جزئیات دستگیری یازده نفر از شهروندان شیرازی به خاطر اعتقاد به بهائیت

در ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ مأموران حکومت به خانه‌ شماری از شهروندان بهائی در شیراز یورش بردند و بعد از به هم ریختن منازل آن ها ۱۱ نفرشان را دستگیر کردند. کامپیوتر‌ها، کتاب‌ها، عکس‌های خانوادگی و وسایل شخصی ساکن در این منازل را با خود بردند. مأموران حکم دستگیری ۲۱ نفر را در دست داشتند. نیما دهقان (حدود ۳۵)، ژینوس فنائیان (دهقان) (حدود ۳۰)، همسر نیما دهقان، ژنا دهقان (کودک ۸ ماهه، دختر نیما دهقان و ژینوس فنائیان (دهقان)، مژگان عمادی (حدود ۳۵)، یکتا فهندژ (حدود ۳۱)، نورا فلّاح (فرزند ۱۸ سالۀ، فائزه تشکّر (فلّاح)، مژده فلّاح (حدود ۳۰)، سام جابری (حدود ۵۰)، سینا ساریخانی (۳۰)، فائزه تشکّر (فلّاح) (حدود ۴۰)، پیام تسلیمی (حدود ۴۵)، جزو دستگیر شده بودند. ژینوس فنائیان (دهقان)، ژنا دهقان، فائزه تشکّر (فلّاح) و نورا فلّاح بعد از بازجوئی آزاد شدند. فرید عمادی (همسر مژده فلّاح)، رزیتا اسلامی (همسر فرشید یزدانی)، ایمان رحمت پناه خان و فرشید یزدانی که روز حمله به منازل آن ها در خانه نبودند، بعدا دستگیر شدند. در ۱۴ بهمن منازل ماندانا کمالی، طاهره نوروزی، سیما سپتو نیز مورد بازرسی قرار گرفت. هرانا در ادامه این گزارش می نویسد: پس از گذشت ۲۴ روز از بازداشت‌های قبلی در ۴ اسفند نیروهای امنیتی هومن زارعی، شهروند بهایی را در محل کار خود بازداشت و به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ منتقل کردند. در طی این سه هفته بستگان بازداشت شدگان با مراجعه به دادسرای انقلاب، دادگستری استان فارس، دفتر امام جمعه، ستاد خبری، شورای تامین امنیت، دایره حقوق شهر وندی هیچ گونه جواب قانونی دال بر اتهام بازداشت شدگان، شماره پرونده و نام دادیار از مسئولین دریافت نکرده‌اند و با بی‌اعتنایی و در پارهای موارد بی‌احترامی مواجهه شدند. در طی سه هفته گذشته نه تنها هیچگونه اطلاعی از آنان در دست نیست بلکه از ورود خانوادهٔ نگران آنان به دادسرای انقلاب اسلامی شیراز جهت پی گیری وضعیت پرونده و اتهام عزیزانشان ممانعت به عمل می‌آید و بدین وسیله آنان را از حداقل حقوق قانونی خود و حتی سؤال از مسئولین، محروم می‌نمایند. نگرانی شدید نسبت به وضعیت سلامتی آقای پیام تسلیمی، یکی از بازداشت شدگان روز ۱۴ بهمن به علت ابتلاء به سرطان تیروئید و لزوم استفاده از داروی تخصصی با دوز متغییر و تحت نظر پزشک متخصص وجود دارد، در حالیکه از‌‌ همان ابتدا خانوادهٔ جناب تسلیمی، با ارائهٔ پروندهٔ پزشکی ایشان و نظر پزشک متخصص؛ مسئولین را از وضعیت جسمانی و خطرات شدید احتمالی با خبر ساخته‌اند. مشکلات نگهداری از فرزند ۲ سالهٔ بی‌قرار مادر و پدر در بند؛ فرید عمادی و مژده فلاح نه تنها دغدغه مسئولین نمی‌باشد بلکه با بی‌اعتنائی و بی‌توجهی و ممانعت از ورود خانواده‌ها حاضر به شنیدن سؤالات قانونی نبوده، خود را حتی ملزم به پاسخگوئی بر طبق قانون نیز نمی‌دانند. و در تاریخ ۹/۱۲/۱۳۹۰ به اطلاعات که مراجعه شد و از بیماری فرزند این ۲تن گفته شد در جواب گفتند اگر مشکل در نگهداریش دارید آن را به پیش مادرش بیاورید.

حکمی برای هنرمندان در کار نیست، آن ها را بی سروصد از کار محروم می کنند

قدس انلاین حکومتی وبه نقل از تماشا: مدت زمان زیادی از انتشار آلبوم جدید علی لهراسبی نمی گذرد. پس از موفقیت و فروش بالایی که نصیب این آلبوم در بازار موسیقی کشور شد، قابل پیش بینی بود که کنسرت های آخر سال این خواننده با اقبال عمومی مواجه شود و استقبال خوبی از آنها به عمل آید.

انتظارها برای اعلام تاریخ برگزاری این کنسرت (که معمولا طبق یک عادت سالیانه اواخر هر سال برگزار می شد) ادامه داشت تا اینکه زمزمه هایی مبنی بر وجود برخی مشکلات در پرونده این خواننده شنیده شد. پرس و جوها بالاخره به این نتیجه رسید که این خواننده به دلیل همکاری با «ش.ع» (خواننده و موزیسین آن ور آبی)، تا اطلاع ثانوی ممنوع الکار شده است.

اصل خبر از قول یکی از تهیه کننده ها و کنسرت گذاران عرصه پاپ منتشر شد که در آن ذکر شده وقتی برای اقدام به اخذ مجوز کنسرت آخر سال این خواننده اقدام کرده با مهر ممنوع الکار شدن خواننده اش رو به رو شده است.

رامین بصیرت نیا در این باره به تماشا می گوید: «خبر صحت دارد و شایعه همکاری با «ش» باعث این اتفاق شده است. راجع به مدت زمانی که این اتفاق و این حکم پابرجاست هم هیچ جواب درستی نگرفتیم و فعلا ایشان نمی توانند اجرای زنده داشته باشند».

حکمی در کار است؟

ممنوع الکارشدن هنرمندان عرصه موسیقی در ایران معمولا هیچ حکم یا ابلاغیه ای را شامل نمی شود و هر خواننده ای که از سوی مراجع ذی صلاح، مرتکب اشتباهی می شود، در سکوت کامل و با مراودات و نامه نگاری های داخلی، از اجرای زنده و انتشار آلبوم منع می شود.

نظیر این اتفاقات زماین است که ویدئوی خواننده ای از شبکه های ماهواره ای پخش شود. همین باعث می شود این خواننده به صورت اتوماتیک بین سه ماه تا دو سال از تمام فعالیت های رسمی و قانونی در داخل کشور منع شود.

استفاده از بیلبوردهای تبلیغاتی نیز از دیگر ماجراهایی است که به ممنوع الکارشدن ختم می شود، نظیر اتفاقی که چند ماه پیش برای روزبه نعمت اللهی افتاد و او به دلیل تبلیغات شهری برای کنسرت سعادت آبادش، مدتی ممنوع الکار شد یا صحبت های پرسروصدای سیرویس الوند که سرانجامی جز ممنوع الکاری فرمان فتحعلیان نداشت

ده وزیر به خاطر نوشتن نامه به خامنه ای خلع شدند

«خبرگزاري حکومتی دانشجو» (بسیج): حجت‌الاسلام سقاي بي‌ريا امروز در نشست «انتخابات بر سر يك پيچ تاريخي» كه امروز در دانشگاه شاهد برگزار شد، گفت: بيشتر از چند روز به روز سرنوشت‌ساز و انجام يك تكليف بزرگ توسط ملت ايران باقي نمانده و در اين راستا ايران به فرموده مقام معظم رهبري در يك پيچ تاريخي است. عضو جبهه پايداري در ادامه جلسه در پاسخ به سوال دانشجويي مبني بر اينكه نقش ميركاظمي، محصولي و الهام در فتنه و علت پررنگ شدن اسامي آنان در اين جريانات چيست، گفت: ميركاظمي يكي از وزراي كارآمد و پرسابقه است، اين افراد در صحنه و اهل كار بودند و اين نوع برخورد از مصاديق تخريب است. سقاي بي ريا با اشاره به نقش مصباح در تاسيس اين جبهه و معرفي ايشان به عنوان عنصر تئوريك انقلاب و نظام گفت:‌ مصباح فردي بود كه جبهه پايداري را پيشنهاد كرد و حتي اسم اين جبهه را نيز خود ايشان بر اساس آيه اي‌ از قرآن انتخاب كرد. سقاي بي ريا در پايان با اشاره به خلع 10 وزير به علت ارسال نامه به رهبري گفت‌: 10 وزير در دولت نهم به علت كسب تكليف از رهبري به ايشان نامه‌اي ارسال كردند كه به همين علت از وزارت خلع شدند.

دانشجویان شهرکرد به دلیل «برف بازی» تحت تعقیب قرار گرفتند

حراست دانشگاه شهر کرد، شماری از دانشجویان این دانشگاه را به دلیل برف بازی احضار نموده است. به گزارش دانشجونیوز، در طول یک سال گذشته دانشجویان دانشگاه شهرکرد متحمل فشارهای سنگینی از سوی حراست و دستگاه قضایی بوده اند. پس از بارش برف در شهرکرد، شماری از دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه به شکلی مجزا به تفریح پرداخته و آدم برفی هایی با شال و کلاه سبز درست نمودند. پس از این اقدام تفریحی، حراست دانشگاه با شناسایی تعدادی از این دانشجویان، آنها را احضار نموده و تفریح دانشجویان را عملی خلاف شرع وقانون عنوان کرده است. عوامل حراست ضمن تهدید دانشجویان از آنها خواستند اسامی تمام افراد شرکت کننده در این حرکت تفریحی را اعلام کنند. لازم به ذکر است که فضای شهر کرد در آستانه انتخابات مجلس امنیتی است. در شهریور ماه امسال نیز شماری از شهروندان در شهرهای مختلف کشور به جرم «آب بازی» در بوستان های تفریحی، توسط ماموران انتظامی و امنیتی بازداشت شده بودند.

دخالت رژیم در امور داخلی جمهور آذربایجان

خبرگزاری حکومتی ایسنا : درپي انتشار اخبار و گزارش‌ها در زمينه خريد تجهيزات نظامي از اسرائیل توسط جمهوري آذربايجان به ارزش يك و نيم ميليارد دلار، در تاريخ نهم اسفند ماه، جوانشير آخونداوف سفير آن كشور در جمهوري اسلامي ايران از سوي سيدعباس عراقچي ـ معاون آسيا و اقيانوسيه ـ به وزارت خارجه دعوت و درخصوص خبر فوق درخواست توضيح رسمي از سوي دولت آذربايجان به عمل آمد.

به گزارش ايسنا، سفير دولت جمهوري آذربايجان پس از استعلام از دولت خود اظهار كرد كه تجهيزات خريداري شده از اسرائیل تنها با هدف آزادسازي سرزمين‌هاي اشغالي آذربايجان بوده و دولت اين كشور به هيچ‌وجه اجازه استفاده از اين سلاح‌ها بر عليه كشور ثالث به ويژه جمهوري اسلامي ايران را نخواهد داد.

وي مجددا بر عزم دولت آذربايجان براي توسعه روابط دوستانه با جمهوري اسلامي ايران تاكيد كرده و خواستار تبادل‌نظر بيشتر براي رفع هرگونه سوءتفاهم شد.

سئوال این است چه کسی برنامه تلویزیونی احمدی نژاد را لغوکرد؟

روزنامه حکومتی قدس انلاين:‌ برنامه تلویزیونی احمدی نژاد که قرار بود , در هفته جاری انجام شود , دلایل مختلفی به تعویق افتاد و احتمالا هفته اینده و پس از اعلام نتایج انتخابات انجام خواهد شد.

به گزارش منابع مطلع حاکی است که احمدی نژاد , احمدی نژاد قصد داشت در یک برنامه تلویزیونی با مردم صحبت کند و ضمن تشویق مردم به حضور در انتخابات و تشریح اوضاع جاری کشور در مقابل تحریمها و راههای دولت برای دور زدن تحریمها ومقابله با آن, درد دلهایی را که درخصوص هدفمندی یارانه ها و مشکلات بودجه ای داشت با مردم در میان بگذارد .

او قبلا صریحا عنوان کرده بود که درخصوص اجرای قانون و قوانین مصوب مجلس حرفهای مفصلی با مردم دارد .

تاثیر گذاری بر مشارکت مردم در انتخابات و احتمال جانبداری از برخی کاندیداها و تاثیر بر رای برخی نمایندگان مطرح مجلس شورای اسلامی که هم اکنون نیز جزو کاندیداها هستند , عمده

دلایل انجام نشدن این گفتگوی تلویزیونی بوده است .

ولی سئوال این است چه کسی برنامه تلویزیونی احمدی نژاد را لغوکرد؟

مقاومت دختران فلسیطینی در مقابل لباس های تحمیلی اسلام گرایان

رنگ لباس زنان در فلسطین با تولیدات انبوه چین و ترکیه همه جا به رنگ سیاه و خاکستری تبدیل شده است. از رنگ های شاد و متنوع پییشین یا دامن کوتاه دختران شورشی سال های 70 و 80 میلادی دیگر خبری نیست و جای آن ها را جلباب و عبایا گرفته است. به گزارش شهرزادنیوز ،جیهان آناستاس، یکی از زنان فلسطینی، در این رابطه به اشپیگل آنلاین می گوید که این لباس ها هیچ ربطی به تاریخ ما ندارند. این ها نماد اخلاقی کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) هستند. این لباس ها برای آن ساخته شده اند تا همه خطوط و برجستگی های تن زن را بپوشانند. وی افزود که با این لباس های اسلامی فلسطینی ها دارند بتدریج هویت خود را از دست می دهند. اما دختران جوان راه تازه ای جسته اند. تحت فشار اسلامگرایان عبایا می پوشند و روسری بر سر می گذارند، اما خود را با رنگ های روشن آرایش می کنند و شلوار جین تنگ و بلوز نازک محصول مد سازان اسرائیلی را بر تن می کنند. به گفته جیهان، دختران در گردهمایی هایشان لباس های مورد علاقه خود را می پوشند. خود او نیز یکی از لباس های هفده گانه رنگین فلسطینی اش را می پوشد؛ و این نوعی مقابله با تحمیل رنگ های تیره توسط اسلامگرایان به دختران و زنان فلسطینی است.

فتح دانشگاه آزاد توسط خامنه ای بدست احمدی نژاد

روز یکشنبه (7 اسفند) کامران دانشجو به نیابت محمود احمدی نژاد حکم ریاست چهارساله برادرش فرهاد دانشجو را بر دانشگاه آزاد ابلاغ کرد. این درحالی اتفاق افتاد که به نوشته خبرگزاریهای حکومتی، احمدی نژاد در نامه ای صدور حکم رییس جدید دانشگاه آزاد را به وزیر علوم خود تفویض کرده است.
روز بعد گروهی از اعضا هیات امنا به دفتر ریاست دانشگاه آزاد رفته و مراسم معارفه فرهاد دانشجو را برگزار کردند. در مراسم آغاز به کار فرهاد دانشجو به عنوان رییس جدید، وحید حقانیان از اعضای با نفوذ بیت خامنه ای، محمد محمدیان، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه ها، عباس طائب، مشاور وزیر علوم، کامران دانشجو، وزیر علوم و مجتبی ثمره‌هاشمی، مشاور ارشد محمود احمدی نژاد نیز حضور داشتند. بدین ترتیب ریاست 29 ساله جاسبی بر دانشگاه آزاد پایان یافت.همزمان هیات موسس دانشگاه آزاد که ریاست آن را رفسنجانی به عهده دارد، با انتشار اطلاعیه ای به این کار اعتراض و آنرا غیرقانونی خواند. هیات موسس در اطلاعیه خود می نویسد: "اقدام کامران دانشجو، وزیر علوم برای صدور حکم برادرش، فرهاد دانشجو به عنوان رییس دانشگاه آزاد به دلیل روند غیرقانونی طی شده، فاقد اعتبار و وجاهت قانونی و مخالف اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است."این درحالی است که کشاکش بین شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدی نژاد و هیات امنای دانشگاه آزاد به ریاست رفسنجانی بر سر ریاست دانشگاه آزاد مدتهاست ادامه دارد. احمدی نژاد به پشت گرمی خامنه ای همه راه های فرار رفسنجانی برای عدم واگذاری دانشگاه آزاد را بست و در نهایت با دخالت در انتخاب هیات امنای جدید و تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد، رفسنجانی را به هیچکاره تبدیل کرد. آخرین اقدام احمدی نژاد تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد در 25 بهمن بود که بر اساس آن به عنوان ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی با افزودن تبصره ای به ماده 12 آن، حق امضای انحصاری رییس هیات امنا برای تغییر ریاست دانشگاه را از رفسنجانی گرفت. دلیل این تغییر آن بود که رفسنجانی از امضا حکم ریاست فرهاد دانشجو خودداری می کرد. تبصره جدید تصریح می کند: "رییس هیات امنا موظف است پس از تصویب انتخاب رییس دانشگاه آزاد اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، حداکثر ظرف مدت یک ماه از تاریخ تصویب، حکم وی را صادر نماید و در صورتی که در مدت مقرر حکم رییس دانشگاه از سوی رییس هیات امنا صادر نشود، حکم مزبور توسط رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا با حق تفویض به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ابلاغ و صادر می‌شود."
هرچند رفسنجانی در اطلاعیه اعتراضی خود از جایگاه ریاست هیات امنا می نویسد: "صدور حکم ریاست دانشگاه آزاد از سوی وزیر علوم و تغییرات مکرر در مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی نشانگر چیست و اگر کسانی قصد داشتند فرمان رهبری در مورد شائبه دولتی شدن دانشگاه آزاد اسلامی را نقض کنند چه کاری بیش از آنچه انجام دادند، می توانستند انجام بدهند؟"واضح است که پرسش رفسنجانی در این اعتراضیه بی جاست. زیرا حضور وحید حقانی از اعضا برجسته بیت رهبری و از مشاوران عالی او و همچنین محمد محمدیان، نماینده رهبر در دانشگاه ها در جلسه آغاز به کار فرهاد دانشجو و بیرون راندن جاسبی از دفتر ریاست دانشگاه آزاد بیش از این گویاست که نیاز به تفسیر داشته باشد.با این حساب خامنه ای با دست احمدی نژاد، سنگر دیگری از رفسنجانی را فتح کرد و او را بیش از گذشته به گوشه رینگ قدرت راند. آیا کینه آخوندی همانگونه که آیت الله منتظری را تا آخرین لحظه زندگی رها نکرد، همچنان به دنبال رفسنجانی روان خواهد بود و تا آخرین نفس خامنه ای او را تعقیب خواهد کرد؟

 جعفر پویه

بازداشت جاسوسان جمهوری اسلامی در افغانستان

بازداشت چهار کارمند دولت افغانستان به اتهام «جاسوسی» برای ايران و پاکستان سخنگوی اداره امنيت ملی افغانستان و رسانه های این کشور می گويند که چهار کارمند دولتی از جمله يک مامور وزارت امور خارجه افغانستان به اتهام جاسوسی برای رژیم ايران و پاکستان دستگير شده اند. رادیو فردا نوشت:لطف الله مشعل، سخنگوی اين نهاد اطلاعاتی افغانستان به بخش افغان راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی گفته است که اين افراد اسناد محرمانه را در اختيار نهادهای اطلاعاتی دو کشور منطقه قرار می دادند. بر اساس گزارش ها، يکی از افراد بازداشت شده از ماموران دون پايه وزارت امور خارجه افغانستان بوده و سه نفر ديگر برای ادارات محلی افغانستان در ولايات ننگرهار، فراه و هرات کار می کردند. به رغم اخبار منتشره در مورد «دون پایه» بودن کارمند وزارت امور خارجه افغانستان، برخی ديگر از گزارش ها حاکی است که وی از «ماموران عاليرتبه» اين وزارتخانه است. آقای مشعل اشاره نکرده که افراد دستگير شده برای چه کشورهايی جاسوسی می کردند، ولی يک مقام امنيتی به راديو آزادی گفته که «اداره استخبارات پاکستان و ايران به واسطه اين چهار افغان اسناد محرمانه افغانستان را به دست آورده اند.» رسانه های افغانستان نيز در شماره های روز سه شنبه خود اعلام کردند: «ديپلمات بازداشت شده افغان»، معاون بخش آسيای وزارت خارجه اين کشور بوده و اطلاعات محرمانه را به دستگاه های اطلاعاتی پاکستان داده است. به گفته سخنگوی رياست امنيت ملی افغانستان، بازجويی از اين افراد جريان دارد و وزارت خارجه افغانستان نيز در حال تحقيق در اين زمينه است. روزنامه های افغانستان گزارش داده اند که اين «جاسوسان»، يک ماه پيش دستگير شدند ولی خبر آن روز دوشنبه منتشر شد. مطبوعات افغانستان در شماره های روز سه شنبه خود واکنش گسترده ای به اين خبر نشان داده اند و از جمله، روزنامه «سرنوشت»، دولت اين کشور را متهم کرده که «مسائل کوچک را جدی می گيرد اما مسائل کلان ملی را از نظر می اندازد.» اين روزنامه افزوده است: «در بسياری موارد حکومت برای بازداشت يک مخالف مسلح عادی عمليات گسترده ای اجرا می کند، اما برای گرفتاری جواسيسی که در کرسی های مهم حکومتی کار می کنند، اقدام نکرده است.» روزنامه «موجوديت» نيز حضور جاسوسان در ارکان حکومتی افغانستان را خطرناک خوانده و گفته است: «ايران و پاکستان با استفاده از جواسيس شان در افغانستان، جنگ و بی ثباتی را در اين کشور دامن می زنند.» همچنین روزنامه «محور» نوشته است: «مقام های افغان در مورد مداخله ايران در امور افغانستان چيزی نمی گويند زيرا که از ايران دالر (دلار) به دست می آورند.» جمهوری اسلامی ايران همواره از سوی آمريکا متهم شده که در امور داخلی افغانستان دخالت کرده و با تجهيز شورشيان طالبان در صدد ايجاد نا امنی در اين کشور است. ايران اين اتهام ها را رد کرده است. انتشار خبر دستگيری جاسوسان ايران و پاکستان در افغانستان در حالی منتشر می شود که سران اين کشورها در نشست ماه جاری خود در اسلام آباد بر عدم مداخله در امور داخلی يکديگر تاکيد کردند.

اصغر آقا! مراقب باشيد از آن بالا پايين نيفتيد!

 

ف.م سخن

ممکن است به من بگوييد آدمِ موقع‌نشناسی هستم؛ به جای اين‌که تبريک بگويم و اظهار خوشحالی کنم، اخطار می دهم و تخطئه می کنم. آن‌چه می نويسم تخطئه و کم ارزش نشان دادن جايزه ای که نصيب سينما و مردم ايران شد نيست اما در مورد موقع‌نشناسی حق را به شما می دهم. نويسنده اگر نويسنده است بايد هم با موقع وَ هم بی موقع بنويسد. برای او شرايط و موقعيت تفاوت نمی کند. او با موج مردم بالا و پايين نمی رود. اصولی دارد و بر اساس آن اصول می نويسد. يک بار خسارت سنگين "بی موقع" ننوشتن را در سال ۱۳۵۷ داده ايم و همين کافی ست تا از "بی‌موقع‌نويسی" نهراسيم.

اما تبريک به اصغر آقا و اسکاری که به نام "ايران" ثبت شد. ترسم اين بود (و هست) که اين اسکار نه به نام "ايران" که به نام "جمهوری اسلامی ايران" يا درست تر بگويم "حکومت اسلامی مستقر در ايران" ثبت شود. در مراسم اسکار، از "ايران" و "مردم ايران" نام برده شد و اين جای شکر دارد. خوشحالی هم حق ما و مردم ايران است که در موقعيت های مختلف ورزشی و اجتماعی و سياسی بروز داده ايم. يعنی موقع رفتن به جام جهانی خوشحال شديم، موقع دريافت جايزه ی صلح نوبل خوشحال شديم، موقع ديدن تعداد رای دهندگان سبز و بعد از آن، مشاهده ی سه ميليون جمعيت معترض و متين در خيابان های تهران خوشحال شديم.

می دانيم و می دانيد که اين خوشحالی ها کوتاه مدت است. تزريق شادی موقت است به پيکره ی جامعه ای بيمار و شديداً افسرده. همين هم غنيمت است و موجب خرسندی. اما نويسنده، مثل مردم نيست که فقط شادی را ببيند و گمان کند دوران ناملايمات به سر آمده است و ريشه ی بدبختی ها کنده شده است. ريشه ها و شاخه های سرطانی که بر جان ملت ايران افتاده هم چنان پا برجاست. بر آن چشم نمی توان بست حتی در شب دريافت جايزه اسکار.

و شما آقای فرهادی، امروز در آن بالا جای گرفته ايد. حق و ناحق اش را نمی دانم. در فيلم شما لابد چيزی بوده است که توجه اين همه منتقد و فيلم شناس خارجی و داخلی را به خود جلب کرده است. من روزگاری اسکار ايران را اسکار واقعی خواهم دانست که آکادمی، جايزه را به يک فيلم کمدی ايرانی بدهد! کارگردانی که چنين فيلمی بسازد و اسکار بگيرد واقعا هنرمند است. قصد من در اين‌جا ارزيابی کار شما نيست و پسند خودم را هم دخالت نمی دهم. اگر در مورد نوبل بتوان گفت "سياسی‌کاری" در کار است، در مورد اسکار دشوار بتوان گفت اين مسئله دخالت دارد. البته عقل سليم بزرگان سينما که فيلم ها را می بينند و انتخاب می کنند، بی شک تحت تاثير رويدادهای جاری ست و شايد در ناخودآگاه خود، دنبال راهی برای پيش گيری از بروز جنگ جهانگير می گردند و آن را به نحوی پيدا می کنند. مثل نوبلی که به آقای اوباما داده شد به خاطر صلحی که بانی اش نبود ولی در اصل با دادن اين جايزه از او خواسته شد که بانی اش باشد.

امروز اصغر آقا شما در اوج هستيد. اوج، فوايد بسيار دارد و مضرات بسيار. يکی از مضرات، سقوط و عواقب وخيم آن است. کسی که از ارتفاع يک متری سقوط کند شايد طوری‌ش نشود اما کسی که از هزار متری سقوط کند نابود می شود. شما امروز در هزار متری قرار گرفته ايد و بايد مراقب باشيد که سقوط نکنيد. سقوط به دامن حکومت اسلامی فاجعه انگيز است. آن ها در ابتدا شما را نفی خواهند کرد؛ بعد در موردتان سکوت خواهند کرد؛ بعد شما را تحريف خواهند کرد؛ بعد تئوريسين هايشان دست به کار خواهند شد و تلاش خواهند کرد که شما را مال خود کنند. زورشان هم زياد است؛ خيلی زيادتر از سينماگران جهان که برای جعفر پناهی نتوانستند کاری کنند.

امروز شما در اين جايگاه خطرناک قرار گرفته ايد. اين‌جا ديگر تاکتيک دست در جيب کردن برای دست ندادن با آنجلينا جولی کارساز نخواهد بود. نمی توانيد با اين تاکتيک های ساده، در ميانه بمانيد. حکومت شما را دائم هُل خواهد داد. يا بايد اين طرفی شويد يا آن طرفی. سعی کنيد در وسط بمانيد ولی اگر قرار بر افتادن تان است سعی کنيد به طرف ملت بيفتيد. به طرف ملت افتادن هم خطر دارد. ممکن است مثل پناهی نتيجه ی افتادن، حبس و سکوت باشد يا مثل حاتمی ها به آتش کشيده شدن سينما نياگارا.

شما امروز به هر دليل به اوج رسيده ايد. کاری نداريم که زمينه های فيلمسازی شما را دستگاه های حکومتی آماده کرده اند. کاری نداريم که در ايران، فيلمساز مستقل جايش يا گوشه ی منزل اش است، يا کنج زندان و اگر اين ها را نخواهد، بايد به خارج از کشور مهاجرت کند و گل نداده پژمرده شود. کاری نداريم که در ايران بی اذن حکومت کار هنری که مخاطب زياد داشته باشد نمی توان کرد؛ کار هنری در اين حالت، تبديل به کار سياسی می شود که آن هم انجام اش به اجازه ی حکومت نياز دارد. ديديد سرنوشت دو نفری را که در عالم سياست ايران از باتلاق حکومت بيرون آمدند و به اوج پر کشيدند. اوجی که جايزه نداشت و حبس خانگی داشت. مهندس موسوی و آقای کروبی را می گويم. آن ها تا به امروز به رغم تمام فشارها در اوج مانده اند و باعث اميدواری مردم شده اند. شما هم در عرصه ی هنر سعی کنيد در اوج بمانيد و باعث اميدواری مردم شويد. شادی های جايزه گرفتن موقت است و اين اميدواری هاست که پايدار است. مبادا مردم را با سقوط تان نااميد کنيد.

دريافت اسکار را به شما مجدداً تبريک می گويم و برای تان بهترين ها را آرزو می کنم.

* مهدی خزعلی به همسرش: اینها قصد جان مرا کرده اند و من آماده جانبازیم

مهدی خزعلی، نویسنده و رزمنده منتقد در پنجاهمین روز اعتصاب غذای خود در بند ۳۵۰ اوین، در یادداشتی کوتاه به همسرش سالگرد ازدواجشان را تبریک گفته است.
به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه آمده است: امروز این بسیجی دیروز در چنگال کسانی اسیر است که رنگ جبهه را ندیده اند، من امروز در سنگر ۳۵۰ به رزم بی امان مشغولم و مدتی است که از دیدار و شنیدن صدایت محرومم، اینها قصد جان مرا کرده اند و من آماده جانبازیم این بار از ۳۵۰ برایت هدیه ای تازه دارم، کار دست آزاد مردان در بند، این روز های تیره و تار نیز بگذرد، هرگاه هدایای بند ۳۵۰ را دیدی این برهه سیاه تاریخ را بخاطر بسپار و به فرزندان مان بگو که چه کسانی از خویش گذشتند تا آینده ای آزاد و آباد را رقم زنند.

میثم مشایخ بازداشت شد

ندای سبز آزادی : میثم مشایخ، کنشگر مدنی حامی جنبش سبز امروز بازداشت شد.
این نویسنده و فعال اصلاح طلب، صبح امروز در محل مسکونی اش در نوشهر بازداشت شده است.
از اتهام میثم مشایخ و نهاد مرتبط با این بازداشت هنوز خبری در دست نیست.
در چند ماه اخیر، تحلیل هایی از این نویسنده ی جوان حامی جنبش سبز در سایت های سبز از جمله جرس، ندای سبز آزادی و چمران نیوز منتشر شده بود.
در آستانه ی برگزاری انتخابات مجلس نهم، احضار، تهدید، ارعاب و بازداشت فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی شدت گرفته است. این برخوردهای امنیتی و غیرقانونی به خصوص متوجه فعالان و حامیان جنبش سبز شده است.

---

سعید سنگر، زندانی سیاسی به مکانی نامعلوم منتقل شد

خبرگزاری هرانا
سعید سنگر، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی سنندج توسط مأموران زندان احضار و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش موکریان نیوز، صبح روز یکشنبه سی‌ام بهمن ماه، سعید سنگر زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی سنندج توسط مأموران این زندان فراخوانده و به مکان نامعلومی منتقل گردید.

به گفته‌ی هم بندی‌های این زندانی احتمالاً او را به بازداشتگاه يکی از نهادهای امنيتی انتقال داده اند.

لازم به یادآوری ست، سعید سنگر، که بیش از ده سال است در زندان بسر می‌برد، به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج، ابتدا به اعدام محکوم شده بود که حکم پس از چندی با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل یافت.

نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و کسادی تنور انتخابات

روزنامه حکومتی خراسان در یادداشتی «نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی» را به عنوان عاملی برای «کاهش مشارکت در انتخابات فرمایشی مجلس» عنوان کرده است.

این روزنامه نوشته است: «به صراحت باید گفت ریشه بخشی از «نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی که منجر به شرکت نکردن برخی در انتخابات می‌شود انتقاد به وضعیت موجود اقتصادی کشور است»، و وضعیت اقتصادی «اگرچه از منظر کلان و علمی نه سیاه است و نه سپید، ولی از منظر دغدغه‌های عامه مردم درباره وضعیت معیشتی چندان قابل قبول نیست».
به گزارش رادیو فردا، روزنامه خراسان با اشاره به «افزایش نرخ تورم به بیش از ۲۰ درصد به ویژه با توجه به افزایش قیمت مواد غذایی و مایحتاج عمومی مردم در بازار شب عید» چنان «فشار قیمت بر دوش مصرف‌کننده را سنگین کرده» که بخشی از مردم «ناراضی از مشکلات معیشتی و معضلات اجتماعی، قصد شرکت در انتخابات ندارند یا برای شرکت در انتخابات تردید دارند».

حکم سه سال زندان فعال کودکان تائید شد

کمیته گزارشگران حقوق بشر- حکم 3 سال حبس تعزیری سعید جلالی‌فر، فعال حقوق کودک و عضو سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر که پیش‌تر از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، صادر شده بود، در دادگاه تجدیدنظر عینا مورد تایید قرار گرفت.

سعید جلالی‌فر، از اعضای "جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان"، در آذرماه سال 88 بازداشت و بیش از سه ماه در بند 209 زندان اوین نگه‌داری شد. وی سپس با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

جلالی‌فر در تاریخ 8 مردادماه امسال، زمانی که جهت جلوگیری از ضبط وثیقه‌اش به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، بازداشت و به بند 350 زندان اوین انتقال یافت.

وی که هم‌اکنون حدود یکسال از دوران حبس خود را سپری کرده، از حق مرخصی برخوردار محروم بوده است.

سعید جلالی‌فر هم‌چنین از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه زنجان است که در "شورای دفاع از حق تحصیل" نیز عضویت داشت. وی در روزهای منتهی به انتخابات 88، به همراه سایر دانشجویان ستاره‌دار در اعتراضات نسبت به سخنان محمود احمدی‌نژاد در انکار وجود دانشجویان محروم از تحصیل شرکت کرده بود.

تجمع اعتراضی چهارصد کارگر گروه صنعتی صفا

خبرگزاری حکومتی ایلنا: يك فعال كارگري در ساوه از تجمع 400 نفر از كارگران گروه صنعتي صفا در اعتراض به دريافت 4 ماه حقوق معوقه به احتساب 2 ماه عيدي و پاداش قانوني خبر داد و افزود:گروه صنعتي صفا توليد كننده انواع لوله واقع در آزاد راه ساوه- تهران بيش از 1100 كارگر دارد كه تعداد 400 كارگر آن در اعتراض به دريافت معوقات قانوني خود در سالن استيرال كارخانه دست به تجمع زدند. مهدي زماني، دبير اجرايي خانه كارگر ساوه در گفتگو با ايلنا ضمن اشاره به اينكه مسئولين كارخانه از جمله قائم مقام گروه صنعتي و مديريت كارخانجات صفا با حضوردر اين تجمع قولهاي مساعدي در خصوص پرداخت يك ماه از حقوق معوقه كارگران تا پايان هفته داده اند تصریح کرد: مسئولین گروه صنعتی صفا به کارگران خود توصیه می کنند به جهت افزایش مشکلات این کارخانجات در صورت پیدا کردن کار بهتر از اين کارخانه استعفا دهند. او با تاکید بر اینکه گروه صنعتی صفا مطالبات میلیاردی دارد افزود: مشکل عمده گروه صنعتی صفا عدم تعهدات کارخانجات خریدار طرف قرار داد است که با خرید محصولات این واحد تولیدی در پرداخت حسابهای مالی خود کوتاهی می‌کنند.