
در همان حال که باندها و فراکسیونهای حُکومتی، درگیر یک نبرد نفس گیر اطلاعاتی – جاسوسی علیه یکدیگر هستند، "نظام" یک وزنه دیگر نیز به پای خود بست و از "دستاورد بُزُرگ" "نُفوذ در ضد انقلاب" و بازی دادن دولت آمریکا خبر داد.
اگر چه جُزییات سرگرم کننده ای که از این "دستاورد" عرضه گردید، یک بار دیگر تمام پیشداوریها در باره هوشمندی مُتواضعانه دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی را به اثبات رساند، اما نُکته چشمگیر در ماجرای مزبور، تراوُش این کمبود نیست.
آشُفتگی و اختلافی که پیرامون داستان وزارتخانه تحت کُنترُل آقای خامنه ای بی درنگ سر باز کرد، یک ضربه نه چندان غافلگیرکننده به پایه ای محسوب می شود که رژیم ولایت فقیه بر آن اُستوار گردیده است. انتشار آگاهانه اطلاعات ناهمگون در باره "جاسوس" یا "ضدانقلاب" بودن محوری که تمام عضُله نمایی دستگاه امنیتی "نظام" گرد "نُفوذی" بودن آن کارگردانی شده بود، پروسه تبدیل یک اُرگان مُهم ثبات دهنده و اقتدار بخش به حُکومت به موضوع کشمکش و میدان جدال باندهای درگیر حُکومتی را یک گام دیگر به جلو راند.
از این زاویه، نزاعی که ماه گذشته بر سر به دست گرفتن اهرم وزارت اطلاعات میان آقای خامنه ای و گُماشته اش بر مسند ریاست جمهوری در گرفت را می توان فقط پیش درآمد یک جنگ همه گیر در این ساختار دانست که پس از برافروخته شدن در بالا و با کاراکتر بوروکراتیک، اینک در حال سرایت به حوزه عمل و کارکرد روتین آن است.
نه فقط زیر سووال رفتن داستان وزارت اطلاعات توسط بخشهایی از حُکومت، بلکه نیاز آقای خامنه ای به طرح چنین ادعاهایی برای توجیه اثبات اقتدار دستگاه امنیتی پس از اشغال بی پرده آن نیز نشان می دهد که این چالش با ابقای یکجانبه ی وزیر برکنار شده، به پایان نرسیده است.
این آخرین بار نخواهد بود که تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای تامین آتوریته ای که در عمل به رسمیت شناخته نمی شود و اتخاذ تصمیمهای حساب نشده ای که زیر فشار دایمی رُقبا و برای از دست ندادن جایگاه خود می اندیشد، بی کفایتی و کمر شکن بودن هزینه ولایت وی برای سیستم را نمایان می سازد.منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر