این بخش ثابت آداب و تشریفات مرسوم رژیم جمهوری اسلامی است که پیش از هر تصمیم بین المللی علیه پروژه هسته ای خود، اسلحه بکشد و دست به برگُزاری مانُور نظامی بزند؛ واکُنشی که نه فقط کارشناسان عادی روابط عُمومی بلکه، طرفهای خارجی رژیم مُلاها نیز به آن آگاهند و سرچشمه و مقصد نهایی اش را می توانند به سادگی حدس بزنند. با این حال، چنین می نماید که تازه ترین نمایش جنگی جمهوری اسلامی، دستکم در واشنگتُن، توجُهی غیر معمول را برانگیخته باشد.
آشکار ترین نشانه این امر، ورود مُستقیم و کم پیشینه یک مقام نظامی آمریکا در خلیج فارس به مُشاجرات لفظی است. هفته گُذشته، سُخنگوی ناوگان پنجُم نیروی دریایی آمریکا هُشدار داد که آمریکا اخلال در تنگه هُرمُز را تحمُل نخواهد کرد. وی این سُخنان را در واکُنش به تهدید مُعاون آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، مبنی بر مسدود ساختن تنگه مزبور در صورت تحریم نفت جمهوری اسلامی ابراز داشت.
اندکی بعد اما یک سُخنگوی وزارت خارجه ایالات مُتحده، با اشاره به اینکه آمریکا سُخنان مقام جمهوری اسلامی را "لفاظی" انگاشته و به دُشواری می تواند آن را "تهدیدی جدی" به حساب بیاورد، روایت مُتفاوتی از وضعیت ارایه داد. با این حال، آقای مارک تانر توضیح نداد چرا یک واحد ارتش آمریکا مُنتظر رویکرد رسمی نشده و خود به طور مُستقل به تفسیر مسایل سیاسی پرداخته است.
از سوی دیگر، چنین می نماید که گویش به دو زبان مُختلف فقط مُختص آمریکا نیست؛ چه پایوران جمهوری اسلامی نیز به همین گونه سناریوهای به کُلی دوگانه ای را به تصویر می کشند و در حالی که عده ای از بستن تنگه هُرمُز و تشدید بُحران سُخن می رانند، دسته دیگر این گُفته ها را رد کرده و ژست تشنُج زدایی می گیرد.
در هر صورت، به دُشواری می توان پنداشت که دولت آمریکا و نیز رژیم جمهوری اسلامی پیرامون یک مساله استراتژیک (برای آمریکا)، حیاتی (برای حاکمان ایران) و به شدت حساس (برای هر دو) دُچار سردرگُمی باشند. بیشتر به نظر می آید این یک دوگانگی مُحاسبه شده است که هدف اصلی آن شناور نگه داشتن تهدید برخورد نظامی روی سطح رویدادها به منظور تحت تاثیر قرار دادن و در بهترین حالت، سمت دادن به آنها می باشد.
ناگُفته پیداست که به میان آوردن و بُزُرگنمایی احتمال یک درگیری نظامی در صورت توسُل به تحریم بانک مرکزی مُلاها و ضربه به مکانیزم مُعاملات نفتی آنها، در خدمت از دور خارج کردن کُدام راهکار قرار دارد.منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر