حُجت الاسلام خاتمی با ارسال پیام به زندانیان سیاسی اعتصاب کننده و فراخواندن آنها به پایان دادن به حرکت اعتراضی خود، تحرُک سیاسی تازه ای را آغاز کرده است. پُرسشی که پس از مُرور حرکت مزبور به جا می ماند، این است که تحرُک برای چه هدفی و بازی در کُدام زمین؟
آقای خاتمی تلاش کرده، در نقش میانجی بین حُکومت و مُعترضان پدیدار شود؛ امری که در راه حل پیشنهادی او برای "حل مساله" یعنی، "مُذاکره مسوولان با مُعترضان" خود را به نمایش گذاشته است. ابتکار پادرمیانی به خودی خود مردود نیست و حتی فراتر از آن، زمانی که می تواند از کرامت، حُقوق و سلامتی انسانها حفاظت کند، بی تردید باید به استقبال آن نیز رفت. اما از آنجا که نه اعتصاب غذای زندانیان و نه "مُذاکره مسوولان" موضوعاتی فرضی و فی نفسه نیستند، بنابراین طرح حُجت الاسلام خاتمی نیز نه با رونمای خیرخواهانه آن، بلکه با محک واقعیت موجود می تواند ارزش گذاری شود.
اگر پس از تاخت و تازهای خونین در برابر پُرسش ساده "رای من کُجاست" هنوز برای آقای خاتمی درجه آمادگی "مسوولان" برای پاسُخگویی به خواسته های "مُعترضان" روشن نبوده، شاید بهتر می بود اندکی بیشتر صبر می کرد تا دست کم در این مورد مُشخص، روند رویدادها او را روشن کند. منابع رسانه ای گزارش داده اند که در واکُنش به اعتراض زندانیان سیاسی، اعتصاب کنندگان در دو نوبت به دادسرای زندان اوین مُنتقل شده تا زیر بازجویی و تهدید قرار بگیرند؛ این زبانی است که طرفهای خطاب آقای خاتمی توسُط آن با "مُعترضان"، "مُذاکره" می کنند و آقای هُدی صابر تازه ترین قُربانی آن است.
با این حال، آنچه که حُجت الاسلام خاتمی نمی گوید، بسیار بیشتر از آنچه که گُفته، اهمیت دارد. او در باره یک ابزار واقعی تر برای مهار یا حداقل به احتیاط واداشتن "مسوولان" در برخورد به زندانیان، یعنی دخالت دادن گُزارشگر ویژه سُکوت کرده است.
اشتباه نشود، هیچکس از او انتظار ندارد که همصدا با خانواده زندانیان اعتصابی به طور مُستقیم از گُزارشگر ویژه بخواهد که برای بررسی شرایط حاکم بر زندانها و جلوگیری از فاجعه به ایران سفر کند. آقای خاتمی اما می توانست به جای طرح درخواست بی تاثیر "مُذاکره با مُعترضان"، از "مسوولان" درخواست کند که با سفر وی مُوافقت کنند. بی تردید طرح این مساله حتی به صورت فرضی، مُخاطبان آقای خاتمی را تحت فشار بیشتری از آنچه که هم اکنون به دلیل این امر از نظر داخلی و بین المللی با آن روبرو شده اند، قرار می داد.
انتخاب آقای خاتمی برای مُراجعه به "نظام" به عُنوان راه حل، یک اشتباه در سنجش اولویتها نیست. این یک حرکت آگاهانه و سازگار با تلاشهایی است که اصلاح طلبان حُکومتی و "اُصولگرایان مُنتقد" در جهت نزدیکی رویکردهای خود آغاز کرده اند. "اصلاح طلبان" برای جلب اعتماد طرفهای خود، هیچ فُرصتی را برای تاکید بر رعایت خط قرمزها و تعهُد به بازی در زمین "نظام"، زیر قواعد آن از دست نمی دهند.
از این زاویه، پیشنهاد آقای خاتمی اگر برای زندانیان "آب" نشود، اما با دادن فُرصت مُداخله گری در صحنه سیاست، مُمکن است گوینده اش را به "نان" برساند.
منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر