خبرگزاری حکومتی ایلنا: فريده خلعتبري پس از نتيجه نگرفتن از مذاكرات ادامهدارش براي حل مشكلاتي كه براي چند كتاب از نشر شباويز پيشآمده و مانع صدور مجوز نشر براي آنها ميشود، از روند تخصيص مجوز به كتابهاي كودك و نوجوان انتقاد كرد.
وي در گفتگو با خبرنگار ايلنا، ضمن بيان اين مطلب كه روند صدور مجوز در ادارهي كتاب؛ موجبات ضرر و زيان ناشران خصوصي كتاب كودك و نوجوان را فراهم آورده، اظهار داشت: تا امروز؛ هزينههايي كه براي برخي از كتابهايم متقبل شدهام و ادارهي كتاب به آنها مجوز ندادهاند؛ به 2 ميليارد تومان رسيدهاست
! خلعتبري ادامه داد: مگر يك ناشر خصوصي چقدر ميتواند در اين شرايط دوام بياورد، روي پاي خود بايستد و از پس خرج و مخارج خود برآيد؟ اگر فردا؛ به دليل فشارهاي اقتصادي يك ناشر خصوصي كه سالها سابقهي كار فرهنگي دارد و به گواه معتبرترين مراكز و هياتهاي علمي جهان؛ يكي از معتبرترين ناشران كودك و نوجوان در سطح جهان است، مجبور به بستن انتشارات و ترك فعاليت شود، چه كسي پاسخگو خواهد بود؟ بدون شك هيچكس!
وي با اشاره به ساز و كار غلط ادارهي كتاب در پذيرش كتابهاي كودك و نوجوان، توضيح داد: مطابق با قانون موجود، ناشر بايد نسخهي نهايي را براي اخذ مجوز به ادارهي كتاب بفرستد. يعني؛ ما بايد براي هر كتاب، هزينههاي تاليف، حروفچيني، تصويرگري، ليتوگرافي، روتوش تصاوير و اجراي گرافيكي آن را پرداخت كنيم، بيآنكه از راي نهايي هيات نظارت مربوطه آگاه باشيم.
وي با اشاره به ساز و كار غلط ادارهي كتاب در پذيرش كتابهاي كودك و نوجوان، توضيح داد: مطابق با قانون موجود، ناشر بايد نسخهي نهايي را براي اخذ مجوز به ادارهي كتاب بفرستد. يعني؛ ما بايد براي هر كتاب، هزينههاي تاليف، حروفچيني، تصويرگري، ليتوگرافي، روتوش تصاوير و اجراي گرافيكي آن را پرداخت كنيم، بيآنكه از راي نهايي هيات نظارت مربوطه آگاه باشيم.
مدير نشر شباويز كه معتقد است غالبا كتابهايش به دليلهايي واهي و غيركارشناسانه مورد تاييد ارشاد قرار نميگيرد، عنوان كرد: آقايان نميدانند كه اين هزينههاي پيش از اخذ مجوز، براي كتابهاي كودك و نوجوان؛ چقدر زياد است! و وقتي به راحتي و با ايراداتي سطحي اين كتابها را غيرقابل انتشار اعلام ميكنند، چه خسارتي را به ناشر ميزنند.
وي اظهار داشت: البته ناشران دولتي و يا منتسب به دولت؛ هرگز با چنين مشكلاتي روبرو نميشوند و اگر هم كتابي از آنها مجوز نگيرد؛ آنقدر ثروتمند هستند كه برايشان مهم نباشد!
اين كارشناس و نويسنده كودك و نوجوان گفت: مسوولان امر؛ يا بايد خود را در قبال خسارتهايي كه به من و ناشراني مثل من وارد ميكنند، مسوول بدانند؛ يا اينكه در سازوكار مراحل صدور مجوز براي كتابهاي كودك و نوجوان تجديدنظر كنند. به عنوان مثال، آنهاميتوانند در مرحلهي صدور مجوز، كپي متن و اتودهاي تصويرگر را از ناشر بخواهند؛ نه نسخهي نهايي و آمادهي چاپ را
! خلعتبري با اشاره به مواردي كه براي برخي از كتابهايش پيشآمده، گفت: در طول اين سالها كتابهاي متعددي داشتم كه به هر دليلي مجوز نگرفتند و هرگز منتشر نشدند. اما اين اواخر؛ به نتيجه نرسيدن مذاكراتم براي حل مشكلاتي كه براي چند كتابم ايجاد شده بود، به شدت ناراحتم كرد.
وي در مورد اين موارد افزود: به عنوان مثال؛ كتاب «نامزد زمستان» كه 6 ماه قبل به ادارهي كتاب دادهبودم؛ در ابتدا اعلام كردند كه بايد ردهي سني مخاطب را براي اين كتاب را از كودك به نوجوان تغيير دهيد؛ غافل از آنكه اين كتاب از اول نيز با شناسنامهي نوجوانان(ردهي سني ج) ارائه شده بود.
مدير شباويز ادامه داد: در ادامه به من گفتند يك دو واژه و كلمه بايد در اين كتاب اصلاح شود؛ درحالي كه اين كتابي طنز است و مخاطب 12-13 سالهاش عملا نميتواند برداشتي ناخوشآيند از آن كلمات داشته باشد. به هر حال بر سر اين موارد با آقاي الهياري صحبت كردم و ايشان قول مساعدت و رفع مشكلات را دادند اما پس از گذشتن چند ماه، هفته‘ قبل به من خبر دادند كه اين كتاب غيرقابل چاپ است.
وي درمورد كتاب ديگري از شباويز، توضيح داد: «يك شب مهتابي» هم در ابتدا چند تصويرش مورد ايراد قرار گرفته بود كه تصاوير مذكور، تصوير چهرهي زيباي ماه بود. بعداز مذاكرات باز هم به ما قول بررسي دادند ولي مدتي نگذشت كه اعلام كردند بايد تمام تصاوير اين كتاب را جايگزين كنيد! چنين كاري براي من مقدور نيست. مگر ميشود ايدهي هيات نظارت را به تصويرگرم تحميل كنم!
خلعتبري اظهار داشت: مشكل اينجاست كه اعضاي هيات نظارت، آثار را با متر و معيار خود ميسنجند. غافل از آنكه براي نظارت به كار كودك؛ ميبايست نگاهي كودكانه به آثار داشت نه اينكه ابهامات ذهني و سوءتفاهمهايي كه در دنياي ما بزرگسالان وجود دارد را به دنياي كودكان نيز تسري دهيم.
وي درمورد كتاب «الميرا» نيز گفت: اين كتاب نيز كه اصلا خودمان هم نميدانم چرا رد شده؛ داستان دختر 3 سالهايست كه بيمار است و هميشه تب دارد و با وجود مراقبتهاي پدر و مادرش؛ با روايتي لطيف و زيبا در پايان داستان، زندگي را ترك ميگويد. البته گويا در اوايل كار؛ يكي از ايرادهايي كه به اين كتاب گرفته بودند؛ تصوير لباس اين دختر 3 ساله بر بند رخت بوده.
اين ناشر شناخته شده همچنين با اشاره به كتاب «كيميا» گفت: اين كتاب به زعم آقايان؛ مشكلاش اين است كه چرا در آن به عزرائيل؛ جنسيت مونث دادهايد!؟ من در پاسخ به آنها گفتم كه اين كار از ملزومات دنياي فانتزي و مورد پسند كودكان است. مثل اين است كه بگوييم؛ چرا به خورشيد جنسيت مونث دادهايم و به ماه؛ جنسيت مذكر!
اين ناشر شناخته شده همچنين با اشاره به كتاب «كيميا» گفت: اين كتاب به زعم آقايان؛ مشكلاش اين است كه چرا در آن به عزرائيل؛ جنسيت مونث دادهايد!؟ من در پاسخ به آنها گفتم كه اين كار از ملزومات دنياي فانتزي و مورد پسند كودكان است. مثل اين است كه بگوييم؛ چرا به خورشيد جنسيت مونث دادهايم و به ماه؛ جنسيت مذكر!
وي افزود: يك مجموعهي 4 جلدي هم داشتيم كه 2 جلد اول آن منتشر شد اما اجازهي چاپ به دو جلد دوم كه «فرشتهي بازيگوش» و «جشن تولد فرشتهي من» نام دارد، ندادند. مشكل اين است كه گفتهاند؛ «چرا فرشتهها را اينشكلي كشيدهايد؟ فرشتههاي اين شكلي نيستند!». مگر كسي فرشتهها را ديده؟ يادمان نرود كه ما داريم براي بچههاي داستان مينويسيم و در اين كار بايد ذائقهي آنها را درنظر داشته باشيم! جالب آن است كه همين فرشتهها كه اتفاقا جايزهي جهاني نوما را نيز به خود اختصاص دادهاند، در دو جلد اول هم بودند و مشكلي براي انتشار نداشتند.
خلعتبري همچنين درمورد كتاب«دهكدهي احمقها» توضيح داد: اين كتاب نيز از آن كتابهاييست كه اصلا نفهميديم چرا اجازهي انتشار نگرفته است. دهكدهي احمقها داستان اهالي دو دهكده است كه هر كدام خود را از اهالي دهكدهي ديگر زيباتر ميدانند و بر سر اين ادعا با يكديگر ميجنگند. اما در پايان متوجه ميشوند كه همه با هم شبيه هستند.
مدير نشر شباويز، در پايان سخنانش افزود: با اين روندي كه ارشاد پيشگرفته؛ بايد به انصاف هيات نظارت كتاب كودك و نوجوان در ادارهي كتاب، شك كرد. از طرف ديگر اين روند؛ روز به روز بر مشكلات مالي ما اضافه ميكند. بنابراين مسوولان امر؛ اگر مدعي دلسوزي در اين حوزه هستند، ميبايست چارهاي براي حل مشكلات موجود بيانديشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر