ندای آزادی : عيسی سحرخيز روزنامهنگار زندانی، طی روزهای اخير با دستبند و پابند از زندان به بيمارستان منتقل و با همان وضعيت بستری شده است.
تارنمای "ندای سبز آزادی" گزارش داده است که اين فعال مطبوعاتی که بيش از ۲۹ ماه است بدون يک روز مرخصی در زندان بسر میبرد، بر اثر اعتصاب غذاهای متعدد و روزه های سياسی طولانی و نيز فشارها و محدوديتهای گوناگون در زندان، به شدت ضعيف شده است.
بنا بر اين گزارش، چهار مامور امنيتی به صورت دائمی در اتاق کوچکی که تخت سحرخيز در آن قرار دارد، مراقب او و روابط اش هستند. قابل توجه است که با وجود ضعف جسمی و بيماری های مختلف سحرخيز، دست و پای او در اغلب ساعات شبانه روز به صورت ضربدری به تخت زنجير شده است.
تارنمای "ندای سبز آزادی" گزارش داده است که اين فعال مطبوعاتی که بيش از ۲۹ ماه است بدون يک روز مرخصی در زندان بسر میبرد، بر اثر اعتصاب غذاهای متعدد و روزه های سياسی طولانی و نيز فشارها و محدوديتهای گوناگون در زندان، به شدت ضعيف شده است.
بنا بر اين گزارش، چهار مامور امنيتی به صورت دائمی در اتاق کوچکی که تخت سحرخيز در آن قرار دارد، مراقب او و روابط اش هستند. قابل توجه است که با وجود ضعف جسمی و بيماری های مختلف سحرخيز، دست و پای او در اغلب ساعات شبانه روز به صورت ضربدری به تخت زنجير شده است.
ماموران امنيتی سخت گيری شديدی برای روابط سحرخيز برقرار کرده اند. حتی تماس کادر پزشکی و پيراپزشکی بيمارستان با او نيز دچار تضييقات گوناگون است.
بر اساس اين گزارش، سحرخيز نسبت به ماههای گذشته، دچار ضعف و لاغری شديد شده است. او از تغييرات شديد فشار خون رنج می برد. همچنين کمر درد و گردن درد او تا بدان حد است که امکان به جای آوردن نماز در حالت عادی، و خم کردن سر و گردن خود را ندارد.
همچنين گزارش مذکور به نقل از منابع بيمارستانی می افزايد: عدم دسترسی لازم سحرخيز در زندان رجايی شهر به ميوه و سبزی، و کمبود ويتامين های مختلف، تاثيرات فيزيولوژيک و جسمی محسوسی بر وی به همراه داشته است. زندانيان زندان رجايی شهر در هفته های گذشته با محدوديت بسيار زياد برای خوردن ميوه و سبزی مواجه بوده اند. شلغم، تنها فرآورده ی صيفی است که آنها از آن بهره مند بوده اند.
همچنين در کبد سحرخيز نيز غده ای مشاهده شده که پزشکان در حال بررسی آن هستند.
از ماه ها قبل، همسر سحرخيز با ارسال نامه به دادستان تهران، خواستار پيگيری معالجات وی در خارج از زندان، به خرج و هزينهی خانواده اش شده بود. اين درخواست ظاهرا تا چند روز پيش بی پاسخ مانده؛ و ظاهرا وخامت وضع جسمی سحرخيز که پزشکان بهداری رجايی شهر مکرر به آن گواهی داده بودند، بدان حد رسيده که مقامات قضايی و امنيتی با تعقيب درمان وی در خارج از زندان موافقت کرده اند.
گفتنی است، سحرخيز از جمله انگشت شمار زندانيان حوادث بعد از انتخابات است که همانند عماد بهاور و مسعود باستانی، از يک روز مرخصی نيز برخوردار نشده است.
عيسی سحرخيز، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ايران، مدير مسئول ماهنامه توقيف شده آفتاب، و مديرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دوران اصلاحات است. وی نيمه تيرماه ۸۸ و پس از نگارش چند يادداشت انتقادی، حمايت از جنبش سبز، و نقد صريح رهبر جمهوری اسلامی، به شکل غيرقانونی بازداشت شد.
سحرخيز در جريان بازداشت مورد ضرب و شتم ماموران امنيتی قرار گرفت، به شکلی که دندههای او شکست.
او ماهها در انفرادی و شرايط سخت بازداشتگاه های ۲۰۹ و ۲۴۰ محبوس بود و بعدتر به زندان رجايی شهر تبعيد شد.
بر اساس گزارش ها، ماموران امنيتی در جريان بدرفتاری با وی، يک شب تا صبح، او و مهدی محموديان، ديگر زندانی سياسی و افشاگر بازداشتگاه کهريزک را در هوای سرد و بدون هيچ لباس اضافه، نگاه داشته بودند، که بعدتر، زندانيان زيادی صدای دويدن و نفس زدن و گام های تند سحرخيز را برای ساعات طولانی، از فراز سلول های خود گزارش داده بودند.
اين گزارش می افزايد: عوارض آن بدرفتاری، البته دامنگير محموديان شد، چرا که ريه وی دچار ضايعات جدی شد و اين زندانی سياسی هم اينک با عوارض گوناگون تنفسی و مغزی ناشی از عدم فعاليت يکی از ريه هايش، در رجايی شهر با بيماری های مختلف و مشکلات و محدوديت های اين زندان، در حال ادامه دوران محکوميت خود است.
بر اساس اين گزارش، سحرخيز نسبت به ماههای گذشته، دچار ضعف و لاغری شديد شده است. او از تغييرات شديد فشار خون رنج می برد. همچنين کمر درد و گردن درد او تا بدان حد است که امکان به جای آوردن نماز در حالت عادی، و خم کردن سر و گردن خود را ندارد.
همچنين گزارش مذکور به نقل از منابع بيمارستانی می افزايد: عدم دسترسی لازم سحرخيز در زندان رجايی شهر به ميوه و سبزی، و کمبود ويتامين های مختلف، تاثيرات فيزيولوژيک و جسمی محسوسی بر وی به همراه داشته است. زندانيان زندان رجايی شهر در هفته های گذشته با محدوديت بسيار زياد برای خوردن ميوه و سبزی مواجه بوده اند. شلغم، تنها فرآورده ی صيفی است که آنها از آن بهره مند بوده اند.
همچنين در کبد سحرخيز نيز غده ای مشاهده شده که پزشکان در حال بررسی آن هستند.
از ماه ها قبل، همسر سحرخيز با ارسال نامه به دادستان تهران، خواستار پيگيری معالجات وی در خارج از زندان، به خرج و هزينهی خانواده اش شده بود. اين درخواست ظاهرا تا چند روز پيش بی پاسخ مانده؛ و ظاهرا وخامت وضع جسمی سحرخيز که پزشکان بهداری رجايی شهر مکرر به آن گواهی داده بودند، بدان حد رسيده که مقامات قضايی و امنيتی با تعقيب درمان وی در خارج از زندان موافقت کرده اند.
گفتنی است، سحرخيز از جمله انگشت شمار زندانيان حوادث بعد از انتخابات است که همانند عماد بهاور و مسعود باستانی، از يک روز مرخصی نيز برخوردار نشده است.
عيسی سحرخيز، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ايران، مدير مسئول ماهنامه توقيف شده آفتاب، و مديرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دوران اصلاحات است. وی نيمه تيرماه ۸۸ و پس از نگارش چند يادداشت انتقادی، حمايت از جنبش سبز، و نقد صريح رهبر جمهوری اسلامی، به شکل غيرقانونی بازداشت شد.
سحرخيز در جريان بازداشت مورد ضرب و شتم ماموران امنيتی قرار گرفت، به شکلی که دندههای او شکست.
او ماهها در انفرادی و شرايط سخت بازداشتگاه های ۲۰۹ و ۲۴۰ محبوس بود و بعدتر به زندان رجايی شهر تبعيد شد.
بر اساس گزارش ها، ماموران امنيتی در جريان بدرفتاری با وی، يک شب تا صبح، او و مهدی محموديان، ديگر زندانی سياسی و افشاگر بازداشتگاه کهريزک را در هوای سرد و بدون هيچ لباس اضافه، نگاه داشته بودند، که بعدتر، زندانيان زيادی صدای دويدن و نفس زدن و گام های تند سحرخيز را برای ساعات طولانی، از فراز سلول های خود گزارش داده بودند.
اين گزارش می افزايد: عوارض آن بدرفتاری، البته دامنگير محموديان شد، چرا که ريه وی دچار ضايعات جدی شد و اين زندانی سياسی هم اينک با عوارض گوناگون تنفسی و مغزی ناشی از عدم فعاليت يکی از ريه هايش، در رجايی شهر با بيماری های مختلف و مشکلات و محدوديت های اين زندان، در حال ادامه دوران محکوميت خود است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر