هنوز چند روز از خنثا سازی عملیات یک تیم تروریستی وابسته به رژیم جمهوری اسلامی در آمریکا نمی گذرد که ابراز تردید درباره آن به شیوه گمانه زنی در روزنامه های پر تیراژ آمریکا شروع شده است. جالب است که بیشترین این گمانه ها به سمتی گرایش دارد که اصل موضوع و وابسته بودن این تیم ترور به واحد قدس سپاه را به زیر سووال ببرند. روزنامه وال استریت ژورنال، مجله تایم و خبرگزاری فرانسه یکصدا دم گرفته اند که "واحد قدس سپاه حرفه ای تر عمل می کند، طرح به هم ریخته است، رژیم از کارتل مواد مخدر استفاده نمی کند، سابقه عملیات چیز دیگری را نشان می دهد، عدم انگیزه فرد دستگیر شده، غیر حرفه ای بودن عناصر و انتخاب هدف، زمانبندی عملیات و... تردید برانگیز است" و غیره.
اما آنچه این "کارشناسان" تیمهای عملیات برون مرزی سپاه دقت نمی کنند این است که در گذشته هر بار تروریستهای رژیم به شیوه ای جدید دست به عمل زده اند و به همین دلیل توانسته اند سازمانهای اطلاعاتی و دستگاه امنیتی را دور بزنند. جالب اینجاست همه این کارشناسان کور کردن رابطه سپاه قدس با این ماجرای رو شده، ادعا دارند که امکان ندارد یک دستگاه حرفه ای ترور به فردی همچون منصور ارباب سیر متوسل شود، زیرا او را "حواس پرت"، "بذله گو" و "غیر مذهبی" معرفی می کنند. اما اینان نمی گویند که چگونه یک فروشنده اتومبیلهای دست دوم می تواند 100 هزار دلار پیش پرداخت به حساب طرفهای مقابل واریز کند و این پول از کجا آمده است؟
چه خصومت شخصی ای این فرد می تواند با سفیر عربستان داشته باشد که چنین پولی را بپردازد و وعده دهد که "اربابهای او در کار قاچاق مواد دست دارند و می توانند خروارها مواد مخدر مورد نیاز آنها تامین کنند"؟ و کیست که نداند سپاه پاسداران در کار قاچاق مواد دست دارد و سالهاست که در این مورد کارآزموده شده است.
در حالی که تردید سازان این پرونده نقش واحد قدس سپاه در آن را نامحتمل می دانند، مقامهای پلیس می گویند که ارباب سیر در حضور مقامات با رابط خود در واحد قدس سپاه تماس گرفته و با او در مورد این ماجرا گفتگو و مشورت کرده است.
علامات و نشانه ها بیشتر صحت این پرونده را محتمل می کند تا آن چیزی که تردید سازان ادعا دارند، زیرا هماوردی عربستان سعودی و رژیم در بحرین، کشاکش منطقه ای آنان در یمن، دخالت دو طرف در سوریه و روبرویی آنان با یکدیگر، همچنین دست داشتن تروریستهای وابسته به رژیم در قتل حریری، نخست وزیر لبنانی نزدیک به سعودی، می تواند نشانه هایی برای چرایی ترور سفیر عربستان باشد.
اجرای این عملیات غافلگیر کننده توسط عناصری که به هیچ وجه شک برانگیز نیستند و اجرای آن در جایی که تصور هم نمی شود کرد، نشانه های بارز دست داشتن یک تیم حرفه ای است. برهم ریختن عناصر شناخته شده در طراحی آن، نه تنها نقطه قوت این طرح است، بلکه نشانه ای از این است که طراحان آن حساب شده کاری کرده اند که در صورت لو رفتن، کمترین رد شناخته شده ای از خود را به جا گذاشته و فضای کافی برای فرار داشته باشند.
سالهاست که تیمهای ترور رژیم در کشورهای اروپایی و آمریکا دست به عملیات نزده اند. در گذشته نیز قتل مخالفان رژیم به شیوه ترور در خارج از کشور از آمریکا شروع شد و اکنون دوباره به دلایلی رژیم تلاش می کند که امکان فعال کردن این واحدهای برون مرزی خود را آزمایش کند.هر چند هنوز به طور قطع نمی توان گفت که به چه دلایلی این عملیات طراحی شده است، اما با توجه به سوابق رژیم جمهوری اسلامی و توسل آن به اینگونه اعمال برای باج خواهی و زهر چشم گرفتن، باید فعالیت مجدد تیمهای ترور آنرا جدی گرفت و بیش از اینکه در مورد عدم دخالت سپاه و یا وزارت اطلاعات رژیم تردید بافی و اذهان را منحرف کرد، با قاطعیت جلو گسترش قتل و کشتار و رعب آفرینی توسط تروریستهای صادراتی آنان را گرفت.

اما آنچه این "کارشناسان" تیمهای عملیات برون مرزی سپاه دقت نمی کنند این است که در گذشته هر بار تروریستهای رژیم به شیوه ای جدید دست به عمل زده اند و به همین دلیل توانسته اند سازمانهای اطلاعاتی و دستگاه امنیتی را دور بزنند. جالب اینجاست همه این کارشناسان کور کردن رابطه سپاه قدس با این ماجرای رو شده، ادعا دارند که امکان ندارد یک دستگاه حرفه ای ترور به فردی همچون منصور ارباب سیر متوسل شود، زیرا او را "حواس پرت"، "بذله گو" و "غیر مذهبی" معرفی می کنند. اما اینان نمی گویند که چگونه یک فروشنده اتومبیلهای دست دوم می تواند 100 هزار دلار پیش پرداخت به حساب طرفهای مقابل واریز کند و این پول از کجا آمده است؟
چه خصومت شخصی ای این فرد می تواند با سفیر عربستان داشته باشد که چنین پولی را بپردازد و وعده دهد که "اربابهای او در کار قاچاق مواد دست دارند و می توانند خروارها مواد مخدر مورد نیاز آنها تامین کنند"؟ و کیست که نداند سپاه پاسداران در کار قاچاق مواد دست دارد و سالهاست که در این مورد کارآزموده شده است.
در حالی که تردید سازان این پرونده نقش واحد قدس سپاه در آن را نامحتمل می دانند، مقامهای پلیس می گویند که ارباب سیر در حضور مقامات با رابط خود در واحد قدس سپاه تماس گرفته و با او در مورد این ماجرا گفتگو و مشورت کرده است.
علامات و نشانه ها بیشتر صحت این پرونده را محتمل می کند تا آن چیزی که تردید سازان ادعا دارند، زیرا هماوردی عربستان سعودی و رژیم در بحرین، کشاکش منطقه ای آنان در یمن، دخالت دو طرف در سوریه و روبرویی آنان با یکدیگر، همچنین دست داشتن تروریستهای وابسته به رژیم در قتل حریری، نخست وزیر لبنانی نزدیک به سعودی، می تواند نشانه هایی برای چرایی ترور سفیر عربستان باشد.
اجرای این عملیات غافلگیر کننده توسط عناصری که به هیچ وجه شک برانگیز نیستند و اجرای آن در جایی که تصور هم نمی شود کرد، نشانه های بارز دست داشتن یک تیم حرفه ای است. برهم ریختن عناصر شناخته شده در طراحی آن، نه تنها نقطه قوت این طرح است، بلکه نشانه ای از این است که طراحان آن حساب شده کاری کرده اند که در صورت لو رفتن، کمترین رد شناخته شده ای از خود را به جا گذاشته و فضای کافی برای فرار داشته باشند.
سالهاست که تیمهای ترور رژیم در کشورهای اروپایی و آمریکا دست به عملیات نزده اند. در گذشته نیز قتل مخالفان رژیم به شیوه ترور در خارج از کشور از آمریکا شروع شد و اکنون دوباره به دلایلی رژیم تلاش می کند که امکان فعال کردن این واحدهای برون مرزی خود را آزمایش کند.هر چند هنوز به طور قطع نمی توان گفت که به چه دلایلی این عملیات طراحی شده است، اما با توجه به سوابق رژیم جمهوری اسلامی و توسل آن به اینگونه اعمال برای باج خواهی و زهر چشم گرفتن، باید فعالیت مجدد تیمهای ترور آنرا جدی گرفت و بیش از اینکه در مورد عدم دخالت سپاه و یا وزارت اطلاعات رژیم تردید بافی و اذهان را منحرف کرد، با قاطعیت جلو گسترش قتل و کشتار و رعب آفرینی توسط تروریستهای صادراتی آنان را گرفت.
جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر