۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

شُعبده انتخاباتی "اصلاح طلبان"




زمان کوتاهی پیش از آغاز ثبت نام از نامزدهای انتخابات مجلس نُهُم مُلاها، اصلاح طلبان حُکومتی اعلام داشته اند که در انتخابات شرکت نمی کند اما آن را تحریم نیز نخواهند کرد! طراحان و مُبلغان این رویکرد دوگانه اصرار می روزند که راهکار آنها ناهمگون نیست و یک سیاست مُنسجم و یگانه را بازتاب می دهد. با این ارزیابی می توان به طور مشروط مُوافق بود، دستکم تا آنجا که به شکل مربوط می شود.
اگر چه "اصلاح طلبان" خود به تلاش زیادی برای شفاف ساختن این سیاست دست نزده اند و حتی به نظر می رسد، تمایل چندانی نیز به این امر ندارند، اما می توان به آنها در این زمینه یاری رساند.
آنها می گویند برای انتخابات مجلس، نه به طور فردی و نه به صورت لیستی، نامزد مُعرفی نخواهند کرد. آقای موسوی خویینیها، از رهبران جناح مغلوب، در توضیح علت خودداری "اصلاح طلبان" می گوید، "ما را راه نمی‌دهند تا در انتخابات شرکت کنیم"، و آقای علی اکبر اولیا، نماینده کُنونی مجلس شکایت کرده، "کسی از برگزار کنندگان و مسوولان مربوطه از ما اصلاح طلبان نخواست در انتخابات مشارکت داشته باشیم".  
از این رو مفهوم سیاست "عدم شرکت" آنها، در حقیقت عدم مُعرفی نامزد و وارد نشدن به گود رقابتهای رسمی است؛ رویکردی که با توجُه به گُفته های بالا، اتخاذ آن تحمیل شده و به خوبی فهم پذیر است.
در همین حال، باید توجُه داشت که کاندید نبودن، مُترادف با رای ندادن یا تشویق به آن نیست. این نُکته دیگری است که "اصلاح طلبان" از بیان صریح آن پرهیز می کنند، اما با قید "عدم تحریم انتخابات" در همان نفسی که از "عدم شرکت در انتخابات" برمی آورند، به آن اشاره می کنند.    
عواید این مُبهم گویی و آکروبات بازی کلامی را با انگُشتان یک دست می توان شمُرد. نخُست، آنها از صف آرایی آشکار در برابر مُطالبه اجتماعی "انتخابات آزاد" و "حق رای" فرار کرده و خود را - به ظاهر - از ایستادن رسمی در کنار مُتقلبها و قاتلان مُعاف ساخته اند. سپس، با گرفتن نیمرُخ "عدم تحریم و قهر" به سمت "نظام"، بخت خود را برای به بازی گرفته شدن احتمالی از سوی آن همچنان گُشوده نگه داشته اند.
اگر "اصلاح طلبان" تا به حال این اصل ماکیاولیستی که دوره های بُحرانی، مُناسب ترین زمان برای نشستن بین صندلیها نیست را یاد نگرفته باشند، بی تردید پروسه کُنونی انتخابات آن را به آنها خواهد آموخت. تاکتیک "هم این و هم آن"، به همان روشنی که صف آنان را از میلیونها زن، مرد و جوانی که برای کسب حُقوق پایه ای خود به خیابان آمدند و همچنان بر مُطالبه خود پای می فشارند جُدا می کند، برای باند در قُدرت نیز ناکافی و بی مصرف به حساب می آید.منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر