۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه

نشریه سپاه پاسداران: اصولگرايي و اصلاح‌طلبي، دو جریان اصلی حکومت هستند





سایت حکومتی جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران: نگاه شوراي نگهبان اين‌گونه نيست كه هر فردي را كه اصلاح‌طلب است، چشم‌بسته ردصلاحيت كند بلكه قانون و عملكرد افراد، ملاك تصميم‌گيري اعضاي اين شوراست و اگر رفتار افراد، مطابق قانون باشد قطعا تائيد مي‌شوند و در غير اين صورت تاييد نخواهند شد.

اصلاح‌طلبي و اصولگرايي در كشور ما مفاهيمي ‌هستند كه اگرچه به شكل كلي در عرصه تئوري و روي كاغذ براي آنها شاخص‌هايي مطرح مي‌شود، اما در عرصه عمل اين‌طور نيست و از يك انتخابات تا انتخابات ديگر شاخص‌هاي عملي آنها متفاوت است.

بر همين اساس است كه شاهديم پوشش و فراگيري هر يك از اين جريان‌ها در انتخابات مختلف متفاوت است و عرصه سياسي كشورمان همواره با اين پديده روبه‌روست كه در زمان هر انتخابات بر سر افرادي كه مي‌توانند زير چتر يكي از جريان‌هاي اصلي يعني اصولگرايي و اصلاح‌طلبي قرار گيرند، اختلاف نظر وجود دارد. اصولگرايان براي رفع اين مشكل، مدتي است دست به كار شده‌اند و علاوه بر منشوري كه از سوي جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم تدوين شده است با تشكيل كميته‌اي در صدد تعيين مصاديق اصولگرايي در انتخابات مجلس نهم هستند.

اما در جناح ديگر يعني اصلاح‌طلبان، تاكنون چنين اتفاقي نيفتاده است و طيف گسترده‌اي از فعالان سياسي با انواع و اقسام ديدگاه‌ها خود را اصلاح‌طلب مي‌دانند. يك سر اين طيف سياسي را افرادي تشكيل مي‌دهند كه با اندكي اغماض مي‌توان آنها را در جريان اصولگرايي هم قرار داد، اما در سر ديگر طيف، حتي برخي افراد ضدانقلاب خارج از كشور هم خود را اصلاح‌طلب مي‌خوانند. البته اين آسيب مدت‌هاست از سوي چهره‌هاي اصلي جريان اصلاح‌طلبي مورد اشاره قرار گرفته و در پي رفع آن برآمده‌اند. تاكيداتي كه پيش از انتخابات رياست جمهوري
۸۸ از سوي سيد‌محمدخاتمي، رئيس‌جمهور سابق كشورمان مبني بر ضرورت بازتعريف اصلاح‌طلبي صورت مي‌گرفت در همين راستا بود، اما اين اتفاق نيفتاد و بعد هم با اتفاقاتي كه در حوادث پس از انتخابات افتاد اين موضوع كاملا به محاق رفت و اين در حالي است كه به نظر مي‌رسد تعيين چارچوب‌ها براي جريان اصلاح‌طلبي حتي بيش از جريان اصولگرا ضروري است.

اما اصلاح‌طلبان با مشكل ديگري هم روبه‌رو هستند و آن اين‌كه با توجه به فعاليت و موضعگيري‌هاي مختلف اعضاي اين جريان در حوادث
۲ سال گذشته، نهادهاي نظارتي كشور كدام بخش از اين جريان را مجاز به حضور در انتخابات مي‌دانند. بنابراين در حال حاضر ۲ سوال مطرح است و آن اين‌كه اصلاح‌طلبان چگونه در انتخابات حضور مي‌يابند و ديگر اين‌كه نهادهاي نظارتي در خصوص حضور اعضاي اين جريان چه موضعي دارند؟

طي مدتي كه از انتخابات رياست‌جمهوري دهم تاكنون مي‌گذرد، مطالبي كه از سوي چهره‌هاي اصلي اصلاح‌طلبي در اين زمينه مطرح شده چيزي بيش از تعيين شرط و شروط براي حضور در انتخابات نبوده است. اين شرط‌گذاري‌ها هم بي‌پاسخ نبوده، به گونه‌اي كه پيش از اين، آيت‌الله احمد جنتي كه دبيري شوراي نگهبان و رياست هيات مركزي نظارت بر انتخابات مجلس نهم را به عهده دارد در خطبه‌هاي نماز جمعه تهران تاكيد كرد اصلا نيازي به حضور اين عده در انتخابات نيست.
ولي همه اظهار نظرها به تندي اظهارات جنتي نبوده است. به عنوان مثال عباسعلي كدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان در خصوص چگونگي تاييد يا رد صلاحيت كانديداهاي انتخابات مجلس نهم مي‌گويد: نگاه ما اين نيست كه اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده نبايد حضور داشته باشند. بسياري از دوستان اصلاح‌طلب وجود دارند كه در چارچوب نظام عمل كردند و شوراي نگهبان هم مشكلي با آنها نداشته و ندارد.

به گفته كدخدايي، نگاه شوراي نگهبان اين‌گونه نيست كه هر فردي را كه اصلاح‌طلب است، چشم‌بسته ردصلاحيت كند بلكه قانون و عملكرد افراد، ملاك تصميم‌گيري اعضاي اين شوراست و اگر رفتار افراد، مطابق قانون باشد قطعا تائيد مي‌شوند و در غير اين صورت تاييد نخواهند شد.
سخنگوي شوراي نگهبان با تاكيد بر اين‌كه در بحث تاييد صلاحيت‌ها، رفتار افراد، ملاك عمل است و نه جريانات و گروه‌ها، مي‌گويد: براي شوراي نگهبان فرقي نمي‌كند چه گروهي در انتخابات شركت مي‌كند يا نمي‌كند، بلكه اين شورا اميدوار است همه اقشار در انتخابات شركت كنند و شاهد مشاركت حداكثري در انتخابات باشيم.
اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت مي‌كنند

در حال حاضر اصلاح‌طلبان را مي‌توان از يك نگاه به
۳ بخش تقسيم كرد: دسته اول، اصلاح‌طلباني هستند كه به خاطر مسائل پس از انتخابات قادر به ادامه فعاليت سياسي نيستند، دسته دوم اصلاح‌طلباني هستند كه شايد از نظر قانون، مشكلي براي ادامه فعاليت آنها نباشد ولي خودشان، حضور در انتخابات را مشروط به برآورده شدن شرايطي كرده‌اند.
دسته سوم هم اصلاح‌طلباني هستند كه به نوعي در حاكميت سهم دارند و عمده آنها را فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي ‌تشكيل مي‌دهند.

محمدرضا خباز، نماينده مردم كاشمر كه يكي از اعضاي حاضر در دسته سوم است از تصميم قطعي ساير اعضاي اين طيف براي حضور در انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي ‌خبر داده است. او در گفت‌وگو با جام‌جم مي‌گويد اصلاح‌طلبان مجلس پس از جلساتي كه تا به‌حال داشته‌اند به اين نتيجه رسيده‌اند كه شركت در انتخابات حق آنهاست و قانونا و شرعا كسي نمي‌تواند اين حق را از آنها دريغ كند. وي مي‌افزايد: چون اين حق متعلق به آنهاست بايد از آن كمال استفاده را بكنند و بنابراين آن بخش از جريان اصلاحات كه درون مجلس هستند به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه در انتخابات شركت كنند.

وي در پاسخ به اين سوال خبرنگار جام‌جم كه آيا اين حضور به صورت جرياني و سازمان‌يافته خواهد بود يا به صورت پراكنده، مي‌گويد: پاسخ به اين سوال بستگي به برخوردي دارد كه دستگاه‌هاي نظارت و اجرايي با كانديداهاي جريان اصلاح‌طلبي داشته باشند.
خباز مي‌گويد: اگر هيات‌هاي اجرايي و هيات‌هاي نظارت درصدد برگزاري انتخاباتي سالم و بدون حاشيه باشند، طبيعتا اصلاح‌طلبان مانند دوره‌هاي چهارم، ‌پنجم و ششم مجلس شوراي اسلامي‌شركت و براي همه حوزه‌هاي انتخابيه كانديدا معرفي خواهند كرد، اما اگر برخوردها نامناسب باشد، طبيعتا نمي‌شود از الان تضمين كرد كه حتما اصلاح‌‌طلبان به صورت جرياني شركت كنند.

درجستجوي تعريف جامع

اما اين‌كه دامنه جريان اصلاح‌طلبي در انتخابات پيش‌رو، چه كساني را در بر مي‌گيرد و شاخص‌هاي اين جريان كدامند سوال ديگري است كه از خباز پرسيده‌ايم. به اعتقاد او هيچ‌كدام از جريان‌هاي اصلاح‌طلبي و اصولگرايي، تعريف جامع و مانعي ندارند و عموما آنچه به عنوان تعريف از اين دو جريان مطرح مي‌شود برداشت‌هايي است كه افراد مختلف از اين دو جريان دارند.
نكته: علاوه بر منشوري كه از سوي جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم تدوين شده است اصولگرايان با تشكيل كميته‌اي درصدد تعيين مصاديق اصولگرايي در انتخابات مجلس نهم هستند، اما در جناح ديگر، يعني اصلاح‌طلبان تاكنون چنين اتفاقي نيفتاده است

وي اصلاح‌طلبان را به يكي از دو بال پرنده تشبيه مي‌كند و مي‌گويد: همان‌طور كه اصولگرايان از سابقه‌اي بيش از
۳۰ سال برخوردارند جريان اصلاح‌طلبي نيز همين‌طور است، تفاوت آنها در اسم‌هاست وگرنه اينها ۲ جرياني هستند كه از ابتداي انقلاب در همه فراز و نشيب‌ها، ياور انقلاب بوده‌اند.
خباز در خصوص تعريف اصلاح‌طلبي مي‌افزايد: من در حال حاضر نمي‌توانم تعريفي ارائه كنم كه قطعا براي همه اصلاح‌طلبان قابل قبول باشد، ولي از نظر شخص خود من اصلاح‌طلبان كساني هستند كه مي‌خواهند در چارچوب شرع مقدس اسلام، قانون اساسي، خط امام و تحت راهنمايي رهبر معظم انقلاب فعاليت كنند كه البته ويژگي آنها نگاه نوآورانه‌اي است كه به مسائل دارند.
حمايت از آزادي بيان و انديشه، احترام به حقوق مردم و استفاده از ظرفيت‌هاي اجرا نشده قانون اساسي از ديگر ويژگي‌هايي است كه از نگاه خباز به عنوان ويژگي‌هاي اصلاح‌طلبي مطرح است.

شرط اصولگرايان براي رقيب

علاوه بر خود اصلاح‌طلبان و مسوولان شوراي نگهبان كه نهايتا تمام ‌كانديداهاي انتخابات مجلس نهم، بايد براي شركت در انتخابات از فيلتر آنها عبور كنند، اين روزها در سايت‌ها اظهارنظرهاي بسيار زيادي از سوي چهره‌هاي سياسي اصولگرا نيز در خصوص حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي مجلس به چشم مي‌خورد. اكثر اين اظهارنظرها در قالب شرط و شروط براي اصلاح‌طلبان مطرح شده است و شايد در نگاه اول غير منطقي به نظر برسد كه يك رقيب براي رقيب خود شرط بگذارد، اما با توجه به اين‌كه گفتمان اصولگرايي در حال حاضر، گفتمان غالب كشور است و اصولگرايان به نوعي يا در صدر امورند يا با متوليان امر، نزديكي و قرابت دارند نظرات فعالان اين عرصه مي‌تواند شمايي كلي از شرايط انتخابات پيش رو را به تصوير بكشد.

يكي از اصولگراياني كه در مورد حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات پيش رو اظهار نظر كرده علي لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي ‌است.
وي در واكنش به افرادي كه جريان اصلاح‌طلبي را يك جريان مرده مي‌دانند مي‌گويد: نفي اصلاح‌طلبان، نفي واقعيت است و هيچ دليلي وجود ندارد كه اصولگرايان وجود جريان اصلاح‌طلب را در انتخابات پيش‌ رو نفي كرده و ناديده بگيرند.
لاريجاني به صورت تلويحي، شرط حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات را چگونگي رفتار آنها اعلام كرده و مي‌گويد: اگر اصلاح‌طلبان بخواهند در انتخابات مجلس نهم در صحنه حضور داشته باشند، بايد تجربه گذشته براي آنها درس‌آموز باشد.

جلسه اصلاح‌طلبان براي شركت در انتخابات

بحث پايان جريان اصلاح‌طلبي كه لاريجاني هم نسبت به آن واكنش نشان داده، موضوعي است كه بعد از انتخابات رياست‌جمهوري
۸۸ از سوي برخي فعالان سياسي مطرح شده است. آن دسته از فعالان سياسي كه چنين نظري دارند معتقدند با ساختارشكني‌هايي كه از سوي برخي چهره‌هاي اصلاح‌طلب در جريان حوادث پس از انتخابات صورت گرفت، اكثر اعضاي اين جريان جواز فعاليت سياسي خود را از دست داده‌اند و ديگر جايگاهي در معادلات سياسي كشور ندارند.

طرح اين احتمال كه برخي از اصلاح‌طلبان هم به خاطر برآورده نشدن شرط‌هايشان از سوي نظام در انتخابات آينده شركت نخواهند كرد، تئوري مرگ جريان اصلاح‌طلبي را تقويت مي‌كرد ولي اخباري كه اين روزها منتشر مي‌شود حكايت از تصميم شماري از اصلاح‌طلبان براي شركت در انتخابات دارد.
برخي از اخبار مبني بر تصميم اصلاح‌طلبان براي حضور در انتخابات از سوي اصولگرايان منتشر شده است، اصولگراياني كه اين روزها در حال تلاش براي طراحي ساز و كاري براي رسيدن به وحدت هستند و وجود يك رقيب براي آنها مي‌تواند انگيزه‌اي باشد تا فعاليت‌هايشان را معنادارتر بيابند.

محمدنبي حبيبي، دبير كل حزب موتلفه در خصوص فعاليت‌هاي انتخاباتي اصلاح‌طلبان مي‌گويد: تا جايي كه من اطلاع دارم اصلاح‌طلبان نيز براي ورود به انتخابات نهم جلساتي برگزار كرده‌اند و
۲ تصميم مهم‌شان هم اين است كه اولا در انتخابات شركت كنند و دوم اين‌كه با فهرست و نامزدهاي واحد به ميدان انتخابات بيايند.
حبيبي ضمن مخالفت با كساني كه جريان فكري اصلاح‌طلبي را پايان يافته مي‌دانند، تاكيد مي‌كند كه وجود آن دسته از فعالان سياسي منتسب به اصلاحات كه نظام جمهوري اسلامي ‌بخصوص موضوع ولايت فقيه و فصل‌الخطاب بودن ولي‌فقيه و قانون اساسي را قبول دارند، براي كشور مفيد است.
وي مي‌گويد اگر فرد يا تشكلي اصل نظام اسلامي، ولايت فقيه و فصل‌الخطاب بودن ولي‌فقيه را قبول و موضع روشن و مشخصي عليه براندازان داشته، اما جريان اصولگرايي را قبول نداشته باشد به هيچ وجه نمي‌توان به او انگ ضديت با انقلاب زد.

حسين فدايي، دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي‌هم در خصوص شرايط حضور اصلاح‌طلبان معتقد است اعضاي اين جريان ابتدا بايد حوادث پس از انتخابات را محكوم و اميد دشمن را از خود قطع كنند. وي مي‌افزايد اين افراد و جريان‌ها بايد در صحنه اجرا و عمل به گونه‌اي موضعگيري كنند كه فصل تمايز آنها با جريان ضد انقلاب مشخص شود.
البته همه اصولگرايان هم به يك شكل فكر نمي‌كنند و به عنوان مثال علي مطهري،‌ عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس دليلي نمي‌بيند كه شوراي نگهبان بخواهد صلاحيت نامزدهاي جريان اصلاح‌طلبي را رد كند. او معتقد است به جز ميرحسين موسوي و مهدي كروبي، شوراي نگهبان نبايد صلاحيت فرد ديگري را در ارتباط با حوادث پس از انتخابات رد كند.
با در نظر گرفتن اظهار نظرهاي مختلف كه چه از سوي مسوولان شوراي نگهبان و چه از سوي فعالان سياسي مطرح شده است مي‌‌توان انتظار داشت كه در انتخابات مجلس نهم، جريان اصلاحات حتي اگر شده به صورت كمرنگ همچنان به عنوان يكي از پايه‌هاي رقابت انتخاباتي حضور داشته باشد.

بعضي از تحليلگران سياسي معتقدند اصلاح‌طلبان با شركت در انتخابات و به دست آوردن تعدادي از كرسي‌هاي مجلس راحت‌تر مي‌توانند به خواسته‌هايي كه در قالب شرط مطرح مي‌كنند تا حدي دست يابند به جاي آنكه با اصرار بر تحقق شرط‌هايشان، انتخابات را تحريم كنند، چرا كه تحريم انتخابات به انزواي آنها بيشتر دامن مي‌زند و نظام هم نشان داده است كه معمولا در مقابل چنين شرط‌گذاري‌هايي كوتاه نمي‌آيد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر