۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

شکوه جنتی از بدنامی




آیت الله جنتی ماموریت پُر خطری را به عُهده گرفته است. او در آستانه سالگرد رُسوایی انتخاباتی 88 می بایست همه ی استعداد خود را برای اثبات "سالم" و "بی نظیر بودن" ساز و کاری خرج کند که از آخرین محصول فاسد آن با تمام توانی که برای پاهایش مانده، فرار می کند.
اگر آقای جنتی به داشتن این ویژگی مشهور نبود که وقاحت را به مرتبه ی متُد فراز داده است، آنگاه می شد تریبون نماز جمعه دیروز را صحنه بازی شخصیت تراژیکی دانست که بین تناقُضهایی که به گونه رنجباری تلاش می کند آنها را همگون کند، به دام افتاده و له می شود.
او و رییس اش آقای خامنه ای که این روزها مشغله مُهمتری از ترتیب دادن یک خیمه شب بازی انتخاباتی دیگر برای بیرون انداختن شُرکای ناسپاس نظامی - امنیتی خود از مجلس ندارند، هیچ فُرصتی را برای تاکید بر "سالم" و "شفاف" بودن انتخابات زیر سایه خود از دست نمی دهند. سوگند ناراست آنها نه فقط در پاسُخ به اعتراضهای خاموش نشدنی ادا می شود که "نظام" را از سال 88 تعقیب می کند، بلکه بازار گرمی برای جلب مُشتریان احتمالی به بساط مزبور را نیز هدف دارد.
از این رو، رد یا انتقاد از خیمه شب بازیهایی که "آقا" و دوستان "مُهندسی" می کنند، آنها را همچون تبهکارانی که با آلت جُرم در صحنه جنایت به تله افتاده باشند، به گونه دو چندان برآشُفته می کند؛ نخُست با نگاه به اینجا و اکنون و پرونده همچنان گشوده ی تقلُب خونینی که برای نشاندن آقای احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری صورت دادند و سپس، با چشمداشت به آینده مُبهمی که با تصرُف مجلس و اخراج بی دردسر پادوهای خانگی نافرمان، می بایست رقم بخورد. از این روست که آیت الله جنتی به تلخی شکوه کرده است: "از حالا عده ای دوباره می خواهند مساله تقلُب در انتخابات را مطرح کنند."
ابراز آزُردگی رییس واحد غربال نامزدها و تعیین سهمیه بندی آرا از لو رفتن پروژه بعدی حتی پیش از آنکه آغاز شده باشد، تایید این واقعیت است که بازیگران اصلی صحنه سیاسی کشور (جامعه و حُکومت) و سیاهی لشکرهای پیرامون آن، نسبت به ماهیت و کارکرد انتخابات در چارچوب رژیم ولایت فقیه دُچار سووتفاهُم نیستند. خیزشهای 88، به حقیقت مزبور چهره ی مُشخصی داد که در آقای خامنه ای، مُریدان، شُرکا و همدستان او تبلور می یابد و آن را زیر تابلوی سیاهی نشاند که واژه "مُتقلب" به طور برجسته روی آن نوشته شده است.
آیت الله جنتی در نماز جمعه دیروز (آدینه)، سُخنگوی ناتوانی و فرو ماندگی حُکومتی بود که هیچ نُسخه ای برای درمان زخم به جن و چرک نشسته اش نیافته و نوری در انتهای تونل بُحران نمی بیند. او به جای شکایت، بهتر است کم کم به زندگی با بدنامی خود و بی مشروعیتی "حماسه های انتخاباتی" "نظام" عادت کند.         منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر