تانیا زن کمونیست و... چریک هم رزم ارنستو چه گوارا - گردآوری و ترجمه از آناهیتا اردوان هایدی تامارا بانکی بیدر، معروف به تانیای چریک انقلابی کمونیستی بود که نقش بسیار مهمی در جنبش های انقلابی کشورهای آمریکای لاتین داشت. او تنها زنی بود که در گروه چریکی به رهبریت چه گوارا تا آخرین نفس رزمید. امروزه، تصویر تانیا در همه فدراسیون های زنان کوبا دیده می شود. تانیا در بوینس آیرس، آرژانتین از اریک بانکی و نادیا بیدر که هر دو کمونیستهای آلمانی بودند به دنیا آمد. مادرش یهودی بود. والدین وی در سال 1903 از دست نازی گریخته و به آرژانتین پناه بردند. تانیا همراه با خانواده اش در سال 1952 به شرق آلمان نقل مکان کردند. تانیا در سن هیجده سالگی، زمانیکه در دانشگاه هامبولت آلمان در رشته علوم سیاسی به تحصیل مشغول بود به عضویت حزب اتحاد سوسیالیستهای آلمان در آمد. در سال 1960، زمانیکه چه گوارا با رفیق کوبائی خود از آلمان دیدن می کرد با تانیا که در آن زمان مترجم فستیوال جوانان بود، آشنا شد. تانیا که به جنبش چریکی امریکای لاتین علاقه زیادی داشت و نیزرهبر این جنبش ها را ملاقات کرده بود در سال 1961 به کوبا سفر کرد. تانیا در آنجا تعلیمات لازم رزمی را دیده و بزودی یکی از نزدیکترین رفقای چه گوارا شد. او تنها زنی بود که تا آخرین نفس در کنار چه گوارا جنگید. تانیا فقط شش هفته ئ قبل از کشته شدن چه گوارا به دست مزدوران سازمان سیای آمریکا، سال 1967، دریک حمله ئ نابرابر، بیرحمانه کشته شد. تیم چریکئ تانیا از تیم اصلی به رهبرئ چه گوارا تصادفا جدا شده بود. تانیا اولین کسی بود که در گردان خود مورد شلیک مزدوران قرار گرفت. گفته می شود که تیر به دو دست وی اصابت کرده واو را در دریاچه ریو گراند پرتاب می کند. تانیا که دو دستش مجروح شده بود و تا کمر در آب فرو رفته بود هنوز تفنگ خود را بالای سرش نگاه می دارد. زمانیکه چه گوارا که تانیا را بسیار دوست می داشت، خبر کشته شدن تانیا را شنید خبر را باور نکرده و گمان می برد که این خبر توسط مخالفان برای نا امید کردن مردم گزارش شده است. البته، چه گوارا نیز بعد از گذشت تقریبا شش هفته در تاریخ هشتم اکتبرهمانسال توسط مزدوران سرمایه به قتل رسید. بخشی ازاستخوانهای بدن تانیا در سال 1998 پیدا شد و نزدیک آرامگاه چه گوارا در کوبا، سانتا کلارا، به خاک سپرده شد. در دفتر خاطرات تانیا که بعدها پیدا شد نوشته شده است: زندگی مهمترین چیزی است که یک انسان بدست می آورد. زندگی فقط یکبار به انسان داده می شود بنابراین انسان باید به گونه ای از آن بهره ببرد که درسالیانی که زندگی می کند بجزاندوختن تجربه وتدبیر، از اشتباهات و خطاهائی که در گذشته انجام داده خجالت زده نباشد. بدین ترتیب، هنگام مرگ می تواند بگوید که من همه ئ قدرت و زندگیم را برای مبارزه جهت رهائی انسان که زیباترین کارواقدام است، صرف کردم |
۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه
زندگی با دوعشق: عشق به همرزم و عشق به مبارزه برای رهائی انسان
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر