۱۳۹۰ شهریور ۹, چهارشنبه

"سالانه ۱٨٠هزار نفر كشور را ترک می کنند"



بخشی از سرمقاله روزنامه اطلاعات سه شنبه  8 شهریور 1390

اگر فضاي مناسب و استقبال نقد شوندگان و اساسا پذيرش نظر ديگران در اين جغرافيا مرسوم و بلكه رويه شود، آنگاه مي‌توان هر هفته‌اي را ـ از جمله هفته دولت ـ به نقد سازنده آن كه هفته به نامش است، همت گماريم. مثلا در هفته دولت، بخواهيم دولت بيلاني ارائه دهد كه درآمد تزايدي و تصاعدي نفت در اين سال‌ها چه شد و چگونه هزينه شد. وقتي متوسط درآمد نفتي دولت در سال به 80 ميليارد دلار رسيده است، تفاوتش با زماني كه 20 ميليارد دلار بود يا حتي 20 ميليارد دلار هم نبود، چيست؟ چگونه مي‌توان اين تفاوت را حس كرد؟

مي‌توان پرسيد كه چه‌طور شد در دوره‌اي كه درآمد نفتي روند صعودي پرشتاب گرفت، رشد اقتصادي روند نزولي پرشتاب‌تر گرفت؟

دولتي كه شعار استقلال و اتكاي به داخل و اتكاي به مردمش از همه دولت‌هاي پيشين بلندتر و زنگ‌دارتر است، چگونه است كه آمار محصولات وارداتي‌اش ركورد تاريخ را شكسته است؟

چه‌طور است كه مردمي‌ترين دولت، حتي نرخ تورم و بيكاري را هم محرمانه كرد و چرا مردم نامحرم آمارهاي اقتصادي و عملكرد دولت خود شد‌ه‌اند؟

چه‌طور شد كه آموزش و پرورش مان كه متحول نشد، اعتياد هم در مدارس شيوع و گسترش يافت. دانشگاه‌هايمان هم دچار افت كيفي شد و طبق آمار سالانه 180 هزار تن از افراد سرآمد كشور، ترك ديار كردند؟

چه‌طور شد كه پس از خودكفايي نمادين در توليد گندم، دوباره واردكننده شديم. چه‌طور شد كه برنج‌هاي هندي و پاكستاني را در تعاوني‌هاي روستاهاي شمال توزيع كرديم؟
چگونه شد كه بيكاري هم كاهش نيافت. اصلاً دولت كه اعلام كرده بود امسال 5/2 ميليون شغل ايجاد مي‌كند، چرا اكنون آمار 5 ماه نخست سال را نمي‌دهد تا بدانيم چه قدر به‌وعده‌اش وفادار است؟

طرح محيرالعقول انتقال ضربتي 40 درصد از كارمندان دولت به خارج از تهران و آن همه شعار و هياهو و پز و تعارف و وعده اصلا چه شد؟! كجا رفت؟ انتقال 5 ميليون نفر از جمعيت تهران چه شد؟ چه‌طور است كه اين شهر هر روز شلوغ‌تر و بي‌نظم‌تر و آلوده‌تر مي‌شود؟ چه‌طور است كه درياچه اروميه و تقريبا همه تالاب‌هاي كشور دارد خشك مي‌شود و كسي هم پاسخ نمي‌دهد؟

دولت براي ارتقاء سطح فرهنگي جامعه چه كرد؟ چرا خشونت اينچنين مهار گسيخته شد؟ چرا بزهكاري افزايش و احساس امنيت مردم كاهش يافت؟ چرا اعتياد و فساد فزوني گرفت؟
و بالاخره اينكه چرا مردم، در سراسر كشور، در شهرها و روستاها تا اين حد مشكل دارند كه تا رئيس‌جمهوري پا به آنجا مي‌گذارد، هزاران و بلكه دهها هزار نفر كاغذ به دست به سوي او مي‌شتابند. هرچند اين هجوم را دولت علاقه‌مند است از سر اشتياق بداند، اما آيا آن نامه‌ها هم از روي اشتياق و براي ابراز دلتنگي است؟! چه‌طور شد كه اين‌طور شد؟!

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر