آخرین سفر سیاحتی آقای محمود احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری به نیویورک، یک تریبون جهانی برای به نمایش گذاشتن تشتُت داخلی هیات حاکمه جمهوری اسلامی و بُحران سیاسی که "نظام" در چنبره اش بسر می برد، فراهم آورد.
در همان هنگام که آقای احمدی نژاد، روی زانو و از طریق رسانه های آمریکای مشغول فرستادن علایمی از آمادگی جمهوری اسلامی برای مُذاکره با کاخ سفید بود، رُقبای او در داخل نیز به نوبه خود سیگنالهایی را به آدرس مُخاطبان وی ارسال می کردند.
اگرچه آقای خامنه ای و شُرکا بی درنگ نمایندگان مجلس را به مثابه قُطب مُخالف رویکرد آقای احمدی نژاد به میدان بازی آورده بودند، اما چنین می نمود که این حمله لفظی به تنهایی نمی تواند مرزهای واقعی قُدرت آقای احمدی نژاد را به مقامهای آمریکایی نشان دهد. بازداشت و به زندان روانه ساختن آقای جوانفکر، یکی از پایوران ارشد دولت، گُذاشتن سنگی در ترازوی تعادُل قوا به شمار می رفت که به روشنی قابل اندازه گیری بود.
این یک خرابکاری پُر سر وصدا بود که بخشی از حُکومت ایران روز روشن و روی صحنه ی نشست مجمع عُمومی سازمان ملل علیه بخش دیگر آن صورت می داد. تردیدی نیست که پس از این اقدامات، ژست مُقتدرانه سُخنگوی نگون بخت فراکسیون نظامی - امنیتی دولت پیرامون موضوع رابطه با آمریکا در سطح کُنش مترسک کشتزار فروکش کرد، اما این ابتکار، اقتدار "نظام" در مجموع و تا آنجا که به تخمین ثبات سیاسی آن در پهنه بین المللی برمی گردد را نیز کنار وی به همان دیرک بست.
از نظر مصرف داخلی نیز وضع چندان بهتر نیست. جبهه گیری گُسترده علیه تحرُکات آقای احمدی نژاد برای دور زدن ولی نعمتهای خود، به معنای گُشایش زاویه دیگری از بی مایه گی و کوته بینی سیاسی "رهبر" نیز هست. او تنها دو سال پیش از این، از انتصاب خونین گُماشتگانش اینگونه دفاع کرده بود: "الان رییس جمهور با هركسی در دنیا ملاقات كند و حرف بزند، من از حرف زدن او نگران نیستم. میدانم كه در خلاف جهت انقلاب و سیاست كلی نظام مطلبی گفته نخواهد شد."
دسیسه های امروز آقای خامنه ای علیه سوگُلی پیشین اش، فقط وُسعت خرابیهایی که دیروز به بار آورده را آشکار می کند.
منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر