گُماشتگان نافرمان آقای خامنه ای تلاش تازه ای را برای کاهش نُفوذ باند وی در دولت آغاز کرده اند. آنها با برکناری وزیر ارتباطات، یک گام به سمت خارج کردن این وزارتخانه از کُنترُل سپاه پاسداران برداشته اند. این اقدامی است که راه را برای گذاشتن یک کُلاه شرعی بوروکراتیک بر سر تصرُف موسسه مزبور می گشاید.
وزارت ارتباطات پس از واگُذاری پولساز ترین و گُسترده ترین زیر مجموعه آن به سپاه پاسداران، در عمل بر تک پایه زیرساختهای مُخابراتی، تکنولوژیک و ارتباطی ای که برایش به جا مانده، تکیه زده است.
این در حالی است که امکانات یاد شده هم به شدت مورد توجه دستگاه های نظامی و اطلاعاتی قرار دارد و از این رو به گونه واقعی نیز مراکز مزبور اداره آنها را در دست دارند. در همین رابطه می توان به "سازمان پدافند غیر عامل" اشاره کرد که یک تابلوی پوششی برای فعالیتهای سپاه پاسداران در حوزه جاسوسی و خرابکاری سایبری و مُخابراتی به حساب می آید و شُعاع عمل آن به گونه پنهان ناپذیری با بودجه و امکانات وزارت ارتباطات تنظیم شده است.
فراکسیون نظامی - امنیتی دولت با برکناری وزیر ارتباطات، در حقیقت مسیر ادغام وزارتخانه مزبور در یک دستگاه دیگر (وزارت مسکن وشهرسازی) را هموار کرده است. همانگونه که می توان مشاهده کرد، پادوهای ناسپاس "رهبر" برای بیرون راندن رُقبا از این مرکز حساس، حذف آن از ساختار دولت به طور کُلی را در دستور گذاشته اند؛ یک راه حل مکانیکی برای خلاص شدن از شر مگسها از طریق گذاشتن شیرینی لابه لای اثاثیه!
اگر چه به نظر نمی رسد که توان دولت نظامی – امنیتی برای تصفیه هماوردانش در این ابعاد کافی باشد، اما بی تردید برای گرفتن سهم بیشتر در این مُعامله یا بهبود موقعیت چانه زنی در بازاری دیگر کفایت می کند. اشاره کنایه آمیز آقای رحیمی، مُعاون اول آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، به مُعامله شیرین مُخابرات و "نوش جان" شدن آن، با هدف چیدن همین میز صورت می گیرد.
آنچه که آقای رحیمی حق نشناسانه بدان اشاره ای نمی کند، وجه مُلاحظه پذیری است که دولت نظامی - امنیتی در برابر بذل و بخش داراییهای جامعه به سپاه پاسداران دریافت کرده است. "کوتوله های سیاسی" نه فقط با پُشتیبانی مُستقیم سپاه پاسداران در سال 84 به قُدرت و منصب رسیدند، بلکه بدون حمایتهای خونین این پدرخوانده در سال 88، محکوم به بازگشت به نُقطه آغاز و کسب روزی مُتواضعانه ای در حاشیه بودند.
آنگاه که دولت نظامی – امنیتی برای تاراج اموال عُمومی فرش قرمز در برابر پُشتیبانان آزمند خود می گسترد، هیچ نشانی از دلگیری یا احساس ضرر از خود بُروز نمی داد؛ برعکس، آقای احمدی نژاد در برابر انتقادها و اعتراضها اینگونه سینه سپر می کرد: "واگذاری مُخابرات کاری بسیار بزرگ بود که به صورت دقیق و قانونی انجام شده است... من تعجُب می کنم، بعضیها که برای واگذاریها اینقدر ضجه می زدند، الان ناراحت هستند و محکوم می کنند."
به همان اندازه که مسیر شُرکای پیشین برای حذف یکدیگر ناهموار است، هر جدال بیشتر و هر کشمکش پُر سر و صدا تر، راه نگاه و داوری جامعه به این مجموعه فاسد را باز تر می کند. منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر