ادعاهای
سیاسی یک مقام وزارت خارجه آمریکا علیه یک گروه مُخالف ایرانی، سووظن در باره تلاش
دولت آمریکا برای یارگیری و اپوزوسیون سازی و از این طریق دخالت نابجا در مسایلی که
به جامعه و مردُم ایران مربوط می شود را تقویت کرده است.
آقای
هنری ووستر، فردی که از او به عُنوان "مدیر دفتر امور ایران در وزارت خارجه آمریکا"
نام برده شده، در سُخنانی که رسانه رسمی فارسی زبان وزارت خارجه ایالات مُتحده،
(صدای آمریکا) بازتاب داده، می گوید، "مُجاهدین خلق نمی تواند پیشقراوُل دموکراسی
که آمریکا برای ایران در نظر دارد، قلمداد شود" و در جایی دیگر، ویژگیهای
"پیشقراوُل دموکراسی مد نظر آمریکا برای ایران" را اینگونه بر می شمارد: "به دید ما
آنها نماینده یک جنبش اصلاح طلب دموکراتیک در ایران نمی توانند باشند."
این
احتمال که سُخنان مقام آمریکایی می تواند از کشاکش سیاسی – حُقوقی دامنه دار وزارت
خارجه این کشور با سازمان مُجاهدین خلق ایران بر سر گُنجاندن نام آن در لیست
تروریستی تاثیر پذیرفته باشد، لحن و بار مُداخله جویانه و - به گونه شگفت آوری -
غیر دیپلُماتیک آن را توجیه نمی کند.
تجربه
نشان داده است که جبهه گیری ایالات مُتحده علیه گروه ها یا حرکتهای مُخالف رژیم
جمهوری اسلامی، همواره با هدف ارسال علامتی تفاهُم آمیز برای حُکومت ایران یا تقویت
جریانهایی در داخل آن صورت پذیرفته است. به همین گونه این واقعیت نیز که دولت
آمریکا در این مسیر همیشه با کارتهای پاکیزه بازی نمی کند، موضوع پنهانی نیست.
با این
حال، پدیدار شدن "مُدیر دفتر امور ایران در وزارت خارجه آمریکا" در نقش کارمند دولت
استعماری تیپ قرن نوزدهُمی و امریه نویسی در باره "دموکراسی" و تعیین تکلیف برای
آینده "ایران" را می توان نُقطه اوج این سیاست و به واقع، مراسم عمامه گُذاری آن
دانست.
این در
حالی است که شواهد عینی پیرامون کارنامه دولت ایالات مُتحده در پهنه های "دموکراسی"
و "جُنبش اصلاح طلب دموکراتیک"، خویشتنداری از سُخن سرایی در این موارد را به جد
اندرز می دهد. "عراق جدید" یا افغانستان بدون پسوند، جذاب ترین مُدلها برای تبلیغ
"دموکراسی مد نظر آمریکا" نیستند. همینطور، عدم پُشتیبانی از جُنبش مردُم ایران در
سالهای 88 و 89، سند مُعتبری برای علاقمندی کاخ سفید به "جُنبش اصلاح طلب
دموکراتیک" به حساب نمی آید.
این امر که کارمند جُزء وزارت خارجه
آمریکا لحن ارباب منشانه ی خود را در ارتباط با کُدام گروه مُخالف ایرانی به کار
گرفته باشد، تغییری در کراهت سیاست فراگیری که آن را فُرم بخشیده، نمی دهد. انتخاب
یا رد "جایگُزین" برای رژیم استبدادی – مذهبی حاکم بر ایران نه در صلاحیت و نه
وظیفه ی دولتهای خارجی است. آن دولتی که از زبان مقامهای رسمی خود به چنین خبطی
مُبادرت می ورزد، به مردُم ایران، به جُنبشها و تشکُلهای آنها پیام داده که حق شان
را برای تعیین سرنوشت خود به رسمیت نمی شناسد. دولت آمریکا با این رویکرد در صف
کسانی ایستاده است که در هر حال، مردُم ایران را "صغیر و مجنون" می پندارند.
منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر