۱۳۹۰ بهمن ۱, شنبه

جنگ نمایندگی پای قلعه "باربی"




جنگهای نوع "بدر و خیبر"ی آقای خامنه ای در بازار ارز و طلا، به دروازه های قلعه "باربی" رسیده است. پس از ورود پُر سر وصدای دوایر گوناگون انتظامی برای اعلام ممنوعیت دوباره "عروسک باربی"، روز گذشته (آدینه) تُفنگچیهای شهری ولایت، همراه با صدور یک اطلاعیه آتشین، لوله سلاحهای خود را به سمت فروشندگان "باربی" گرفتند.
اگرچه "نظام" در شرایط کنونی به هر دُلار و سنت هر چقدر بی مقدار هم نیاز دارد، اما چنین نمی نماید که علت به صدا درآمدن شیپورهای حمله به "باربی"، جلوگیری از خروج ارز بوده باشد. نیروی انتظامی و دستگاه های اطلاعاتی هفته گذشته نشان داده اند که توجُه آنها در این زمینه بر نُقطه دیگری یعنی، بازار ارز مُتمرکز شده است؛ هرچند نتیجه رضایت بخشی از نثار دقت پُلیسی – امنیتی خود به آن به دست نیاوردند.
روز یکشنبه 25 دی، حُکومت پس از اثبات ناکارایی اهرُمهای اقتصادی خود در کُنترُل نرخ ارز، به تدابیر قهری روی آورد و ابتدا خرید وفروش ارز را به جُز از کانالهای رسمی ممنوع ساخت و سپس برای اجرایی کردن آن و باز پس گیری آتوریته بر بازار ارز، با بوق و کرنا نیروی قهری را روانه میدان کرد.
بُمب وعده داده شده زیر پای "دلالان" اما ترقه از آب درآمد و در نتیجه، افزایش بهای ارزهای خارجی - با کمی احتیاط - همچنان ادامه یافت.
روز بعد (26 دی)، "یک مقام ارشد بانک مرکزی" اطمینان داد: "امروز نیروی انتظامی حضوری جدی تر خواهد داشت."
وی همچنین از "ورود گسترده بازرسان بانک مرکزی به بازار" خبر داد و با اشاره به اینکه "امروز نیروی انتظامی گسترده تر از دیروز وارد بازار می شود"، تاکید کرد: "انشاءالله خدمت دلالان می رسیم."
در پایان دوشنبه، "مقام ارشد" و رووسای او به گونه خفت باری همانجایی قرار داشتند که روز پیش مارش ظفرنمون خود را آغاز کرده بودند. در عوض اما دُلار پیشروی کرده و توانسته بود یک رکورد تازه به ثبت برساند.
این مانور ناکام که قرار بود ظرفیت و توانایی حُکومت را به رُخ بازار و عوامل آن بکشد و از آنها زهر چشم بگیرد، مُشت خالی "نظام" را در برابر دید همگان بیشتر باز کرد. بنابراین اکنون تنها منفعت این بود که جلوی ضرر گرفته شود؛ وظیفه ای که به دوش سرکرده نگون بخت نیروی انتظامی گذاشته شد تا یک بار دیگر ناچار شود خود را اسباب تفریح شنوندگانش کند.
آقای اسماعیل احمدی مُقدم، سه شنبه 27 دی، با ژستی کاملا جدی مُنکر همه چیز شد و سوگند خورد که لشکرکشی قُوای قهریه در بازار ارز از مبنا صحت ندارد و به این ترتیب، ریزش تکیه گاه اقتصادی "نظام" در دوران "بدر و خیبر" نیز خیالاتی بیش نیست. او شانه بالا انداخت: "تاریخ برخورد با دلالان ارز را ما هم مثل سایرین از رسانه ها شنیدیم."
بیست و چهار ساعت بعدتر، جنگ نمایندگی در پای قلعه "باربی" آغاز شد تا هر آنچه که "نظام" از اقتدار در یورش شکست خورده به بازار از دست داده بود را از طریق با خاک یکسان کردن این خانه عروسکی جُبران کند.
سیرک دوره گردی که برای تحت تاثیر قراردادن اقتصاد در "فردوسی" خیمه زده بود، روانه شُمال تهران شده است.   
 منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر