بررسی آمار رسمی مبتلایان به ایدز در سالهای مختلف نشان میدهد که هر ۶ ساعت یک نفر در ایران به ایدز مبتلا میشود.
دکتر سیداحمد علینقی، پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران در گفتوگو با قانون میگوید: آمار رسمی مبتلایان به ایدز در ایران ۲۲ هزار نفر و بنابراین برآورد آمار واقعی حدود ۱۰۰ هزار نفر است.
به گفته وی، بر اساس فرمولهای سازمان بهداشت جهانی در تمام کشورهای جهان آمار مخفی از ایدز وجود دارد که به دلایل زیادی از جمله انگ و تبعیض خودشان را معرفی نمیکنند. براساس این فرمول در ایران نیز تخمین آنها حدود ۵ برابر مقدار ثبت شده، یعنی آمار واقعی مبتلایان این بیماری در ایران حدود ۹۰ تا ۱۰۰ هزار نفر است.
یکی از قربانیان این بیماری میگوید: «ایدز بمبی بود که در زندگیام منفجر شد.»
پریسا ۱۷ سال پیش و در موج اول ایدز مبتلا شده است. بیماری را از شوهرش گرفته که درخارج از کشور دکترای فیزک اتمی میخوانده است. «همسرم در خارج از کشور تصادف کرد؛ خون آلوده به او تزریق کردند و مبتلا شد.» همسر پریسا ۱۰ سال پیش فوت کرده است.
«از محل کارش اخراج شد؛ دوستان صمیمیاش او را ترک کردند؛ حتی به او تلفن هم نمیزدند. دیگر نتوانست تحمل کند؛ بیماریش او را نکشت، بیمهریها…»
پسر ۱۶ ساله پریسا نیز به اصطلاح «مثبت» است: «مدرسه که بیماریاش را فهمید، اخراجش کرد. بعد به این شرط قبول کردند که صندلی جداگانهای برایش بگذارند. کسی با پسرم بازی نمیکرد و تا ۳ سال برای ثبت نام مجدد او مشکل داشتم. میگفتند که اولیاء بچههای دیگر گفتهاند اگر این بچه در مدرسه باشد، بچههایمان را از مدرسه میبریم. محیط برایش آزاردهنده بود و از مدرسه فرار میکرد. الان هم به سختی و غیرحضوری درس میخواند.»
پریسا تاکید میکند: «برای اینکه بچهام آموزش درست داشته باشد، جنگیدم. برای اینکه فرزند سالمم را نگه دارم، جنگیدم. من برای اینکه الگوی فرزند کوچکم باشم، جنگیدهام… من برای تمام حقهای طبیعی که یک انسان دارد، جنگیدهام.»
دکتر سیداحمد علینقی، پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران در گفتوگو با قانون میگوید: آمار رسمی مبتلایان به ایدز در ایران ۲۲ هزار نفر و بنابراین برآورد آمار واقعی حدود ۱۰۰ هزار نفر است.
به گفته وی، بر اساس فرمولهای سازمان بهداشت جهانی در تمام کشورهای جهان آمار مخفی از ایدز وجود دارد که به دلایل زیادی از جمله انگ و تبعیض خودشان را معرفی نمیکنند. براساس این فرمول در ایران نیز تخمین آنها حدود ۵ برابر مقدار ثبت شده، یعنی آمار واقعی مبتلایان این بیماری در ایران حدود ۹۰ تا ۱۰۰ هزار نفر است.
یکی از قربانیان این بیماری میگوید: «ایدز بمبی بود که در زندگیام منفجر شد.»
پریسا ۱۷ سال پیش و در موج اول ایدز مبتلا شده است. بیماری را از شوهرش گرفته که درخارج از کشور دکترای فیزک اتمی میخوانده است. «همسرم در خارج از کشور تصادف کرد؛ خون آلوده به او تزریق کردند و مبتلا شد.» همسر پریسا ۱۰ سال پیش فوت کرده است.
«از محل کارش اخراج شد؛ دوستان صمیمیاش او را ترک کردند؛ حتی به او تلفن هم نمیزدند. دیگر نتوانست تحمل کند؛ بیماریش او را نکشت، بیمهریها…»
پسر ۱۶ ساله پریسا نیز به اصطلاح «مثبت» است: «مدرسه که بیماریاش را فهمید، اخراجش کرد. بعد به این شرط قبول کردند که صندلی جداگانهای برایش بگذارند. کسی با پسرم بازی نمیکرد و تا ۳ سال برای ثبت نام مجدد او مشکل داشتم. میگفتند که اولیاء بچههای دیگر گفتهاند اگر این بچه در مدرسه باشد، بچههایمان را از مدرسه میبریم. محیط برایش آزاردهنده بود و از مدرسه فرار میکرد. الان هم به سختی و غیرحضوری درس میخواند.»
پریسا تاکید میکند: «برای اینکه بچهام آموزش درست داشته باشد، جنگیدم. برای اینکه فرزند سالمم را نگه دارم، جنگیدم. من برای اینکه الگوی فرزند کوچکم باشم، جنگیدهام… من برای تمام حقهای طبیعی که یک انسان دارد، جنگیدهام.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر