سایت حکومتی آفتاب: حجت الاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با پایگاه جماران به سوالاتی درباره وضعیت زندانها و اعدامها در دوران امام پاسخ داده است:
شما در زمان حضرت امام مسئولیت سازمان زندانها را بر عهده داشتیدوقتی فردی رئیس سازمان زندانها باشد لزوما باید بحث اخلاق را هم رعایت كند خود امام شخصاً به شما چه توصیهای برای این موضوع داشتند و اینكه امام از عملكرد شما در این سمت راضی بودند؟ این سوال به این دلیل عنوان می شود كه اپوزیسیون خارج از كشور مباحثی را در ارتباط با مدیریت شما در آن زمان مطرح میكند.
سؤال خیلی خوبی كردید، اولا باید بگویم كه اپوزیسیون دچار یك اشتباه خواسته یا ناخواسته شده است. حوادثی در سال 67 در زندانها اتفاق افتاد كه بعضا در تحلیلهای خود در ارتباط با این موضوع اسمی از من هم میبرند در حالی كه بنده در 19 خرداد 63 به عنوان نماینده شورای قضایی در دادگاه و دادسرا مسئولیت گرفتم و بعدها با اقداماتی كه شد سازمان زندانها تاسیس شد و به عنوان رئیس سازمان زندان منصوب شدم و در دیماه سال 66 به دلیل اینكه میخواستم در انتخابات مجلس سوم شركت كنم باید از سمت خود استعفا میكردم عملاً هم در 7 خرداد 67 مجلس سوم شروع شده بود و بنده عضو مجلس بودم و در سازمان زندانها دیگر سمتی نداشتم.
نفس پذیرش مسئولیت در امور زندانها گرچه از سوی شورای قضایی صورت گرفت ولی به نوعی به دلیل حساسیت و پیگیری مدام حضرت امام نسبت به مسائل زندانها انجام شد چون گزارشاتی از رفتار برخی از زندانبانها و بازجوها با زندانیان خدمت حضرت امام میرسید. در فضای ملتهب سالهای 61 و 62 كه گروهكهای تروریستی فعال بودند در برخی از زندانها و بازجوییها در دادسراها برخوردهای تندی با زندانیها صورت میگرفت به همین دلیل گزارشاتی خدمت حضرت امام رسیده بود كه حضرت امام هیأتی شامل آقایان دعایی ،محمدعلی هادی نجفآبادی، علیمحمد بشارتی و سیدهادی خامنه ای را مأمور كرده بودند كه گزارشاتی در خصوص وضعیت زندانها تهیه كنند از آنجا كه بعد از تهیه گزارش منتج به یك اقدام عملی روشن نشد شورای عالی قضایی به بنده مأموریتی دادند به عنوان نماینده شورای عالی در دادگاهها و دادستانی كه در فاصله 6 ماه گزارش مستقیم و مداوم از درون زندانها بهخصوص زندانهای اوین ،رجاییشهر ، قزلحصار ،توحید و عمدتاً زندانهای تحتپوشش دادگاه انقلاب تهیه كردم و این گزارش را كه نتیجه گفت وگو با بیش از 100 نفر از زندانیان بود به رئیسجمهور وقت كه آیتالله خامنهای بودند و نیز رئیس مجلس وقت یعنی آقای هاشمی رفسنجانی و نیز شخص حضرت امام دادم.
پس نگرانیهای امام بی دلیل نبود؟
بله، گزارشهای زیادی از سو ء رفتارها مخابره میشد و این سوءرفتارها هم در بسیاری از موارد به خاطر خودسری و اجتهاد به رأی بود كه نتیجه گزارش من به مسئولین و حضرت امام منجر شد كه در دادستانی انقلاب تغییراتی صورت گیرد.
یعنی مدیریت آن تغییر یافت؟
بله. آقای لاجوردی مسولیت دادستانی انقلاب را بر عهده داشتند كه تمام زندانها و بازداشتگاهها زیر نظر ایشان بود و در نهایت مسئولیت از آقای لاجوردی گرفته شد.
در ارزیابی علت بیقانونیهای صورت گرفته معلوم شد پراكندگی دستگاههای مختلف تصمیمگیر در زندان و بازداشتگاهها و وجود بیش از 10 دستگاه مختلف یكی از علل این معضل بود بنده بعد از پذیرش مسئولیت راهحل را در این دیدم كه باید تمركز به وجود بیاید و مدیریت زندان از دستگاههای امنیتی- انتظامی جدا شود و حتی از دستگاه قضایی به معنای دادسراها جدا شود كه در نهایت منجر به قانون تاسیس سازمان زندانها شد این قانون با هماهنگیهایی كه با مسئولان انجام دادم و گزارشهایی كه اشك بعضیها را هم درآورد زمینه تصویب قانون سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی كشور شد كه روح اصلی حاكم بر این قانون این بود كه همه زندانها و بازداشتگاهها باید تحویل این سازمان شود و هر بازداشتگاه و زندانی كه خارج از سازمان زندانها باشد غیرقانونی است و رئیس سازمان زندانها با مسئولیت روشن از رئیس دستگاه قضایی تعیین میشد كه آن زمان شورای قضایی بود. در زمان مسئولیت من چهار پنجم زندانیها كه گروهكی بودند آزاد شدند
*چه مراحلی طی شد كه آزاد شدند؟
حضرت امام مكرر به من میفرمودند كه اگر افرادی تحت تأثیر بودند و فریب خوردند و احساس میكنید قصد و نیت خاصی نداشتند و آزادی آنها مضر بر جامعه نیست و دست به ترور و جنایت نمیزنند، اقدام كنید. ما هم با كمیته دادیاران، سازمان زندانها و دادستانهای هر استان مرتب لیستهایی را تهیه میكردیم و به مناسبتهای مختلف خدمت حضرت امام میفرستادیم
*از صحبتهای شما اینگونه نتیجه میگیرم كه تغییرات ایجاد شده در زندان ها به دلیل حساسیت حضرت امام بود...
بله درست است. حضرت امام در كار زندانها بسیار حساس بودند بهطوری كه وقتی من مصاحبهای كرده بودم راجع به امور زندانها مرحوم حاج احمد آقا به محض اینكه رفتم دفتر فرمودند امروز راجع به مصاحبهای كه كردید حضرت امام حساس بودند و گفتند از فلانی. بپرسید جریان چیست ؟ یا گاهی نامههای عادی كه درباره مسائل زندان خدمت امام ارسال میشد حضرت امام ذیل نامه دستور رسیدگی می دادند.اما آنچه كه به تعبیری شاه بیت برخورد امام راجع به زندانیان بود زمانی بود كه بعد از پنج یا شش ماه از بررسی وضعیت زندانها وقتی گزارشی خدمت ایشان دادم كه حكایت از برخی انحرافات و سوء رفتار داشتند به شدت از این موضوع ناراحت شدند و تأكید كردند كه این روند اصلاح شود.انجام برخی از دستورات و اقدامات ایشان مستلزم این بود كه نیروهای قابل اعتقاد و خوشفكر و سالم را از بیرون به مجموعه وارد كنم كه این احتیاج به مجوز قانونی استخدام و پول داشت كه پروسه طولانی باید طی میشد كه حضرت امام به من گفت" برو انجام بده" و من براساس همین دستور امام انجام دادم، چون اگر میخواستم دنبال طی كردن مراحل قانونی باشم معلوم نبود انجام اصلاحات مورد نظر انجام میپذیرفت یا نه؟
البته من بعدها شنیدم مرحوم لاجوردی خدمت حضرت امام رفته بودند و در آنجا از جنایتهای منافقین صحبت كردند و گزارش مفصلی خدمت امام دادند، امام فرمودند" آقای لاجوردی اگر جمهوری اسلامی بهدست اینها (منافقین) ساقط شود بهتر از آبروی اسلام است كه با این كارها(خودسریهای داخل زندان) برود. شما بروید مسئولیت را تحویل دهید".
چون آقای لاجوردی مسئولیت را تحویل نمیدادند. من در آن زمان برای ایجاد گشایش در امر زندانیان و پرسنل زندان درخواستی از حضرت امام كردم كه نیازمند امكانات بسیار وسیع و باارزشی بود همینكه من خدمت امام این درخواست را مطرح كردم بدون معطلی حضرت امام به مسئول بنیاد آن زمان و نیز نخستوزیر وقت جناب آقای مهندس موسوی دستور دادند كه امكانات در اختیار ما قرار گیرد.
حضرت امام بارها تاكید میكردند كه برخورد با زندانیان صددرصد باید منطبق با قانون باشد و اگر كسی جنایت كرده و حتی انسان كشته و قرار است قصاص شود كسی حق ندارد برای اینكه این فرد محكوم به عدام هست یك سیلی اضافی به او بزند. ایشان بحث كرامت انسانی و حقوق افراد را مورد تاكید قرار میدادند، امام میفرمودند با متخلف برخورد قاطع شود اما در چارچوب قانون.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر