۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

درگیری پادوها در پایین دست ولی فقیه



پاسخ تند و علنی محمود احمدی نژاد به نامه "خیلی محرمانه" صادق لاریجانی، قاضی القضات رژیم جمهوری اسلامی، باعث تعجب بسیاری شد. مدتهاست که برادران لاریجانی از یک طرف و محمود احمدی نژاد از طرف دیگر به یک درگیری تمام عیار مشغولند. فشار رییس مجلس بر رییس دولت با وضع قوانین و به رخ کشیدن همان قوانین از سوی قوه قضاییه و اصرار بر اجرای آن، یک آتش تهیه دو طرفه را علیه دولت سازماندهی می کند. اما محمود احمدی نژاد نشان می دهد بیدی نیست که از این بادها بلرزد.
اگر رییس قوه قضاییه خود را منصوب رهبر می داند و رییس مجلس نیز خود را ذوب شده در ولایت او، احمدی نژاد هزینه بالای رهبر برای برگماردن خود به منصب ریاست جمهوری را به رخ می کشد و خود را عزیز تر می شمارد. این است که در پایین دست رهبر و ولی فقیه رژیم و درست دیوار به دیوار موقعیت او، پادوها مشغول زدوخورد هستند. این درگیریها تا وقتی که به خود رهبر آسیبی نرساند و در همان سطح پادوها باقی بماند، چندان به مذاق او بد هم نخواهد آمد.
مدتهاست که احمدی نژاد تلاش می کند تا به برادران لاریجانی بفهماند که او خود را بعد از رهبر، بالاترین فرد اجرایی کشور می داند. عدم توجه او به قوانین مصوبه مجلس و با صدای بلند گفتن اینکه قوانینی را که نمی پسندد اجرا نخواهد کرد، اگر چه هیاهوهایی را به دنبال داشته، ولی نتوانسته او را مجبور به اجرای آنها کند. اکنون اما سطح این درگیریها به جایی رسیده که اگر علی لاریجانی نتوانست با آویزان شدن به نقل قولی از خمینی مبنی بر اینکه گویا "مجلس در راس امور است" احمدی نژاد را به زیر دست بودن متقاعد کند، ولی صادق لاریجانی سعی می کند تا با به کار گیری زیرمجموعه خود، احمدی نژاد را در مقابل یک خط قرمز قرار دهد و او را از ورود به منطقه ممنوعه نهی کند. اما احمدی نژاد گوشش به این حرفها بدهکار نیست و چنین دیوارهای سستی نمی توانند جلودار او باشد.
نامه صادق لاریجانی با وجود تاکید بر محرمانه بودن، از سوی احمدی نژاد علنی می شود و پاسخی کوبنده دریافت می کند. او نشان می دهد که حداقل تفاوت اش با خاتمی که مقهور قوه قضاییه شد و بسیاری از نزدیکانش توسط این قوه روانه زندان شدند این است که در مقابل این اعمال سکوت نخواهد کرد و انجام دهنده را از کرده خود پشیمان خواهد کرد. دستگیری جوانفکر با بوق کرنا، همزمان با سفر احمدی نژاد به آمریکا، نمی تواند او را مقهور کند، زیرا درخواست بازدید از زندان اوین، پاسخ وی به موج سازی و دستگیری جوانفکر به همان شیوه است.
احمدی نژاد خود را ناظر بر حسن اجرای قانون اساسی می داند و اکنون صادق لاریجانی ناخواسته با مخالفت با دیدار او از زندان اوین به دامی افتاده است که در انتظار آن نبود. بعید نیست که به زودی صادق لاریجانی مجبور شود پاسخ دهد که اگر اجرای قانون آنقدر برایش مهم است، چرا پرونده زمین خواری برادرش را پیگیری نمی کند و تکلیف پرونده هایی از این دست چه شده؟ هرچند هم اکنون نیز ضربات کوبنده ای را دریافت کرده است.
احمدی نژاد در نامه اش خطاب به صادق لاریجانی رجز می خواند که "
مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشه ای امور کشور هستم" و از او بازخواست می کند: "به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی، جنابعالی می‌توانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید؟"
هرچند مجلس تحت ریاست علی لاریجانی دیروز (سه شنبه) ادعا کرد که سووال از رییس جمهور در دستور کارش قرار دارد و او باید برای پاسخگویی به مجلس بیاید، اما از ظواهر امر چنین پیداست که برادران لاریجانی در این موقعیت نسبت به احمدی نژاد دست بالاتری ندارند.

اگر احمدی نژاد به هشدار خامنه ای در مورد "رعایت آرامش سیاسی کشور" گوش نمی کند، برادران لاریجانی نیز چنین می کنند. به ظاهر جنگ در پایین دست ولی فقیه بین پادوها با چنان شدتی در جریان است که هشدار خامنه ای به گوش آنها نمی رسد.
جعفر پویه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر