صادق سرمد:
بر بزرگان جمت اشکی نمیریزی ولی …… در عزای تازیانت عیش عاشوراستی …… بر ابومسلم نمیگریی که خنداندت ولی …… در غم طفلان مسلم شیونت برپاستی …… سد هزاران لاله از ایران زمین شد داغدار …… تو هنوزت شیون از داغ دل لیلاستی ….. اینهمه سردار ملی غوطه زد در خاک و خون …… باز چشمت اشک ریز اصغر و صغری ستی …… گریه کن بر انقراض دولت ساسانیان …… کاین مذلت ها همه برخاستی زآنجاستی …… قرنها سعی تو در بیگاری بیگانه رفت …… بر سرت بیگانه ز آنرو سرور و آقاستی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر