۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

شیاد بُزدلی که آیت الله نمازی را دُروغگو خواند





اعتراض شدید آیت الله عبدالنبی نمازی، نماینده آقای خامنه ای در کاشان و دادستان پیشین کل کشور به تکذیب اطلاعاتی که او از بیت ولی فقیه درز داده بود، شاهد تازه ای از متُدهای ماکیاولیستی رهبر جمهوری اسلامی برای حفظ موقعیت خود در قُدرت و تنظیم رابطه با پیرامونش را ارایه کرده است.
آیت الله دُروغگو خوانده شده، نمازی هفته گُذشته در جریان سُخنانی که آشکارا برای اثبات قاطعیت "رهبر" در برخورد به سوگٌُلی اش و کوک مرحله ای تدابیر سرکوبگرانه او ایراد می کرد، از دستور آیت الله خامنه ای به سرکرده سپاه پاسداران برای "دستگیری" و "بازجویی با قُوت" اطرافیان آقای احمدی نژاد و نگه داشتن سطح جراحی تا آستانه خود او خبر داد.
آقای نمازی با این سُخنان، نه فقط نقشه و مسیر رژه "رهبر" را لو می داد، بلکه نقش مُستقیم وی در سازماندهی و هدایت اقداماتی که علیه باند نظامی – امنیتی دولت در جریان است را نیز فاش کرده بود. از این رو، شگفت آور نمی توانست باشد که آیت الله خامنه ای بی درنگ به تکذیب این سُخنان پرداخته و برای مُحکم کاری، سپاه پاسداران را نیز به شهادت بگیرد.
برخورد رهبر جمهوری اسلامی در مُفتضح کردن نماینده خود را در چارچوب رفتار کُلی او می توان درک کرد. وی به طور معمول از پذیرفتن مسوولیت تصمیمها و دستورات خود فرار می کند و ترجیح می دهد، گُماشتگان و ماموران زیر دست اش این وظیفه را برای او به گردن بگیرند. آقای خامنه ای چه در پیشبُرد منافع خود در نزاعهای داخلی دستگاه قُدرت و چه در مورد تبهکاریهایی که علیه شهروندان و جامعه مُرتکب می شود، دغلکارانه خود را بیرون گود مُعرفی می کند تا هم مانع حمله مُستقیم به خود شود و هم میدان مانُوری برای تلکه کردن همه طرفها و یا چرخش مسیر در صورت شکست دسیسه هایش داشته باشد.
آیت الله خامنه ای در حالی در استفاده از این ماسک پای می فشارد که در ترکیب مُخاطبان تیاتر وی تغییرات مُهمی روی داده است. از یک طرف، پیامی که از سال 88 بی وقفه برای او فرستاده می شود (مرگ بر خامنه ای، مرگ بر اصل ولایت فقیه) نشان می دهد که نمی تواند زیاد روی توهُم جامعه نسبت به نقش خونینی که علیه آن ایفا می کند، شرط بندی کند. از سوی دیگر، در زیر "خیمه نظام" نیز حریفان تازه آقای خامنه ای که جُملگی از اندرونی او به بیرون سرازیر شده اند، با پُشت صحنه آشناتر از آن هستند که شکلکهای "رهبر" را نُسخه برابر اصل بپندارند.
از این رو، فرار بُزدلانه امروز او از پذیرش پیامدهای اعمال و رفتار خود، معنای دیگری نیز می یابد و آن آگاهی از سُست بودن موقعیت خویش و تلاش از موضع مُتهم برای گُریز از مُجازات است. هم واکُنش سراسیمه و غیرمعمول او به بی احتیاطی نماینده اش در حفظ اسرار "آقا" و هم عکس العمل خشمگینانه و علنی آیت الله نمازی به شیادی رییس اش و خودداری از ورود به بازی او، این برداشت را تقویت می کند.
 منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر