکتر شعله سعدی،فرشاد قربانپور ،وحید لعلی پور،حاج اقا هادوی.
دعای سال تحویلم این بود خدایا بچه های ۳۵۰ را دریاب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر