مجلس آخوندها به ریاست علی لاریجانی، پس از مدتها هیاهو بر سر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها و دادن هشدار که ادامه اجرای این طرح خطرات چنین و چنان دارد، روز سه شنبه با تصویب فاز دوم آن، با ادامه طرح موافقت کرد. معلوم نیست دست به دامان علی خامنه ای شدن لاریجانی و داد و هوار مجلس نشینان آخوندی به کجا رفت و نتیجه هشدارهای آنان چه شد، که آنان با تصویب شیوه اجرای فاز دوم، با آن موافقت کرده اند.
آنچه از کلیت این ماجرا می شود فهمید این است که باندهای رقیب در هرم قدرت، بر سر پادویی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با یکدیگر درگیر شده بودند تا آنان بفهمند که تصمیم گیرنده چه کسی است و مجری طرح آنان کیست.
اکنون با اجرایی شدن فاز دوم این طرح، مجلس با تصمیم حذف حدود 10 میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی موافقت می کند؛ در حالیکه براساس قانون موسوم به هدفمندی یارانه های مصوبه خودش "همه خانوارهای ایرانی صرف نظر از میزان درآمدشان یارانه دریافت می کنند". و اینگونه دست دولت و عوامل امنیتی- نظامی برای حذف کسانیکه به هر دلیل با آنان مشکل دارند از پروسه دریافت یارانه نقدی، تحت نام "اقشار مرفه" باز گذاشته می شود.
با تصویب فاز دوم این طرح، رییس مجلس و اعضا آن چشم شان را به روی تعطیلی کارخانه ها و بیکاری هزاران نفر که تنها در سالجاری اتفاق افتاده است بسته اند. برای پادوهای اقتصاد نئولیبرال مهم نیست که سفره مردم هر روز تهی تر می شود و کشور مبدل شده است به بازار بنجل های وارداتی، برای آنان مهم نیست که با تعطیلی کارخانه ها اقتصاد کشور ورشکست شده و با گرانی انرژی کشاورزان ایرانی به خاک سیاه نشسته اند. اما برای آنان مهم است که تصویب کنند: "دولت 30 درصد از عواید ناشی از حذف یارانه ها را برای کمک بلاعوض و یا پرداخت یارانه به بهینه سازی مصرف انرژی و الگوی مصرف اختصاص دهد."این پاداش دادن به احمدی نژاد و دولت او برای هزینه کردن یک سوم درآمد ناشی از این طرح ضدمرمی به چه دلیل است؟ آیا این عمل ثابت نمی کند که مجلس دست دولت را برای حیف و میل و به جیب زدن این مبلغ تحت نام "کمک بلاعوض" باز می گذارد.با این حساب دعوا و هیاهو مجلس و دولت بر سر چگونه هزینه کردن درآمد حاصل از این طرح است نه خسارت هایی که اجرای آن بر اقتصاد کشور وارد می کند. اکنون دیگر به خوبی می شود فهمید کورس بستن برادران لاریجانی با احمدی نژاد بر سر چیزی بیش از اثبات پادویی خود به طراحان اصلی این طرح نیست. پستان به تنور چسباندن دزدان و دغلکاران برای مردم، چیزی بیش از شیادی نبوده و نیست.جعفر پویه
آنچه از کلیت این ماجرا می شود فهمید این است که باندهای رقیب در هرم قدرت، بر سر پادویی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با یکدیگر درگیر شده بودند تا آنان بفهمند که تصمیم گیرنده چه کسی است و مجری طرح آنان کیست.
اکنون با اجرایی شدن فاز دوم این طرح، مجلس با تصمیم حذف حدود 10 میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی موافقت می کند؛ در حالیکه براساس قانون موسوم به هدفمندی یارانه های مصوبه خودش "همه خانوارهای ایرانی صرف نظر از میزان درآمدشان یارانه دریافت می کنند". و اینگونه دست دولت و عوامل امنیتی- نظامی برای حذف کسانیکه به هر دلیل با آنان مشکل دارند از پروسه دریافت یارانه نقدی، تحت نام "اقشار مرفه" باز گذاشته می شود.
با تصویب فاز دوم این طرح، رییس مجلس و اعضا آن چشم شان را به روی تعطیلی کارخانه ها و بیکاری هزاران نفر که تنها در سالجاری اتفاق افتاده است بسته اند. برای پادوهای اقتصاد نئولیبرال مهم نیست که سفره مردم هر روز تهی تر می شود و کشور مبدل شده است به بازار بنجل های وارداتی، برای آنان مهم نیست که با تعطیلی کارخانه ها اقتصاد کشور ورشکست شده و با گرانی انرژی کشاورزان ایرانی به خاک سیاه نشسته اند. اما برای آنان مهم است که تصویب کنند: "دولت 30 درصد از عواید ناشی از حذف یارانه ها را برای کمک بلاعوض و یا پرداخت یارانه به بهینه سازی مصرف انرژی و الگوی مصرف اختصاص دهد."این پاداش دادن به احمدی نژاد و دولت او برای هزینه کردن یک سوم درآمد ناشی از این طرح ضدمرمی به چه دلیل است؟ آیا این عمل ثابت نمی کند که مجلس دست دولت را برای حیف و میل و به جیب زدن این مبلغ تحت نام "کمک بلاعوض" باز می گذارد.با این حساب دعوا و هیاهو مجلس و دولت بر سر چگونه هزینه کردن درآمد حاصل از این طرح است نه خسارت هایی که اجرای آن بر اقتصاد کشور وارد می کند. اکنون دیگر به خوبی می شود فهمید کورس بستن برادران لاریجانی با احمدی نژاد بر سر چیزی بیش از اثبات پادویی خود به طراحان اصلی این طرح نیست. پستان به تنور چسباندن دزدان و دغلکاران برای مردم، چیزی بیش از شیادی نبوده و نیست.جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر