حُضور آقای اسماعیل هنینه در تهران، شاهدی بر نتایج فاجعه بار "بهار عرب" برای حاکمان ایران است. آنها برای جلوگیری از گُسترش بخشی از خسارات سنگینی که خیزش در کشورهای عربی و شُمال آفریقا به بار آورده است، به آقای هنینه مُتوسل شده اند. رژیم جمهوری اسلامی اُمیدوار است به کُمک او بتواند روند فاصله گیری حماس از خود را مُتوقف کند.
از همان هنگام که این گُروه بُنیادگرای فلسطینی حاضر نشد به طور رسمی از آقای بشار اسد، پُشتیبان مالی و لُجستیکی خود و مُتحد استراتژیک حاکمان ایران، در برابر اعتراضهای مردُم سوریه حمایت کند، عرض و طول ریزش "عُمق استراتژیک" آقای خامنه ای و همدستانش زیر فشار "بهار عربی" نیز قابل اندازه گیری شد.
بی تردید علت رویکرد مُحتاطانه حماس در مُقابل رژیم اسدها، همبستگی با خواستهای مردُم سوریه نیست، بلکه ریشه در موقعیت مُتزلزل حاکمان سوریه در داخل و انزوای خارجی آنها به ویژه در میان کشورهای عربی دارد. برای حاکمان ایران این واقعیت که حماس علاقه ای به قُمار روی آینده خود روی میز رولت آقای بشار اسد ندارد، پس از آن رسمیت پیدا کرد که خبر انتقال خاموش دفاتر حماس از سوریه به یک کشور دیگر انتشار یافت.
حرکت مزبور برای "نظام" یک ضربه جُبران ناپذیر با پیامدهای وخیم به حساب می آمد زیرا از یک طرف پیام روشنی از ایستادن آقای اسد بر لبه سرنگونی ارسال می کرد و از طرف دیگر، فروپاشیده شدن جبهه بندی گروه های جنگ سالار فلسطینی و لُبنانی و پدرخوانده های آنها را علامت می داد. زمانی که رژیم مُلاها حتی با توسُل به تهدید مُوفق به مُنصرف کردن حماس از تصمیم اش نشد، در حقیقت رسیدن بادهای تغییر به قلمرو جنگ نمایندگی خود را مُهر و امضا کرد.
دینامیسم تحولات، آقای خامنه ای و همدستان را زمان زیادی در انتظار روبرو شدن با یکی دیگر از آثار وخیم خود نگذاشت. کمی بعد، دو گروه فلسطینی فتح و حماس اعلام کردند که به اختلاف و درگیری چهارساله خود خاتمه داده و پیرامون تشکیل "دولت وحدت ملی" به توافُق دست یافته اند؛ خبری که واکُنش خشماگین دولت اسراییل از یک طرف و رژیم جمهوری اسلامی را از طرف دیگر به یکسان برانگیخت.
آقای نتانیاهو این توافُق را محکوم کرد و به "فتح" هُشدار داد، "بین صُلح با حماس و صُلح با اسراییل یک کُدام را انتخاب کند" و از همین جانب آقای خامنه ای نیز به حماس اخطار کرد، "مُراقب نفوذ عناصر سازشکار به کالبُد مُقاومت" باشد.
نقشه آقای خامنه ای روشن است. رژیم او آشکارا در پی برانگیختن اختلاف در حماس و کشاندن دستکم بخشی از آن به پُشت سر خود است. آقای هنینه، رییس دولت حماس در غزه - که بدون مُوافقت اسراییل اجازه خُروج از آنجا را ندارد -، با سفر به ایران، خود را به عُنوان طُمعه پیشنهاد کرده است. به گُفته منابع حُکومتی، دعوت از وی پس از صورت گرفت که آقای خالد مشعل، رییس دفتر سیاسی حماس، دعوت رژیم مُلاها برای سفر به "اُم القرا" را رد کرد.
تصویر آقایان خامنه ای و هنینه در کنار یکدیگر، تصویر مُشترکی از تنگنای حماس و زوال توقُف ناپذیر نُفوذ رژیم جمهوری اسلامی در "عُمق استراتژیک" خود است.
منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر