ماجرای اختلاس باور نکردنی دوهزار و هشتصد میلیارد تومانی از سیستم بانکی کشور تبدیل به محملی برای تصفیه حساب بین باندهای داخلی رژیم شده است. در حالی که جریانهای نزدیک به رهبر و ولی فقیه رژیم، افراد وابسته به دولت احمدی نژاد را متهم به دست داشتن در این اختلاس می کنند، روز چهارشنبه 24 شهریور احمدی نژاد به میدان آمد و ادعا کرد: "خوشبختانه بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و مسوولان اطلاعاتی دولت متوجه این موضوع شده و آن را شناسایی کردند و سر و صدایش را در نیاورند تا این افراد را شناسایی و اموالشان را ضبط کنند."
او که عذر بدتر از گناه می آورد نمی گوید در حالی که دولت سعی می کرد تا سر و صدای این اختلاس را در نیاورد، چگونه می خواست اموال این افراد را ضبط کند؟ این درحالی است که جریانات نزدیک به علی خامنه ای با انتشار سند و مدرک ادعا می کنند که وابستگان به دولت و نزدیکان احمدی نژاد در این اختلاس مشارکت دارند. احمدی نژاد که با چنین اتهام سنگینی روبروست، به تهدید طرفهای مقابل پرداخته و می گوید: "ما باز هم سکوت می‌کنیم که به خاطر مقام رهبری است، البته این سکوت وحدت بخش طولانی مدت نخواهد بود."
او در حالی که سکوت خود را امتیاز به نفع رهبر و ولی فقیه رژیم می نامد، همزمان تهدید می کند که این سکوت همیشگی نخواهد بود و در لفافه اشاره می کند که شکستن سکوت او می تواند پای رهبر رژیم را به این مناقشات و پرونده باز کند.
همچنین روز گذشته (پنجشنبه) مرکز ارتباطات دفتر رییس جمهوری رژیم با انتشار بیانیه ای به موضعگیری بسیار تندی علیه جریاناتی که سعی می کنند تا این پرونده را به آنها نسبت دهند، می پردازد و می نویسد: "در ادامه سیاست تخریب دولت خدمتگزار، برخی روزنامه ها و سایتهای زنجیره ای با مطرح شدن موضوع اختلاس بانکی اخیر که توسط دولت شناسایی و مورد رسیدگی قرار دارد، کوشیدند با جو سازی و دروغ پردازی، ضمن انحراف افکار عمومی از اصل ماجرا و مسایل پشت پرده این اختلاس، دولت پاک و ضد فساد را به مشارکت در این قضیه متهم سازند."مرکز ارتباطات رییس جمهوری رژیم با این بیانیه تهدید می کند که فرار به جلو باند مقابل و دخالت دادن عناصری از دولت در این مناقشه برای پنهان کردن دستهایی است که درگیر ماجرا هستند. اصل ماجرا در این دزدی بزرگ چه می تواند باشد که مرکز ارتباطات ریاست جمهوری به آن اشاره می کند؟
اختلاس میلیاردی بزرگ که به گفته احمدی نژاد دولت سعی می کرد تا سر و صدای آنرا در نیاورد و مرکز ارتباطات ریاست جمهوری، اصل ماجرا و مسایل پشت پرده آنرا چیز دیگری می داند، با سر و صدای زیادی از طرف باند طرفدار رهبر رژیم سعی می شود تا به مقامات دولت نسبت داده شود. این ماجرا تبدیل به موضوعی شده است که به دلیل نزدیکی انتخابات مجلس آخوندی می تواند یک طرف این ماجرا را به شدت زیر ضرب ببرد.
آیا دستهای پشت پرده همچون موارد مشابه در این مورد نیز دوباره به توافقاتی می رسند و یا به دلیل افشاگری تا کنونی و عدم توافق باندهای داخلی رژیم، تکلیف یک طرف ماجرا یکسره خواهد شد؟
او که عذر بدتر از گناه می آورد نمی گوید در حالی که دولت سعی می کرد تا سر و صدای این اختلاس را در نیاورد، چگونه می خواست اموال این افراد را ضبط کند؟ این درحالی است که جریانات نزدیک به علی خامنه ای با انتشار سند و مدرک ادعا می کنند که وابستگان به دولت و نزدیکان احمدی نژاد در این اختلاس مشارکت دارند. احمدی نژاد که با چنین اتهام سنگینی روبروست، به تهدید طرفهای مقابل پرداخته و می گوید: "ما باز هم سکوت می‌کنیم که به خاطر مقام رهبری است، البته این سکوت وحدت بخش طولانی مدت نخواهد بود."او در حالی که سکوت خود را امتیاز به نفع رهبر و ولی فقیه رژیم می نامد، همزمان تهدید می کند که این سکوت همیشگی نخواهد بود و در لفافه اشاره می کند که شکستن سکوت او می تواند پای رهبر رژیم را به این مناقشات و پرونده باز کند.
همچنین روز گذشته (پنجشنبه) مرکز ارتباطات دفتر رییس جمهوری رژیم با انتشار بیانیه ای به موضعگیری بسیار تندی علیه جریاناتی که سعی می کنند تا این پرونده را به آنها نسبت دهند، می پردازد و می نویسد: "در ادامه سیاست تخریب دولت خدمتگزار، برخی روزنامه ها و سایتهای زنجیره ای با مطرح شدن موضوع اختلاس بانکی اخیر که توسط دولت شناسایی و مورد رسیدگی قرار دارد، کوشیدند با جو سازی و دروغ پردازی، ضمن انحراف افکار عمومی از اصل ماجرا و مسایل پشت پرده این اختلاس، دولت پاک و ضد فساد را به مشارکت در این قضیه متهم سازند."مرکز ارتباطات رییس جمهوری رژیم با این بیانیه تهدید می کند که فرار به جلو باند مقابل و دخالت دادن عناصری از دولت در این مناقشه برای پنهان کردن دستهایی است که درگیر ماجرا هستند. اصل ماجرا در این دزدی بزرگ چه می تواند باشد که مرکز ارتباطات ریاست جمهوری به آن اشاره می کند؟
اختلاس میلیاردی بزرگ که به گفته احمدی نژاد دولت سعی می کرد تا سر و صدای آنرا در نیاورد و مرکز ارتباطات ریاست جمهوری، اصل ماجرا و مسایل پشت پرده آنرا چیز دیگری می داند، با سر و صدای زیادی از طرف باند طرفدار رهبر رژیم سعی می شود تا به مقامات دولت نسبت داده شود. این ماجرا تبدیل به موضوعی شده است که به دلیل نزدیکی انتخابات مجلس آخوندی می تواند یک طرف این ماجرا را به شدت زیر ضرب ببرد.
آیا دستهای پشت پرده همچون موارد مشابه در این مورد نیز دوباره به توافقاتی می رسند و یا به دلیل افشاگری تا کنونی و عدم توافق باندهای داخلی رژیم، تکلیف یک طرف ماجرا یکسره خواهد شد؟
جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر