۱۳۹۰ مهر ۱۳, چهارشنبه

ماهی از سر گَنده گردد نی ز دُم




بی تردید تاکتیک فرار به جلو را آقایان جهرُمی، بهمنی، حُسینی، خاوری یا احمدی نژاد اختراع نکرده اند، اما اینکه رییس آنها، آیت الله خامنه ای، محلول زیردستان اش را برای پاک کردن لکه فساد سه هزار میلیاردی از دامن خود باز مصرف کند، بهترین نشانه ی این نیست که راهی برای خُروج از تنگنای توضیحی ای که با آن روبرو است، در چنته دارد.
رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه، در نخُستین واکُنش خود به "بُزُرگترین فساد تاریخ اقتصادی کشور" مُدعی شد، "چند سال قبل توصیه های موکدی راجع به مقابله با فساد اقتصادی به مسوولین کشور" کرده است و سپس نتیجه گرفت: "اگر عمل می کردند، دیگر این فساد بانکی اخیر پیش نمی آمد."
جان کلام آقای خامنه ای در این استدلال ارزان که آن را با ته مایه ای از فخرفروشی ریشخند آمیز پیرامون دوراندیشی خود همراه کرده، این است که غارت خزانه همگانی توسُط مسوولان ارشد رژیم اش به او ربطی ندارد و هر آنچه که انجام گرفته، بر خلاف دستور و فارغ از آگاهی وی صورت پذیرفته است.
او ساده ترین و همزمان رایج ترین توجیهی که یک مُجرم به دام اُفتاده به آن مُتوسل می شود را انتخاب کرده و آن بی خبر نشان دادن خویش از وقوع جُرم و مُتهم کردن دیگران به ارتکاب آن است. آیت الله خامنه ای به طور جدی مایل است شنوندگانش باور کنند که او "چند سال پیش" تذکُر داده و سپس به کُنج خانه خزیده تا اینک آنچه که "جنجال و هیاهو" می نامد، او را از خواب بیدار کند.
گویی در این "چند سال" آقای خامنه ای رییس جمهور تعیین نکرده، نماینده به مجلس نفرستاده، به دست گُماشته خود اُرگانهای نظارتی را حذف نکرده، خزانه همگانی را به قُرُقگاه فراشهای نظامی و امنیتی اش بدل نساخته و یا از "خانه فاطمی" تا "بازداشتگاه کهریزک"، به عُنوان جان پناه تبهکاران اقتصادی و قاتلان حرفه ای میانداری نکرده است.
رهبر جمهوری اسلامی خود بهتر می داند که با گرفتن یک ژست ناشیانه حق به جانب اینجا و ایراد دفاعیاتی نامُنظم و سر درگُم آنجا، پرونده بسته نمی شود. از همین روست که صفحه را پُشت و رو کرده و با لحن و ادبیات تلکه بگیران به "رسانه ها" دستور می دهد، "موضوع را کُش ندهند" و پیرامون "عده ای که می خواهند از این حوادث سوواستفاده کنند و توی سر مسوولین کشور بزنند" هوچی گری می کند. حال هر آن که مایل است ارتباط آقای خامنه ای با دُزدی میلیاردی و "مسوولان" لو رفته اش را دریابد، می تواند به تقلای وی برای جلوگیری از طرح آن و به دست گرفتن ماله به منظور کشیدن دوغاب "مصلحت" روی دوسیه توجه کند.     
رییس چهل دُزد تهران از غار بیرون آمده است تا با دُروغ زنی و تلاش برای گُمراه سازی افکار، مُهر دیگری پای سند ورشکستگی نظام جمهوری اسلامی بزند. او و همدستانش، سر گندیده سیستمی هستند که تباهی تا دُم و دُنبالچه آن نیز گُسترش یافته و درمان بردار نیست.
 منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر