۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

پخش صدقه با "کاغذ پاره"




با لحن و ژست فقیرنوازانه، رهبران و پایوران جمهوری اسلامی از دادن "عیدانه" به مردُم دم می زنند و جالب این جاست که برای افکندن انحصاری مدال این رفتار تحقیرآمیز و ارباب – رعیتی مآبانه به گردن، به رقابت با یکدیگر نیز برخاسته اند و هریک از آنها مایل است صدقه بگیران دست او را به عُنوان بخشنده ببوسند.
پادوهای خانگی آیت الله خامنه ای جار می زنند، "رهبر توصیه کرده به مردُم کُمک شود" و سُخنگوی دولت سینه جلو می دهد که "دولت حس کرده به مردُم فشار می آید و قصد جُبران دارد". در همین میان، طرف دیگر معرکه، مجلس، نیز مُدعی است که برای "کُمک شب عید" چانه زنی کرده و راه را برای گذاشتن سکه در کاسه نیازمندان هموار ساخته است.
اگر چه خرج بنده نوازی مُلای مشهدی و خانه شاگردهایش از جیب خود مردُم بیرون می آید، اما این هنوز برای آنها که اسم دیگر ایران را مال آباد می دانند و دارییهای همگانی ملت را اموال شخصی خود می پندارند، دلیل قانع کننده ای برای چشم پوشیدن از آنچه که می توانند در کف نگه دارند، نیست.
از همین روست که وعده "200 هزار تومان عیدی به کم درآمدها"، کمی بعد تا 70 هزار تومان آب می رود، در عوض اما حساب داده می شود که هزینه "عیدانه" که در ابتدا 5200 میلیارد تومان برآورد شده بود و قرار است از جایی به نام "صندوق توسعه ملی" برداشت گردد، به گونه ای مُعجزه آسا و بر اساس فُرمول ولایی خرج کمتر = هزینه بیشتر، به "حُدود 6 میلیارد" تومان افزایش پیدا کرده است.
با این حال، چنین نمی نماید که میزان صدقه اعطایی و در اساس نمایش تیاتر سخاوتمندی برای مردُمی که "نظام" در عرض یک سال قُدرت خرید آنها را بیش از 70 درصد به تحلیل برده، مشغله جدی باشد. در همان روزهایی که حاکمان کشور با اسکناسی که خود آن را "کاغذ پاره" نامیده اند رژه می رفتند، یک سوم از ارزش پول ملی کاسته شد و نرخ برابری آن با دُلار به چهار هزار تومان رسید.
عیدانه نقدی رژیم ولایت فقیه، توهین نقد به کرامت و شُعور میلیونها مُزدبگیری است که شرافتمندانه کار می کنند و دستمزدشان را فساد، بی کفایتی و شهوت قُدرت آیت الله خامنه ای و شُرکا می بلعد و به "کاغذ پاره" تبدیل می کند. رقمی که گُماشتگان "رهبر" در "دولت کریمه" فقط در جریان یک فقره سرقت مشهور به "اختلاس سه هزار میلیاردی" از کیسه جامعه به تاراج برده اند، نیمی از کُل مبلغی است که اکنون با ادا واطواری چندش آور کف دست آن می گذارند.
"جُبران فشارها" با "عیدانه" مُیسر نیست و آنها که مردُم را دریوزه می پندارند، درس بهتری خواهند گرفت. منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر