هیچکس باور پذیر تر از یک عُضو ارشد گروهی که آقای خامنه ای مامور فرونشاندن آتش جدالهای درونی باند ولایت کرده، نمی تواند بر زوال اتوریته "رهبر" و بی اعتباری گزنده وی و راهکارهایش صحه بگذارد.
آقای مُرتضی نبوی، عُضو "هیات حل اختلاف و تنظیم روابط قُوای سه گانه"، در اوج جنگ قُدرت روباز بین رووسای سه قُوه جمهوری اسلامی اطلاع داده است که تاکنون "هیچ درخواستی" از این اُرگان برای میانجی گری نشده است. به بیان روشن تر، طرفهای درگیر زیر "خیمه نظام" مُراجعه به آیت الله خامنه ای برای حل و فصل تضادها را بیهوده می دانند و ترجیح می دهند، خود سر رشته کار را به دست گیرند.
آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، "آقا" و "هیات" اش را دور می زند چون او را جانبدار و یک طرف نزاع می داند. دلیل راست سُنتی برای بی اعتنایی آشکار به "مقام مُعظم" این است که تمایُل او برای سالم بیرون آمدن از این بُحران را بیشتر از اراده اش در برخورد با سوگُلی پیشین خود ارزیابی می کند. و هر دوی آنها به گونه مُشترک نسبت به توانایی او برای کُنترُل رقیب خود تردید دارند.
آنچه که عُضو "هیات حل اختلاف" اعلام کرده، یک خبر بد برای آقای خامنه ای محسوب می شود و شکست یک راهکار دیگر وی برای چیرگی بر بُحران قُدرت را پلاکاردیزه می کند. هنگامی که 15 ماه پیش او با این ابتکار به میدان آمد، هدفی کوچک تر از جمع کردن باند فروپاشیده ولایت و نمایش توانایی خود در مُدیریت دستگاه قُدرت "نظام" نداشت. در وصف این عزم بُلندپروازانه، آقای لاریجانی در آن تاریخ مدیحه سرود: "این ابتکار ارزشمند، خود نشانه دیگری از جایگاه اعتلا بخش ولایت فقیه در بهبود سازوکار توسعه و آبادانی کشور و رفع نقایص و جلوگیری از اشتباهات و تاویلهای مُتفاوت از قانون خواهد بود."
اکنون آقای نبوی می گوید که "رهبر" نه راهکاری دارد و نه قُدرت دارد آنچه که به این صفت روی میز می گذارد را به کُرسی بنشاند. همزمان، فشار و حمله به انتخاب استراتژیک آقای خامنه ای در سال 84 که اینک به یک مُصیبت سیاسی برای "نظام" انجامیده، در حال افزایش است.
بر اساس این دو پارامتر، اینک مُناسب ترین زمان برای مطرح گردیدن چاره جوییهایی خارج از اندرونی "آقا" و شُرکا فرا رسیده است؛ موقعیتی که هیچیک از خوش نشینها، مُستاجران یا صاحبان حق آب و گل زیر "خیمه نظام" از دست نخواهند داد. منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر