در همان حال که راست سُنتی با نگاه به صف بندی آقای خامنه ای و شُرکا برای دور زدن آنها، نگرانی خود پیرامون "دخالت جریان انحرافی و دولتیها در انتخابات" را ابراز می دارد، حریفان آنها دور جدیدی از حملات برای جراحی فراکسیون نظامی – امنیتی دولت را آغاز کرده اند.
آقای علی عباسپور، رییس کُمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و یکی از پایوران راست سُنتی با هُشدار نسبت به "دیده شدن نشانه هایی از برنامه ریزی دولتیها و جریان انحرافی برای انتخابات"، تاکید کرده است: "این افراد هیچ ابایی ندارند و امکانات کشور را برای انتخابات بسیج می کنند."
اشاره به احتمال شکست "اُصولگرایان" در انتخابات مجلس از گرایش نظامی – امنیتی، استدلالی است که به یکسان هم از سوی فراکسیون آقای خامنه ای و هم از جانب راست سُنتی برای تحمیل شرایط خود به یکدیگر استفاده می شود.
در همین حال، مُستقل از این شگردها، هراس از به کنار رانده شدن توسُط پادوهای نافرمان یک احساس واقعی است که هر دو گروهبندی رقیب آن را با یکدیگر تقسیم می کنند. این فقط آقای عباسپور نیست که براساس دانسته های بی واسطه اش از مُهندسی انتخابات 88 توسُط باندی که او در آن عضویت دارد، می تواند حدس بزند که عوامل اجرایی آن "هیچ ابایی" از تکرار یک "حماسه" دیگر ندارند.
بنابراین پُرسشی که پس از خیز دوباره آقای خامنه ای برای یکدست سازی از طریق شبیه سازی فراکسیون نظامی – امنیتی ("جبهه پایداری انقلاب اسلامی") برای جُملگی بازیگران نگران به گونه مُبرم تری مطرح می شود، این است که چگونه می توان از چارطاق شدن درب نیمه باز جهنم جلوگیری کرد؟
پاسُخ "رهبر" و "جبهه" او حذف "جریان انحرافی" و به بیان دیگر، کشیدن چارپایه از زیر پای دولت نظامی - امنیتی و مُعلق کردن لایه بالایی آن است. این راهبُرد اکنون می تواند و باید با شدت و تمرکُز بیشتری پی گرفته شود؛ "می تواند"، زیرا آقای خامنه ای ظرف خود برای ریختن منافع آن به حساب اش را شکل داده است. "باید"، زیرا ناچار است از یک سو خود را از زیر فشار راست سُنتی خارج کند و از سوی دیگر، ابتکار تعیین زمان رویارویی با "جریان انحرافی" را در چنگ بگیرد.
روز گُذشته (شنبه) نخُست یک حامی پیشین دولت در مجلس مُلاها و عُضو تشکل جانشین "جبهه ..." از بررسی "پرونده لیدر جریان انحرافی" در سازمان بازرسی و کُمیسیون اصل نود خبر داد و اندکی بعد یک عُضو کُمیسیون مزبور اطلاع داد که نتیجه شکایت از آقایان مشایی و بقایی "در کمتر از یک ماه دیگر در اختیار جامعه قرار خواهد گرفت".
همزمان، حُجت الاسلام احمد سالک، یک مقام بُلندپایه امنیتی در بارگاه آقای خامنه ای، با حمله شدید به زیرمجموعه دولت، آنها را به "ارتباطات خارجی" و به طور مُشخص، "انگلیس، اسراییل و روسیه" مُتهم کرد. وی با تاکید بر این که "اینها یک طرحی داشتند که قرار بود در قالب این طرح با کسب کلید قُدرت مجلس نُهُم، رو بیایند"، اطلاع داد: "بر آنها نظارت کامل داریم. حرکتهایی که انجام می دهند، چه آشکار و چه پنهان را تعقیب می کنیم."
آقای سالک پیش از آنکه "حل مساله توسط قُوه قضاییه و دستگاه های امنیتی" را روی میز بگذارد، بی نتیجه بودن مُقاومت و ترسیم "خط قرمز" را به خانه شاگرد "آقا" اینگونه گوشزد کرده بود: "آقای احمدی نژاد با 25 میلیون رای، 11 روز به منزل رفتند و هیچ اتفاقی نیافتاد، چون کشور مُدیریت خودش را دارد."
با این حال، تصفیه گُماشتگان مُتمرد به تنهایی، پروژه آقای خامنه ای را به موفقیت نمی رساند. او می بایست ساکتین، خواص بی بصیرت، مُحافظه کاران و اصلاح طلبان، نیروهای که به گونه بالقوه می توانند مُدعی صندلیهای خالی شده شوند را به حاشیه براند و به مُوازات آن، برای جنگ علیه جامعه ی مُعترض و برکنار داشتن آن از جدال در "بالا"، در حجمی دوچندان اُردو بکشد؛ یک لُقمه بُزُرگ که به نظر نمی رسد گلوی رنجور آقای خامنه ای تاب قورت دادن آن را داشته باشد.
منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر