قوی ترین نشانه ی خیز حُکومت برای دست درازی به جیب و سُفره جامعه هنگامی است که رهبران و پایوران آن با آب و تاب، وعده پخش هدیه و دادن صدقه به مردمُ را می دهند. از این رو، جامعه ایران و به ویژه میلیونها مُزدبگیر در بخشهای دولتی یا خُصوصی، به چرب زبانیهای اخیر مسوولان جمهوری اسلامی بیش از همه به دیده نگرانی و تردید نگاه می کنند.
در روزهای گُذشته چشمک زدن این نشانه به گونه تصاعُدی افزایش یافته است. روز سه شنبه 3 دی، یکی از شرکت کنندگان جلسات محرمانه دولت و مجلس که به طور شبانه برگزار می شود، از "دادن کارت اعتباری کالاهای اساسی به سه دهک کم درآمد" خبر داد. و روز بعد سُخنگوی دولت با ژست بُزُرگوارانه از "جُبران فشارهای اقتصادی به مردُم" سُخن گفت. روز آدینه نیز یک نماینده مجلس مُژده داد: "قرار است با همراهی و همکاری دولت و مجلس براساس رهنمودهای مقام مُعظم رهبری، عیدانه خوبی به مردُم داده شود."
و سرانجام روز گذشته یک عُضو کلوب شبانه مزبور به پُشت بُلندگو شتافت تا "توافُق مجلس و دولت برای کُمک معیشتی به مردُم" را به اطلاع همگان برساند. البته بشارت دهنده مزبور، آقای حمیدرضا فولادگر، توضیح داد، که هنوز در باره نحوه پرداخت، منبع پرداخت، نقدی یا غیرنقدی بودن کُمک مزبور "تصمیم قطعی و نهایی" گرفته نشده است.
آنچه که مردُم به طور "قطعی و نهایی" می توانند روی آن حساب کنند، حذف گام به گام کالاهای اساسی از لیست اولویتهای دریافت ارز دولتی است. بدینگونه که در همان روزی که حُکومت به آنها وعده "کُمک معیشتی" می داد، توقُف پرداخت ارز رسمی برای واردات برنج و به این وسیله دو برابر شدن قیمت آن را نیز اعلام کرد.
پیشتر، منابع حُکومتی از گوشت نیز به عُنوان کالایی که از این پس واردات آن مشمول دریافت ارز دولتی نمی گردد، نام برده بودند. چنین می نماید که حُکومت اعلام همزمان حذف عملی کالاهای پایه ای از سُفره بخش بُزُرگی از جامعه را به صلاح خود نمی بیند. همچنین پیداست که حُکومت ریسک روشهایی مانند افزایش دُزدانه قیمتهای رسمی بدون ارایه توضیح که برای مثال در مورد گوشت مُرغ به دست اجرا گذاشته شد را بیشتر از فواید آن ارزیابی کرده است.
به مُوازات این، منابع خبری حُکومت به گونه سازمان یافته در حال طرح موضوع حذف 12 میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی و آزمایش واکُنشها در برابر آن هستند.
صفهای طولانی خرید برنج چند هفته پیش از اعلام رسمی حذف آن از الویتهای حُکومت، بیش از همه گویای آگاهی جامعه از روند خانمان سوزی است که "نظام" به سود بقای خود و علیه نیازها و خواسته های آن در حال پیمودن است. اگر امروز این آگاهی در تلاش برای به تاخیر افکندن مقطعی آثار ویرانگر تصمیمهای حاکمان بر سُفره و زندگی خود مادی می شود، اما در همان لحظه ای که تقلای "پایین" در برابر سیاست ثابت "بالا" شکست می خورد، به مُقاومت در مُقابل آن تغییر جهت خواهد داد. منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر