تحریمهایی که خامنه ای آنها را بی اثر می خواند و احمدی نژاد، کاغذ پاره، تاثیراش اکنون روز بروز بیشتر مشخص می شود. رژیم جمهوری اسلامی ناتوان از مدیریت بحران، چماق سرکوب را به سوی مطبوعات و تحلیلگران آنها نشانه رفته است.
محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت محمود احمدی نژاد، برخی رسانه های داخلی را به دلیل نوشتن درباره آثار تحریمها متهم به حرکت برخلاف منافع ملی کرد و گفت: "کشور در شرایطی نیست که هر رسانه ای هر خبر یا تحلیلی را منتشر کند که با مصالح نظام و منافع ملی سازگاری نداشته باشد."حسینی به رسانه هایی که اخبار و تحلیل مربوط به تحریمها را منتشر می کنند هشدار داد و گفت: "بهزودی در نشستی با صاحبان رسانهها اتمام حجت خواهد کرد."به نظر می رسد آثار تحریمها بر اقتصاد کشور و ناتوانی دولت و پایوران رژیم در مدیریت این بحران باعث شده که قبل از همه، دست اندرکاران حکومت سراغ رسانه ها رفته و با بستن دهان آنها سعی کنند شنیدن هر صدای مخالفی با سیاستهای ماجرا جویانه شان را در نطفه خفه کنند.
چندی پیش بود که کارگران ایرانی با انتشار توماری از شیوه عمل دولت و رژیم در برخورد با معاش خود اعتراض کردند. آنها نه تنها به پرداخت یارانه و بی توجهی رژیم به دستمزد حقوق بگیران اعتراض داشتند، بلکه با انگشت گذاشتن بر بحران اقتصادی و نرخ تورم، خواستار توجه دولت و مسوولین به وضعیت بسیار مشکل خود و کشور شده بودند.
از سوی دیگر صدای بلند برخی مجلسیها به گرانی و همصدایی تعدادی آیت الله با آنان، دیگر کار عوامل خارجی و مزدبگیران آنها نبود که اطلاعاتیها با دستگیری چند نفر موفق به سرکوب توطئه شوند.
نظر سنجی سایت صدا و سیمای رژیم درمورد تحریمها و رای بیش از 61 درصد شرکت کنندگان به توقف غنی سازی، را نیز نمی توان به گردن مزدوران بیگانه گذاشت.
اعتصاب کارگران و برگزاری تحصن و تجمع های اعتراضی نسبت به وضعیت اقتصادی و دستمزد خود که با گرانی و تعطیلی کارخانه روز بروز وخیم تر می شود، چیزی نیست که بشود آنرا پنهان کرد.
گرانی های سرسام آور و نرخ بالای تورم از یک سو و ناتوانی بسیاری از مردم در تهیه معاش خانواده خود به علت ناچیز بودن دستمزدها، بسیاری را به وحشت انداخته است. صف های طویل مرغ دولتی به قمیتی زیر نرخ بازار، مقایسه قیمت ها در نشریات مختلف با ماههای گذشته و گاه اشاره به گرانی بیش از 100 درصد، این نگرانی را در عوامل رژیم بوجود آورده است که دیر یا زود با اعتراضات وسیعی روبرو خواهند شد. به همین دلیل از هم اکنون به سراغ نشریات و روزنامه ها رفته و با هشدار به آنها و تهدید های پی در پی سعی می کنند تا آنان را از نوشتن در مورد تحریم و آثار آن باز دارند.
آیا ننوشتن رسانه ها در مورد گرانی و آثار تحریمها می تواند جلو گرانی روزانه مایحتاج عمومی را بگیرد؟
آیا خفه کردن رسانه ها باعث پایین آمدن نرخ تورم و از بین رفتن آثار تحریم اقتصادی می شود؟
آیا ننوشتن رسانه ها باعث بالا رفتن حقوق و دستمزد تا حدی می شود که کفاف حداقل های زندگی یک خانوار را بدهد؟
دیروز "چهارشنبه" عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی، خواستار همه پرسی در مورد برنامه اتمی رژیم شده و گفته است: "آسیبها، زیانها و فشارهایی که به بهانه پرونده هستهای به ایران وارد می شود، از حد گذشته است."با این حساب آیا باز خامنه ای تحریمها را بی اثر می داند و خواهد گفت که اینکار باعث رشد کشور شده و تا رسیدن به بمب اتمی غنی سازی را ادامه خواهد داد یا جام زهر توقف غنی سازی را سر خواهد کشید؟ آنچه از ظواهر امر بر می آید، پایوران رژیم ولایت فقیه ناتوان از مدیریت بحران خودساخته، فعلن به سراغ رسانه ها رفته اند، تا فردا نوبت چه کسانی دیگر شود.جعفر پویه
محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت محمود احمدی نژاد، برخی رسانه های داخلی را به دلیل نوشتن درباره آثار تحریمها متهم به حرکت برخلاف منافع ملی کرد و گفت: "کشور در شرایطی نیست که هر رسانه ای هر خبر یا تحلیلی را منتشر کند که با مصالح نظام و منافع ملی سازگاری نداشته باشد."حسینی به رسانه هایی که اخبار و تحلیل مربوط به تحریمها را منتشر می کنند هشدار داد و گفت: "بهزودی در نشستی با صاحبان رسانهها اتمام حجت خواهد کرد."به نظر می رسد آثار تحریمها بر اقتصاد کشور و ناتوانی دولت و پایوران رژیم در مدیریت این بحران باعث شده که قبل از همه، دست اندرکاران حکومت سراغ رسانه ها رفته و با بستن دهان آنها سعی کنند شنیدن هر صدای مخالفی با سیاستهای ماجرا جویانه شان را در نطفه خفه کنند.
چندی پیش بود که کارگران ایرانی با انتشار توماری از شیوه عمل دولت و رژیم در برخورد با معاش خود اعتراض کردند. آنها نه تنها به پرداخت یارانه و بی توجهی رژیم به دستمزد حقوق بگیران اعتراض داشتند، بلکه با انگشت گذاشتن بر بحران اقتصادی و نرخ تورم، خواستار توجه دولت و مسوولین به وضعیت بسیار مشکل خود و کشور شده بودند.
از سوی دیگر صدای بلند برخی مجلسیها به گرانی و همصدایی تعدادی آیت الله با آنان، دیگر کار عوامل خارجی و مزدبگیران آنها نبود که اطلاعاتیها با دستگیری چند نفر موفق به سرکوب توطئه شوند.
نظر سنجی سایت صدا و سیمای رژیم درمورد تحریمها و رای بیش از 61 درصد شرکت کنندگان به توقف غنی سازی، را نیز نمی توان به گردن مزدوران بیگانه گذاشت.
اعتصاب کارگران و برگزاری تحصن و تجمع های اعتراضی نسبت به وضعیت اقتصادی و دستمزد خود که با گرانی و تعطیلی کارخانه روز بروز وخیم تر می شود، چیزی نیست که بشود آنرا پنهان کرد.
گرانی های سرسام آور و نرخ بالای تورم از یک سو و ناتوانی بسیاری از مردم در تهیه معاش خانواده خود به علت ناچیز بودن دستمزدها، بسیاری را به وحشت انداخته است. صف های طویل مرغ دولتی به قمیتی زیر نرخ بازار، مقایسه قیمت ها در نشریات مختلف با ماههای گذشته و گاه اشاره به گرانی بیش از 100 درصد، این نگرانی را در عوامل رژیم بوجود آورده است که دیر یا زود با اعتراضات وسیعی روبرو خواهند شد. به همین دلیل از هم اکنون به سراغ نشریات و روزنامه ها رفته و با هشدار به آنها و تهدید های پی در پی سعی می کنند تا آنان را از نوشتن در مورد تحریم و آثار آن باز دارند.
آیا ننوشتن رسانه ها در مورد گرانی و آثار تحریمها می تواند جلو گرانی روزانه مایحتاج عمومی را بگیرد؟
آیا خفه کردن رسانه ها باعث پایین آمدن نرخ تورم و از بین رفتن آثار تحریم اقتصادی می شود؟
آیا ننوشتن رسانه ها باعث بالا رفتن حقوق و دستمزد تا حدی می شود که کفاف حداقل های زندگی یک خانوار را بدهد؟
دیروز "چهارشنبه" عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی، خواستار همه پرسی در مورد برنامه اتمی رژیم شده و گفته است: "آسیبها، زیانها و فشارهایی که به بهانه پرونده هستهای به ایران وارد می شود، از حد گذشته است."با این حساب آیا باز خامنه ای تحریمها را بی اثر می داند و خواهد گفت که اینکار باعث رشد کشور شده و تا رسیدن به بمب اتمی غنی سازی را ادامه خواهد داد یا جام زهر توقف غنی سازی را سر خواهد کشید؟ آنچه از ظواهر امر بر می آید، پایوران رژیم ولایت فقیه ناتوان از مدیریت بحران خودساخته، فعلن به سراغ رسانه ها رفته اند، تا فردا نوبت چه کسانی دیگر شود.جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر