۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه
بازداشت یک زندانی سیاسی ۵ روز پس از آزادی
هادی امینی زندانی سیاسی که ۱۷ روز پیش پس از پنج سال حبس از زندان رجایی شهر کرج آزاد شده بود ۵ روز پس از آزادی توسط اداره اطلاعات مهاباد بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هادی امینی شهروند بوکانی در ۲۴ مرداد ماه سال ۸۶ به اتهام عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) بازداشت شده بود و چهار ماه را در سلول انفرادی اداره اطلاعات تحت شکنجه قرار گرفت که به دلیل شکنجههای اعمال شده در اداره اطلاعات یک دستش فلج شده بود.
هادی امینی اواخر سال ۸۷ از زندان مهاباد به زندان اوین تبعید شده و بهار سال ۹۰ از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده بود.
نامبرده در تاریخ ۲۴ مرداد ماه با پایان محکومیت ۵ ساله خود از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد، اما ۵ روز بعد از آزادی توسط اداره اطلاعات بوکان بازداشت شد و پس از ۱۰ روز بازداشت شب گذشته آزاد شد.
گفتنی است، خانواده هادی امینی که به اداره اطلاعات مهاباد مراجعه کرده بودند با تکذیب مسئولین این اداره مبنی بر بازداشت وی روبرو شدند.
شکست پر هزینه در اجلاس غیر متعهدها
اجلاس سران کشورهای غیر متعهد که در روز 5 شنبه 9 شهریور آغاز شد، شکست پرهزینه ای را به سران جمهوری اسلامی تحمیل کرد. اجلاس سران به محاکمه و نقد سیاستهای کشور میزبان در مورد برنامه اتمی، حقوق بشز و حمایت از سوریه تبدیل شد. این انتقادها از طرف بان کی مون، دبیرکل ملل متحد و مرسی، رئیس جمهور مصر در حالی صورت گرفت که رژیم از چاپلوسی و باج دادن دریغ نکرده بود.
رزیم تلاش کرد تا با استفاده از برگزاری اجلاس سران کشورهای غیر متعهد از یک سو تحریمهای بین المللی را دور بزند و از طرف دیگر قطب جدیدی با ریاست دوره ای خود در جهان ایجاد کند. سخنان بان کی مون که به طور مستقیم ولی فقیه و احمدی نژاد را نشانه گرفت بر اهداف رژیم خط بطلان کشید و ولی فقیه را تلخ کام نمود.
از 120 عضو کشورهای جنبش غیر متعهد، 30 نفر از سران شرکت کرده و بقیه شرکت کنندگان سیاه لشکر یا از رده های پایین بودند. حل بحران سوریه با کارگردانی رژیم از جمله اهداف اصلی این اجلاس بود. نه ولی فقیه و نه احمدی نژاد با زدن حرفهای کلی وارد این موضوع نشدند. مرسی بر جنایات بشار اسد تاکید کرد و از انقلاب مردم سوریه دفاع کرد و مسخره این بود که مترجم کنفرانس کلمه انقلاب سوریه را فتنه سوریه ترجمه کرد.
احمدی نژاد در سخن پراکنی خود بار دیگر از مدیریت جهانی صحبت کرد. ولی فقیه از هندسه غلط بین المللی صحبت کرد. صحبتی از سوریه در سخنان این دو دیده نشد.
رهیافت شانزدهمین احلاس سران کشورهای جنبش غیر متعهد بر خلاف تاکید ولی فقیه جهت شکل گیری نظام نوین جهانیِ مورد دلخواه جمهوری اسلامی منجر نمی شود و به کاهش بحران بین رژیم و جامعه جهانی یاری نخواهد کرد.زینت میرهاشمی
۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه
دستگیری جاسوس و محاکمه تروریستهای صادراتی همزمان با برگزاری اجلاس تهران
درحالیکه رژیم جمهوری اسلامی در بوق و کرنا می دمد و اجلاس دوره ای کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را نشانه خروج از انزوای سیاسی و ترمیم چهره خود می داند، از ترکیه خبر می رسد که روز چهارشنبه وزارت امنیت ملی آن کشور 9 نفر را به جرم جاسوسی برای ایران دستگیر کرده است.
روزنامه "حریت" ترکیه گزارش می دهد که "در جریان چند عملیات همزمان در چند شهر ترکیه، این افراد دستگیر شده اند. منابع امنیتی اعلام کرده اند، پس از دستگیری دو نفر به نامهای شهرام ضرغام کوهی و محمدرضا اسماعیلی پور در شهر ایغدیر، دو ایرانی دیگر به طور همزمان وارد ترکیه شده و مشغول بررسی وضعیت و حوادث در رابطه با جنگ داخلی سوریه شده اند. یکی از این افراد در عملیاتی صبح روز چهارشنبه دستگیر اما فرد دوم به نام یعقوب آهن خوش موفق به فرار از مرز ترکیه شده است. همچنین در عملیات یاد شده شش نفر در استان ایغدیر، مرز نخجوان با ترکیه، یک نفر در استان آغری، یک نفر در کوجاعلی گبزه و فرد دیگری در استان وان بازداشت شده اند". این گزارش می افزاید، همگی این افراد برای وزارت اطلاعات ایران کار می کردند.
همچنین روز گذشته (چهارشنبه)، دادگاهی در باکو محاکمه 22 نفر از اتباع آن کشور را به جرم جاسوسی آغاز کرده است. این افراد به جرم همدستی و جاسوسی برای رژیم تهران و برنامه ریزی برای حملات تروریستی به سفارتخانه های آمریکا و اسراییل در باکو، پایتخت آذربایجان، محاکمه می شوند.
درحالیکه دخالت در امور دیگر کشورها با دستگیری تروریستهای صادراتی و ارسال جاسوس و برنامه ریزی برای نا امن کردن کشورهای همسایه همچنان ادامه دارد، رژیم سعی می کند با بهره برداری از اجلاس دوره ای کشورهای عضو عدم تعهد برای خود موقعیت دیپلماتیک بین المللی فراهم کند. اما مشخص است، رژیمی که در بین کشورهای منطقه به شدت منزوی است و روز به روز با آشکار شدن دخالتهای بیشترش مورد تنفر واقع می شود، با برگزاری این اجلاس آب در هاون می کوبد.
اجلاسی که به موازات دستگیری جاسوسها و محاکمه تروریستهای صادراتی در حال برگزاری است، نخواهد توانست گره گشای مشکلات رژیم شود.جعفر پویه
روزنامه "حریت" ترکیه گزارش می دهد که "در جریان چند عملیات همزمان در چند شهر ترکیه، این افراد دستگیر شده اند. منابع امنیتی اعلام کرده اند، پس از دستگیری دو نفر به نامهای شهرام ضرغام کوهی و محمدرضا اسماعیلی پور در شهر ایغدیر، دو ایرانی دیگر به طور همزمان وارد ترکیه شده و مشغول بررسی وضعیت و حوادث در رابطه با جنگ داخلی سوریه شده اند. یکی از این افراد در عملیاتی صبح روز چهارشنبه دستگیر اما فرد دوم به نام یعقوب آهن خوش موفق به فرار از مرز ترکیه شده است. همچنین در عملیات یاد شده شش نفر در استان ایغدیر، مرز نخجوان با ترکیه، یک نفر در استان آغری، یک نفر در کوجاعلی گبزه و فرد دیگری در استان وان بازداشت شده اند". این گزارش می افزاید، همگی این افراد برای وزارت اطلاعات ایران کار می کردند.
همچنین روز گذشته (چهارشنبه)، دادگاهی در باکو محاکمه 22 نفر از اتباع آن کشور را به جرم جاسوسی آغاز کرده است. این افراد به جرم همدستی و جاسوسی برای رژیم تهران و برنامه ریزی برای حملات تروریستی به سفارتخانه های آمریکا و اسراییل در باکو، پایتخت آذربایجان، محاکمه می شوند.
درحالیکه دخالت در امور دیگر کشورها با دستگیری تروریستهای صادراتی و ارسال جاسوس و برنامه ریزی برای نا امن کردن کشورهای همسایه همچنان ادامه دارد، رژیم سعی می کند با بهره برداری از اجلاس دوره ای کشورهای عضو عدم تعهد برای خود موقعیت دیپلماتیک بین المللی فراهم کند. اما مشخص است، رژیمی که در بین کشورهای منطقه به شدت منزوی است و روز به روز با آشکار شدن دخالتهای بیشترش مورد تنفر واقع می شود، با برگزاری این اجلاس آب در هاون می کوبد.
اجلاسی که به موازات دستگیری جاسوسها و محاکمه تروریستهای صادراتی در حال برگزاری است، نخواهد توانست گره گشای مشکلات رژیم شود.جعفر پویه
۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه
معافیت از خدمت سربازی زیرتیغ جراح طمعکار
متخصص مغز و اعصاب که با انجام عمل جراحی روی ستون فقرات مشمولان سربازی، برایشان کارت معافیت میگرفت، دستگیر شد.
راز این جراح خلافکار زمانی فاش شد که یکی از مشتریان او به نام سیامک بر اثر عمل جراحی که انجام داده بود، دچار مشکلات سختی شد. سیامک که در ستون فقراتش درد شدیدی احساس میکرد نزد پزشک رفت و بعد از معاینات اولیه مشخص شد در ستون فقرات او ضایعهای بهوجود آمده که درمانش بسیار سخت است و میلیونها تومان هزینه دارد. مرد جوان که فهمیده بود این ضایعه بهخاطر عملی است که یک سال قبل برای فرار از خدمت سربازی انجام داده بود، نزد مأموران پلیس رفت تا از پزشک جراح شکایت کند.
عمل دردسرساز
با شکایت سیامک، پرونده در اختیار اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی اصفهان قرار گرفت و تحقیقات مأموران در این زمینه آغاز شد. گرچه سیامک در شکایت خود چیزی از انگیزهاش برای عمل جراحی نگفته بود اما مأموران که متوجه شده بودند او فردی ثروتمند است و بعد از انجام همین عمل از خدمت سربازی معاف شده، حدس زدند که وی رازی را از آنها پنهان میکند. بنابراین بازجویی از مرد جوان ادامه یافت تا اینکه او مجبور به افشای حقیقت شد. وی گفت: مدتها بود که دنبال راهی برای فرار از خدمت سربازی میگشتم. حتی حاضر بودم برای این کار پول زیادی پرداخت کنم. یک روز که در جمع دوستانم از نگرانی برای رفتن به سربازی گفتم، یکی از آنها به نام فرشید مدعی شد که میتواند برایم معافیت بگیرد. او گفت دکتر جراحی را میشناسد که با انجام یک عمل بسیار سطحی کاری میکند که از خدمت معاف شوم.
وقتی فرشید گفت که هزینه عمل 14میلیون تومان است، قبول کردم که به سراغ دکتر جراح بروم. این مرد به من اطمینان داد که عمل جراحی کاملا سطحی است و برایم هیچ مشکلی بهوجود نمیآید. بعد از عمل جراحی، طبق دستورالعملی که دکتر جراح داده بود برای دریافت معافیت درخواست دادم و اعضای کمیسیون پزشکی بعد از انجام معاینات دقیق با درخواستم موافقت کردند و بهخاطر عملی که انجام داده بودم، مرا از خدمت معاف کردند. وقتی کارت معافیت به دستم رسید، احساس میکردم به آرزویم رسیدهام اما یک سال بعد درد شدیدی که در ستون فقراتم احساس میکردم، زندگی را برایم مشکل کرد. پزشکان بعد از معاینات لازم اعلام کردند که بهخاطر عمل جراحی ضایعهای در ستون فقراتم بهوجود آمده که درمانش دهها میلیون تومان هزینه دارد و حتی ممکن است این ضایعه بهطور کامل برطرف نشود. من هم تصمیم گرفتم از دکتر جراح بهخاطر بهوجود آمدن این ضایعه شکایت کنم.
درآمد میلیونی
با اظهارات مرد جوان، دستور بازداشت جراح خلافکار که خود را متخصص مغز و اعصاب معرفی کرده بود صادر شد. مأموران محل کار وی را شناسایی کردند و بعد از جمعآوری شواهد و مدارک لازم، وی بازداشت شد. متهم بعد از انتقال به اداره آگاهی همه چیز را انکار کرد و مدعی شد که شاکی دروغ میگوید اما وقتی با مدارک و شواهد پلیس روبهرو شد لب به اعتراف گشود. او گفت: از طریق یک رابط، افراد پولداری را که میخواستند از خدمت سربازی معاف شوند شناسایی میکردم. من در ازای دریافت 12تا 14میلیون تومان از آنها، روی ستون فقراتشان عملی انجام میدادم که باعث میشد از خدمت معاف شوند اما هیچوقت تصور نمیکردم این عمل روزی برایشان دردساز شود. من تاکنون برای 14نفر با انجام عمل جراحی کارت معافیت گرفتهام و از این طریق میلیونها تومان به جیب زدهام که بخشی از این مبلغ را بهعنوان دستمزد به فرد رابط پرداخت کردم. با اعترافات این مرد، رابط وی نیز دستگیر شد و در بازجوییها به همکاری با جراح خلافکار اعتراف کرد. سرهنگ حسینزاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با بیان این خبر به همشهری گفت: برای هر دو متهم پرونده، قرار قانونی صادر شده و در حال حاضر تحقیقات برای شناسایی افرادی که با این روش اقدام به دریافت کارت معافیت از خدمت سربازی کردهاند ادامه دارد.
یک شهروند کُرد در شهرستان اشنویه بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده شد
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، روز چهارم شهریورماه جوانی ٢٩ ساله به نام "امید رسولپور" فرزند علی از اهالی روستای "امیرآباد" اشنویه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و وی را به مکان نامعلومی منتقل میکنند.
برپایهی گزارش ارسالی و به نقل از نزدیکان خانوادهی رسولپور، علیرغم مراجعهی خانوادهی این بازداشتشده به مراکز امنیتی جهت اطلاع از وضعیت فرزندشان اما تاکنون موفق به دریافت پاسخ دقیقی نشدهاند.
تا لحظهی انتشار این خبر از علل بازداشت امید رسولپور و نیز محل نگهداری وی گزارشی در دسترس نمیباشد.
طبق اسناد مرکز آمار آژانس خبررسانی کُردپا، طی ٧٠ روز اخیر، ١٠٧ شهروند کُرد که بیشتر آنان از فعالین سیاسی-فرهنگی و حقوقبشری کُردستان هستند توسط نهادهای امنیتی حکومت اسلامی ایران بازداشت گردیدهاند.
آمار فوقالذکر با استناد به آژانس کُردپا انتشار یافته و آمارهای واقعی بالقوه بیش از این تعداد است.
برپایهی گزارش ارسالی و به نقل از نزدیکان خانوادهی رسولپور، علیرغم مراجعهی خانوادهی این بازداشتشده به مراکز امنیتی جهت اطلاع از وضعیت فرزندشان اما تاکنون موفق به دریافت پاسخ دقیقی نشدهاند.
تا لحظهی انتشار این خبر از علل بازداشت امید رسولپور و نیز محل نگهداری وی گزارشی در دسترس نمیباشد.
طبق اسناد مرکز آمار آژانس خبررسانی کُردپا، طی ٧٠ روز اخیر، ١٠٧ شهروند کُرد که بیشتر آنان از فعالین سیاسی-فرهنگی و حقوقبشری کُردستان هستند توسط نهادهای امنیتی حکومت اسلامی ایران بازداشت گردیدهاند.
آمار فوقالذکر با استناد به آژانس کُردپا انتشار یافته و آمارهای واقعی بالقوه بیش از این تعداد است.
وضعیت نگران کننده مسعود حسینزاده با گذشت بیش از ۵۰ روز از زمان بازداشت
مسعود حسینزاده در شامگاه ۱۹ تیر ماه امسال در حالی توسط مامورین امنیتی مقابل درب منزل پدری خود بازداشت شده که بنا بر اعلام نزدیکان ایشان با ضرب و شتم شدید همراه بوده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهندس مسعود حسینزاده دانش آموخته دانشگاه آزاد تبریز و از فعالین با سابقه دانشجویی آذربایجان و از اعضای شورای مرکزی تشکل منحل شده آرمان بوده است.
مسعود حسینزاده پیشتر نیز توسط حفاظت اطلاعات پلیس تبریز بازداشت و تحت بازجویی چندین ساعته قرار گرفته بودند و مکررا توسط حراست دانشگاه آزاد تبریز تهدید و ارعاب شده بودند.
اکنون با گذشت بیش از ۵۰ روز از زمان بازداشت ایشان در اداره اطلاعات تبریز اخبار بسیار نگران کنندهای از وضعیت جسمی این فعال مدنی به بیرون درز کرده و قطع ارتباط تلفنی وی با خانواده بر نگرانیها در مورد این فعال دانشجویی افزوده است.
این درحالیست که تاکنون هیچ اطلاع موثقی از اتهامات وارده بر مسعود حسینزاده از سوی هیچ یک از مراجع مربوط ارائه نمیشود.
دستور العمل برای پوشش شکست رژیم در اجلاس جنبش عدم تعهد
رژیم جمهوری اسلامی برای برگزاری اجلاس دوره ای سران جنبش عدم تعهد، تهران را به گورستان تبدیل کرده است. برگزاری این اجلاس در آرامش گورستانی را رژیم با تعطیلی 5 روزه شهر تهران، بستن خیابانها و عدم اجازه تردد به شهروندان در مناطق نزدیک به برگزاری نشست، وادار به خانه نشینی کردن مردم و تشویق به مسافرت چند روزه بدست آورده است. شاخ شانه کشیدن نهادهای سرکوب برای مردم، گسیل گله های نیروهای سرکوب سپاه، ارتش و نیروهای انتظامی، برپایی ایست و بازرسی قدم به قدم در سطح شهر توسط این نهادها، فضای شهر را به جهنمی برای شهروندان تبدیل کرده است.
همه اینها برای برگزاری نشستی است که رژیم تمام امید خود را به آن بسته شاید گره ای از کارش باز شود. اما از هم اکنون می توان گفت بیشترین تیرهای رژیم برای سو استفاده از این نشست به سنگ خورده است. ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه و عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه دو میهمان ویژه رژیم برای نمایش در این مانور دیپلماتیک بودند که هر دو نفر دعوت رژیم را رد کردند. عبدالله گل بیماری را بهانه رد کردن دعوت کرده، درحالی روزنامه های ترکیه می نویسند او روز چهارشنبه به قرقیزستان سفر می کند. با این حساب نیامدن او به تهران دلیل سیاسی داد و بیماری تنها بهانه اوست. همچنین روزنامه "کمرسانت" چاپ مسکو می نویسد "محمود احمدینژاد قصد دارد از اجلاسیهی سران غیرمتعهد در تهران علیه غرب و آمریکا استقاده کند". بنابراین نیامدن پوتین می تواند نشانه عدم مشارکت در چنین پروژه ای باشد. از نظر سیاسی می توان گفت عدم شرکت پوتین و گل، تحریم این نشست است نه رد دعوت رژیم.
از سوی دیگر تبلیغات وسیع رژیم درباره شرکت محمد مرسی، رییس جمهور مصر در این نشست و شادی بسیار آنان از پذیرفتن شدن دعوت خامنه ای و احمدی نژاد توسط او، ناگهان نقش بر آب شد؛ وقتی که مرسی در روز دوشنبه "7 اوت" قبل از حرکت به سوی چین و ایران در گفتگو با خبرگزاری رویترز در مورد سوریه گفت: "زمان آن فرارسیده که به این خونریزی پایان داده شود و مردم سوریه به حقوق کامل خود دست یابند..... رژیمی که مردم خود را میکشد باید از صحنه ناپدید شود."
با این حساب تمام محاسبات رژیم ولایت فقیه برای استفاده تبلیغاتی از مرسی در مورد ابقای رژیم اسد در سوریه، نیز دود شد و به هوا رفت.
به این ناکامیها می شود رد تقاضا از بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد برای بازدید از مراکز اتمی رژیم را نیز اضافه کرد. بازدیدی که رژیم به آن دل بسته بود شاید امکان مانور تبلیغاتی برایش در مورد بحران بین المللی اتمی را فراهم کند.
به همین دلیل فعلن پایوران رژیم به تورهای گردشگری اصفهان، شیراز و دیگر شهرها برای هیات های دیپلماتیک بعضی از کشورها دل خوش کرده اند شاید از این راه بتوانند تعدادی رای هم نظر دست و پا کنند.
مختل کردن زندگی روز مره شهروندان تهران و دستورالعمل به روزنامه ها و سایتهای اینترنتی برای چگونگی پوشش اخبار این نشست و منع آنها از کار کردن اخبار داخلی حتا نشست خیابان و تخریب یک ساختمان یا تصادف اتومبیلها در جاده، از دست آورد نهاد سانسور رژیم است.
اینکه آیا رژیم با این همه ولخرجی برای هیاتهای خارجی و بگیر و ببند شهروندان خواهد توانست به حداقل خواسته های خود دست یابد؟ چیزی است که کمتر فرد آگاهی در مورد آن نظر مثبت دارد.
بوق و کرنای رژیم برای تبلیغات دروغین در مورد این نشست از دستوالعمل دستگاه سانسور برای روزنامه ها و سایت های اینترنتی از هم اکنون قابل تشخیص است.جعفر پویه
همه اینها برای برگزاری نشستی است که رژیم تمام امید خود را به آن بسته شاید گره ای از کارش باز شود. اما از هم اکنون می توان گفت بیشترین تیرهای رژیم برای سو استفاده از این نشست به سنگ خورده است. ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه و عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه دو میهمان ویژه رژیم برای نمایش در این مانور دیپلماتیک بودند که هر دو نفر دعوت رژیم را رد کردند. عبدالله گل بیماری را بهانه رد کردن دعوت کرده، درحالی روزنامه های ترکیه می نویسند او روز چهارشنبه به قرقیزستان سفر می کند. با این حساب نیامدن او به تهران دلیل سیاسی داد و بیماری تنها بهانه اوست. همچنین روزنامه "کمرسانت" چاپ مسکو می نویسد "محمود احمدینژاد قصد دارد از اجلاسیهی سران غیرمتعهد در تهران علیه غرب و آمریکا استقاده کند". بنابراین نیامدن پوتین می تواند نشانه عدم مشارکت در چنین پروژه ای باشد. از نظر سیاسی می توان گفت عدم شرکت پوتین و گل، تحریم این نشست است نه رد دعوت رژیم.
از سوی دیگر تبلیغات وسیع رژیم درباره شرکت محمد مرسی، رییس جمهور مصر در این نشست و شادی بسیار آنان از پذیرفتن شدن دعوت خامنه ای و احمدی نژاد توسط او، ناگهان نقش بر آب شد؛ وقتی که مرسی در روز دوشنبه "7 اوت" قبل از حرکت به سوی چین و ایران در گفتگو با خبرگزاری رویترز در مورد سوریه گفت: "زمان آن فرارسیده که به این خونریزی پایان داده شود و مردم سوریه به حقوق کامل خود دست یابند..... رژیمی که مردم خود را میکشد باید از صحنه ناپدید شود."
با این حساب تمام محاسبات رژیم ولایت فقیه برای استفاده تبلیغاتی از مرسی در مورد ابقای رژیم اسد در سوریه، نیز دود شد و به هوا رفت.
به این ناکامیها می شود رد تقاضا از بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد برای بازدید از مراکز اتمی رژیم را نیز اضافه کرد. بازدیدی که رژیم به آن دل بسته بود شاید امکان مانور تبلیغاتی برایش در مورد بحران بین المللی اتمی را فراهم کند.
به همین دلیل فعلن پایوران رژیم به تورهای گردشگری اصفهان، شیراز و دیگر شهرها برای هیات های دیپلماتیک بعضی از کشورها دل خوش کرده اند شاید از این راه بتوانند تعدادی رای هم نظر دست و پا کنند.
مختل کردن زندگی روز مره شهروندان تهران و دستورالعمل به روزنامه ها و سایتهای اینترنتی برای چگونگی پوشش اخبار این نشست و منع آنها از کار کردن اخبار داخلی حتا نشست خیابان و تخریب یک ساختمان یا تصادف اتومبیلها در جاده، از دست آورد نهاد سانسور رژیم است.
اینکه آیا رژیم با این همه ولخرجی برای هیاتهای خارجی و بگیر و ببند شهروندان خواهد توانست به حداقل خواسته های خود دست یابد؟ چیزی است که کمتر فرد آگاهی در مورد آن نظر مثبت دارد.
بوق و کرنای رژیم برای تبلیغات دروغین در مورد این نشست از دستوالعمل دستگاه سانسور برای روزنامه ها و سایت های اینترنتی از هم اکنون قابل تشخیص است.جعفر پویه
۱۳۹۱ شهریور ۷, سهشنبه
وال استریت جورنال: اعزام صدها نیروی نظامی ایران به سوریه
رادیو فردا
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال روز سهشنبه، هفتم شهریورماه، در گزارشی از اعزام «چند فرمانده سپاه پاسداران ایران»، فرماندهان سپاه قدس که شاخه برونمرزی سپاه پاسداران است و همین طور «صدها سرباز ساده» به سوریه خبر داد.
در گزارش این روزنامه به نقل از دو عضو سپاه پاسداران جمهوری اسلامی که «آشنا به اعزام این نیروها» توصیف شدهاند آمده است که ایران در حال اعزام «صدها نیروی سپاهی و بسیجی» ایران به دمشق است.
وال استریت جورنال در این گزارش به نام منابع خود در سپاه و در داخل کشور اشاره نکرده است.
از همان ماههای آغازین ناآرامی و درگیری در سوریه، کشورهای غربی و بهویژه آمریکا جمهوری اسلامی را متهم کردند که در سرکوب اعتراضات مردمی این کشور به بشار اسد کمک کرده و برای این منظور نیروهایی از سپاه را به سوریه اعزام کرده است.
با این حال تاکنون تنها یک مقام عالیرتبه نظامی در جمهوری اسلامی این اقدام حکومت ایران برای حمایت از حکومت بشار اسد را تایید کرده است.
جانشين فرمانده نيروی قدس سپاه پاسداران در خردادماه سال جاری در گفتوگو با يک خبرگزاری ايرانی تاييد کرد که نيروهای نظامی جمهوری اسلامی در حوادث سوريه دخالت کردهاند، ولی گفت که اين دخالت برای «جلوگيری از کشتار مردم» بوده است.
اسماعيل قاآنی در همان زمان با اشاره به «حضور موثر نيروی قدس سپاه پاسداران در سوريه» گفت: «تا وقتی که در سوريه نبوديم کشتارهای مردم آن توسط معارضين زياد بود، اما با حضور جمهوری اسلامی به طور فيزيکی و غيرفيزيکی جلو کشتارهای بزرگ در سوريه گرفته شد.»
حال روزنامه وال استریت جورنال در گزارش روز سهشنبه خود میگوید که «صدها» نیروی نظامی ایرانی که به سوریه اعزام میشوند بیشتر از واحدهای سپاه در خارج از تهران هستند.
این روزنامه به طور خاص به واحدهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی «بهویژه از استانهای آذربایجان و کردستان» اشاره میکند و میگوید که نیروهای اعزامی ایران قرار است جایگزین سربازهای سوری باشند که در چند ماه اخیر از ارتش سوریه جدا شده و به اپوزیسیون پیوستهاند.
وال استریت جورنال با این حال به نقل از منابع ناشناس خود اضافه کرده است که نیروهای اعزامی ایران «عمدتا» در نبرد فیزیکی دخالتی ندارند و کارهایی چون «حفاظت از انبار اسلحه و مهمات و کمک در اداره پایگاههای نظامی» را بر عهده میگیرند.
این روزنامه همچنین به نقل از منابع خود که عضو سپاه معرفی شدهاند میگوید که فرماندهان سپاه برای کمک به نیروهای سوری در زمینه استراتژی نبرد و اطلاعات نظامی به این کشور اعزام میشوند.
در هفته جاری علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس ایران، نیز سفری به سوریه داشت و تقریبا با تمامی مقامهای عالیرتبه در حکومت بشار اسد، از جمله خود او، دیدار و گفتوگو کرد و امنیت سوریه را امنیت ایران دانست.
در همین هفته خبرگزاری دانشجو نیز به نقل از سالار آبنوش، فرمانده سپاه قزوین، گزارش داد که جمهوری اسلامی «در بعد نظامی» در سوریه در حال جنگ است.
به این گفته این فرمانده سپاه پاسداران، «ما امروز همهجانبه در حال جنگ هستیم، در بعد نظامی در سوریه و در بعد فرهنگی هم در حال مبارزهایم».
نادر بابایی دچار خونریزی داخلی و تشنج شد
دکتر نادر بابایی که در تاریخ ۲۲ مرداد سال جاری به همراه ۱۴ زندانی دیگر متحمل ۷۴ ضربه شلاق شده بود هم اکنون دچار خونریزی داخلی و تشنج شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نادر بابایی جانباز جنگ ایران و عراق که پس از حوادث عاشورا بازداشت و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه و به ۶ سال جبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد، به تازگی حکم شلاق ایشان را در زندان اوین اجرا نمودند و ایشان که سابقه حمله قلبی نیز دارند و در زندان تا کنون دوبار سکته خفیف داشتند بابت استرس و تحمل شلاقها خونریزی داخلی نمودند.
قابل به ذکر است پیشتر نامبرده در زندان رجایی شهر به صورت غیر قانونی تحمل کیفر میکردند و ایشان را به دلایلی نامعلوم به انفرادی ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند، هم اکنون وی در بند عمومی ۳۵۰ بسر میبرند.
اقدام به دستگیری و ادامه فشار بر دراویش شهرستان کوار
با گذشت نزدیک به یک سال از حمله بسیجیها و لباس شخصیها به دراویش گنابادی شهرستان کوار و دستگیریهای صورت گرفته پس از این واقعه همچنان فشار بر دراویش گنابادی استان فارس و بخصوص شهرستان کوار ادامه دارد، در ادامهی این فشارها، نیروهای امنیتی صبح امروز جهت بازداشت یک درویش گنابادی به منزل وی حمله کردند.
به گزارش خبرنگار مجذوبان نور؛ صبح امروز مورخ ششم شهریورماه، ۸ مامور لباس شخصی بدون ارائه حکم قضایی و قانونی با حمله به منزل آقای محمدعلی دهقان با ایجاد رعب و وحشت برای خانوادهی وی قصد بازداشت این درویش گنابادی را داشتند و به علت حضور نداشتن ایشان موفق به دستگیری این درویش گنابادی نشدند.
لازم به ذکر است که با توجه به فشارها و احکام صادر شده برای دراویش شهرستان کوار توسط مراجع قضایی که با دخالت و فشار مستقیم نیروهای امنیتی صورت گرفته و با نزدیک شدن به سالگرد واقعه کوار که با حمله بسیجیها و نیروهای لباس شخصی به دراویش شهرستان کوار منجر به زخمی شدن دهها تن و بازداشت بیش از چند صد نفر از دراویش و شهید شدن یک تن از آنان (درویش شهید وحید بنانی) شد، مجددا تحرکات نیروهای خودسر و متحجر در استان فارس و بخصوص شهرستان کوار آغاز شده است که تحرکات جدید معاندین عرفان و تصوف نشانگر برنامهای از پیش مدون شده برای فشارهای جدیدی بر دراویش این منطقه از استان فارس میباشد.
به گزارش خبرنگار مجذوبان نور؛ صبح امروز مورخ ششم شهریورماه، ۸ مامور لباس شخصی بدون ارائه حکم قضایی و قانونی با حمله به منزل آقای محمدعلی دهقان با ایجاد رعب و وحشت برای خانوادهی وی قصد بازداشت این درویش گنابادی را داشتند و به علت حضور نداشتن ایشان موفق به دستگیری این درویش گنابادی نشدند.
لازم به ذکر است که با توجه به فشارها و احکام صادر شده برای دراویش شهرستان کوار توسط مراجع قضایی که با دخالت و فشار مستقیم نیروهای امنیتی صورت گرفته و با نزدیک شدن به سالگرد واقعه کوار که با حمله بسیجیها و نیروهای لباس شخصی به دراویش شهرستان کوار منجر به زخمی شدن دهها تن و بازداشت بیش از چند صد نفر از دراویش و شهید شدن یک تن از آنان (درویش شهید وحید بنانی) شد، مجددا تحرکات نیروهای خودسر و متحجر در استان فارس و بخصوص شهرستان کوار آغاز شده است که تحرکات جدید معاندین عرفان و تصوف نشانگر برنامهای از پیش مدون شده برای فشارهای جدیدی بر دراویش این منطقه از استان فارس میباشد.
دعوت خودسرانه از حماس، شلیک به پای خود
جنجالی که رژیم جمهوری اسلامی با دعوت همزمان دولت خودگردان فلسطین و گروه شبه نظامی حماس برای شرکت در اجلاس غیرمُتعهدها برپا کرد و نیز فرجام خفت بار این اقدام، بستر حرکت "نظام" در برخورد به نشست مزبور و نیز، چشم انداز تیره آرزوهای آن را به نمایش گذاشته است.
حتی پیش از آنکه دسته چند هزار نفری میهمانان دور میز پذیرایی جا گرفته باشند، میزبانان صورت حساب را به نام شان صادر کردند. حاکمان ایران که گویا محو گزافه گوییهای خود در باره موفقیتهای کسب کرده از برگزاری اجلاس غیرمُتعدها شده بودند، با دستپاچگی و پیشاپیش، تمام آنچه که در سر پرورانده بودند را روی پیشخوان می گذاشتند.
آنها با دعوت همزمان از آقایان عباس و هنیه، خُرده حساب خانگی خود را از کیسه ی غیرمُتعدها صاف می کردند. سود این ابتکار که به مُهر و نشان اجلاس بینوا اما به جیب آنان می ریخت، از یک طرف در ایجاد یک محور تازه شکاف بین فلسطینیها و از طرف دیگر، دلبری از حماس نهُفته بود که پس از شروع اعتراضها در سوریه ترجیح داده از مُعاشرت خود با رژیم بدنام مُلاها بکاهد.
رژیم جمهوری اسلامی به گونه روشن در حال سوواستفاده از "فُرصت" میزبانی بود؛ امری که اگرچه در سازگاری کامل با دستور کار آن در اجلاس غیرمُتعدها قرار داشت، اما اعتبار میهمانان را نیز به گونه خطرناکی به ریشخند می گرفت.
زمانی که پایوران حُکومت شروع به انکار دعوت از حماس و سرکرده آن، آقای هنیه کردند، آشکار گردید که "نظام" گز نکرده، بُریده و حرکت آن با واکُنش اعضای پُرنفوذ تر غیرمُتعهدها روبرو گردیده است.
این یک عقب نشینی با خسارت دوجانبه است، زیرا در همان حال که ضربه تازه ای به مُناسبات رژیم مُلاها با فلسطینیها به گونه عام و حماس به گونه خاص وارد آورده، همچنین جبهه ای را در میان میهمانان در برابر اقدام خودسرانه آنها شکل داده و بدین ترتیب راه تحقُق دیگر انتظارات ویژه "نظام" از بلوک مجازی غیرمُتعهدها در مورد تحریمها، بُمب اتُم و سوریه را دُشوار ساخته است.منصور امان
۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه
سگ کنجکاو چه بلایی سر خودش آورده!
برای والدینی که میخواهند فرزند خود را از معاشرت با غریبهها منع کنند، احتمالا میتوانند از این تصاویر برای هشدار درباره عاقبت کار استفاده کنند
این سگ سه ساله به نام بلا ما Bella Mae که از نژاد بولداگ است، برای ارضای حس کنجکاوی خود هنگام دیدن یک جوجه تیغی، هزینهای سنگین پرداخته است
بیش از 500 تیغ در نقاط مختلف بدن این سگ فرو رفته است
و شانس زیادی آورده که تیغی در چشم او فرو نرفته است
دامپزشکان شهر نورمن Norman در ایالت اوکلاهما معتقدند که هنوز تعداد زیادی تیغ و همچنین آثار سمی آنها در بدن این سگ باقی مانده است
اعتصاب در مرز پرویزخان کرمانشاه
به گزارش یک منبع محلی در منطقه، از روز گذشته صدها کارگر "مرز پرویزخان" در استان کرمانشاه که طی دو هفتهی اخیر هیچ دستمزدی به آنان پرداخته نشده، کار خود را رها کردند.
یکی از کارگران شاغل در این مرز به تارنمای "کرمانشاهپست" گفت: چرا با گذشته دو هفته هنوز دستمزد ما را پرداخت نمیکنند؟ ولی آقایان هر روز سفرههایشان رنگی میشود و ما کارگران هر روز سفرههایمان خالی .
همچنین گزارشات حاکی از آن است که مسئولان حکومتی بازارچه، جهت جایگزینی کارگران اعتصابی به شهر قصرشیرین و دیگر نقاط شهری مراجعه نموده و تعدادی از بیکاران منطقه را گسیل کردهاند.
پیشتر خبرگزاری ایلنا در گزارشی از مرز رسمی پرویزخان به مشکلات بازرگانان و کارگران فعال در این مرز پرداخته و اعلام کرد: پرداخت نکردن بموقع دستمزد کارگران از سوی شرکتهای متولی تخلیه و بارگیری، موجب سلب انگیزهی مطلوب فعالیت این کارگران شده است.
پاییز سال گذشته نیز اعتصابی از سوی کارگران شاغل در مرز پرویزخان روی داد که بعدها معاون عمرانی فرمانداری شهرستان قصرشیرین از حل و فصل مشکلات کارگران در تعامل با سایر ادارات خبر داد، وعدهی که با رویدادهای دیروز مرز پرویزخان نشان از خلف وعدهی این مقام دولتی میباشد.
بازارچهی پرویزخان که با مرز خسروی حدود 50% صادرات غیرنفتی ایران به عراق را به خود اختصاص داده، 14 سال قبل رسماً فعالیت خود را آغاز و هماکنون بیش از دو هزار نفر در این بازارچه مشغول به کار هستند.
شهرستان قصرشیرین در غرب استان كرمانشاه با بیش از 24 هزار نفر جمعیت و داشتن بیش از 186 كیلومتر مرز مشترك با اقلیم کُردستان عراق دارای دو مرز رسمی و بین المللی پرویزخان و خسروی است.
یکی از کارگران شاغل در این مرز به تارنمای "کرمانشاهپست" گفت: چرا با گذشته دو هفته هنوز دستمزد ما را پرداخت نمیکنند؟ ولی آقایان هر روز سفرههایشان رنگی میشود و ما کارگران هر روز سفرههایمان خالی .
همچنین گزارشات حاکی از آن است که مسئولان حکومتی بازارچه، جهت جایگزینی کارگران اعتصابی به شهر قصرشیرین و دیگر نقاط شهری مراجعه نموده و تعدادی از بیکاران منطقه را گسیل کردهاند.
پیشتر خبرگزاری ایلنا در گزارشی از مرز رسمی پرویزخان به مشکلات بازرگانان و کارگران فعال در این مرز پرداخته و اعلام کرد: پرداخت نکردن بموقع دستمزد کارگران از سوی شرکتهای متولی تخلیه و بارگیری، موجب سلب انگیزهی مطلوب فعالیت این کارگران شده است.
پاییز سال گذشته نیز اعتصابی از سوی کارگران شاغل در مرز پرویزخان روی داد که بعدها معاون عمرانی فرمانداری شهرستان قصرشیرین از حل و فصل مشکلات کارگران در تعامل با سایر ادارات خبر داد، وعدهی که با رویدادهای دیروز مرز پرویزخان نشان از خلف وعدهی این مقام دولتی میباشد.
بازارچهی پرویزخان که با مرز خسروی حدود 50% صادرات غیرنفتی ایران به عراق را به خود اختصاص داده، 14 سال قبل رسماً فعالیت خود را آغاز و هماکنون بیش از دو هزار نفر در این بازارچه مشغول به کار هستند.
شهرستان قصرشیرین در غرب استان كرمانشاه با بیش از 24 هزار نفر جمعیت و داشتن بیش از 186 كیلومتر مرز مشترك با اقلیم کُردستان عراق دارای دو مرز رسمی و بین المللی پرویزخان و خسروی است.
اجبار به "چاره جویی خاص" در مناقشه هسته ای
دو روز پس از شکست مجدد مذاکرات آژانس بین المللی انرژی اتمی با جمهوری اسلامی، فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی رژیم، همان حرفی را که باعث شکست مذاکرات شده بود، در فرم ریاکارانه دیگری برای رزرو میز بعدی تکرار کرد. وی گفت، رژیم او مشکلی با بازرسی آژانس ندارد، "ولی باید برای بازدید از مناطق مورد نظر استدلال کافی داشته باشند". توجه کنیم که محور اصلیدرخواست آژانس دسترسی به سایت پارچین بود که رژیم ادعا می کندمنطقهای نظامی است و در چارچوب توافقهای دوجانبه با آژانس قرار ندارد.
منظور عباسی از بهانه هایی همچون "استدلال کافی" یا "قانع کردن ما" و "چاره جویی خاص" چیست؟ آژانس دسترسی به پارچین را بدون "ما به ازا" انتظار دارد و رژیم حتی با باج گیری هم در حالت فعلی کوتاه نمی آید. اگرچه بنا بر گزارشات و تصاویر ماهوارهای، رژیم ولایت فقیه بهپاکسازی سایت پارچین پرداخته و به تازگی نیز برای کور کردن دید ماهوارههایی که این تصاویر را تهیه میکردند، روی ساختماناصلی تاسیسات پارچین را نایلون کشیده!
شاید هر یک از طرفهای مذاکره کننده با امیدهایی کمرنگ به پای میز رفتند؛ رژیم که فکر می کند تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هنوز فرصت بازی دارد و آژانس که تصور می کند تحریمها می تواند موثر بوده باشد. اما در نهایت، همانطور که آقای امانو پیش از شروع مذاکرات گفته بود، دلیلی بر امیدوار بودن وجود نداشت. امانو گفته بود، علت ناامیدی وی این است که "ما همه تلاش خودمان را با روحیه ای سازنده به کار برده ایم، ولی باز هم تاکنون به توافق نرسیده ایم". وی گفته بود: "هیچ نشانه ای از اینکه وضع موجود به زودی تغییر کند، نمی بینم." با این حال، مذاکرات تشریفاتی نیز در چارچوب وظایف آژانس باید صورت می گرفت.
آژانس هسته ای سازمان ملل به تازگی تیم ویژه ایران که انواع متخصصین در آن جا گرفته اند را تشکیل داده که گفته می شود امری استثنایی در کار آژانس است. این اقدام نشان از آن دارد که آژانس، جمهوری اسلامی را به ساخت سلاح هسته ای نزدیک می بیند.
غرب، هسته ای شدن جمهوری اسلامی را تحمل نخواهد کرد. این رژیم است که باید در پی "چاره جویی خاص" باشد. روشن است که این "چاره جویی" در خدمت منافع حکومت و نه مردم شکل خواهد گرفت.لیلا جدیدی
۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه
فعالیت باند زمینخواری و موادمخدر با حمایت دادستان سنندج
اعضای یک باند بزرگ زمینخواری و تولید مواد مخدر که از سوی دادستان کنونی سنندج پشتیبانی میشد پس از افشاگری افراد مطلع، متواری شدند.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، طی 20 روز گذشته تعدادی از افراد سرشناس شهر سنندج پس از افشای فعالیتهایشان و مطلع شدن آنها از سوی یکی از مقامات قضایی سنندج، متواری شدند.
به گفتهی یکی از منابع مطلع در دادگستری سنندج، این باند بزرگ چندین سال است که با پشتیبانی چندین مقام حکومتی اقدام به زمینخواریهای وسیع و تولید مواد مخدر در سنندج کردهاند.
بر اساس منبع مذکور، عبدالله عزیزی رییس هیئت کشتی استان کردستان یکی از اصلیترین اعضای این باند با همکاری مسئولین دولتی دهها هکتار از زمینها و اراضی شهری اطراف سنندج را با کلاهبرداری به تملک خود درآوردهو از این طریق موفق به کسب درآمدی هنگفت شدهاند.
طبق شواهد موجود، و در این زمینه میتوان به زمینهای اطراف قبرستان"بهشت محمدی" و اراضی تحت تملک منابع طبیعی در حومه سنندج اشاره کرد که با ترفندهای مختلف به تملک این باند بزرگ درآمده است.
راهاندازی لابراتوار تولید مواد مخدر متامفتامین "شیشه" با نام و تحت ساخت و راهاندازی باشگاه و سالن ورزشی و کسب درآمدهای هنگفت از دیگر فعالیتهای این باند به سرپرستی عبدالله عزیزی و حمایت دادستان کنونی سنندج میباشد.
سابقهی دوستی و ارتباطات عبدالله عزیزی و جوهری دادستان کنونی سنندج، به چند سال پیش بازگشته به گونهای که جوهری و برخی دیگر از مقامات حکومتی با تأمین بودجه عبدالله عزیزی برای تماشای بازیهای المپیک 2008 به چین سفر کردهاند.
جوهری در آن زمان قاضی دادگاه تجدیدنظر استان و سپس قاضی شعبهچهارم بازپرسی سنندج بود و در حال حاضر دادستانی سنندج را به عهده دارد.
گزارش حاکی از آن است که پس از افشاگری برخی از نزدیکان و افراد مطلع به این باند در تیرماه، عبدالله عزیزی از سوی جوهری مطلع گردیده و متواری میشود و بدین صورت از بازداشت وی جلوگیری میشود.
علیرغم اطلاع مقامات قضایی و سیاسی استان از همکاری دادستان سنندج با این باند بزرگ و تبهکار، هراس از تبعات منفی گستردهی ناشی از افشای ماجرا آنان را وادار به سکوت و سعی در لاپوشانی قضیه نموده است.
یک شهروند کُرد سنندجی که به دلایل امنیتی نام وی منتشر نمیشود به خبرنگار آژانس کُردپا گفته: تعداد دیگری از مسئولین دولتی در فعالیتهای این باند سهیم بوده و به همین دلیل در تلاشند تا هر چه سریعتر به خبرهای منتشر شده در این رابطه خاتمه دهند.
در حال حاضر تعداد زیادی از شهروندان سنندجی شکایتهای خود به دستگاه قضایی حکومت را ارائه دادهاند و در عین حال نگرانی خود را نسبت به عدم پیگیری این سیستم به دلیل سهیم بودن مقامات استانی در این کلاهبرداری اعلام کردهاند.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، طی 20 روز گذشته تعدادی از افراد سرشناس شهر سنندج پس از افشای فعالیتهایشان و مطلع شدن آنها از سوی یکی از مقامات قضایی سنندج، متواری شدند.
به گفتهی یکی از منابع مطلع در دادگستری سنندج، این باند بزرگ چندین سال است که با پشتیبانی چندین مقام حکومتی اقدام به زمینخواریهای وسیع و تولید مواد مخدر در سنندج کردهاند.
بر اساس منبع مذکور، عبدالله عزیزی رییس هیئت کشتی استان کردستان یکی از اصلیترین اعضای این باند با همکاری مسئولین دولتی دهها هکتار از زمینها و اراضی شهری اطراف سنندج را با کلاهبرداری به تملک خود درآوردهو از این طریق موفق به کسب درآمدی هنگفت شدهاند.
طبق شواهد موجود، و در این زمینه میتوان به زمینهای اطراف قبرستان"بهشت محمدی" و اراضی تحت تملک منابع طبیعی در حومه سنندج اشاره کرد که با ترفندهای مختلف به تملک این باند بزرگ درآمده است.
راهاندازی لابراتوار تولید مواد مخدر متامفتامین "شیشه" با نام و تحت ساخت و راهاندازی باشگاه و سالن ورزشی و کسب درآمدهای هنگفت از دیگر فعالیتهای این باند به سرپرستی عبدالله عزیزی و حمایت دادستان کنونی سنندج میباشد.
سابقهی دوستی و ارتباطات عبدالله عزیزی و جوهری دادستان کنونی سنندج، به چند سال پیش بازگشته به گونهای که جوهری و برخی دیگر از مقامات حکومتی با تأمین بودجه عبدالله عزیزی برای تماشای بازیهای المپیک 2008 به چین سفر کردهاند.
جوهری در آن زمان قاضی دادگاه تجدیدنظر استان و سپس قاضی شعبهچهارم بازپرسی سنندج بود و در حال حاضر دادستانی سنندج را به عهده دارد.
گزارش حاکی از آن است که پس از افشاگری برخی از نزدیکان و افراد مطلع به این باند در تیرماه، عبدالله عزیزی از سوی جوهری مطلع گردیده و متواری میشود و بدین صورت از بازداشت وی جلوگیری میشود.
علیرغم اطلاع مقامات قضایی و سیاسی استان از همکاری دادستان سنندج با این باند بزرگ و تبهکار، هراس از تبعات منفی گستردهی ناشی از افشای ماجرا آنان را وادار به سکوت و سعی در لاپوشانی قضیه نموده است.
یک شهروند کُرد سنندجی که به دلایل امنیتی نام وی منتشر نمیشود به خبرنگار آژانس کُردپا گفته: تعداد دیگری از مسئولین دولتی در فعالیتهای این باند سهیم بوده و به همین دلیل در تلاشند تا هر چه سریعتر به خبرهای منتشر شده در این رابطه خاتمه دهند.
در حال حاضر تعداد زیادی از شهروندان سنندجی شکایتهای خود به دستگاه قضایی حکومت را ارائه دادهاند و در عین حال نگرانی خود را نسبت به عدم پیگیری این سیستم به دلیل سهیم بودن مقامات استانی در این کلاهبرداری اعلام کردهاند.
بیکاری بیش از ۴۰۰۰ کارگر نساجی قائمشهر
یک عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با انتقاد شدید از تعطیلی و رکود صنعت نساجی در داخل کشور، گفت: نساجی قائمشهر تبدیل به قبرستان ماشین آلات شده و تعداد کارگران آن از ۵ هزار نفر به ۹۰۰ نفر کاهش یافته است.
بنا به گزارش خانه ملت، نادر قاضیپور با اعلام این خبر که اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس به منظور بازدید از صنایع مازندران امروز (۵ شهریور ماه) وارد این استان شدند، گفت: کمیسیون صنایع و معادن مجلس در قالب ۵ گروه از مناطق مختلف صنعتی و معدنهای استان مازندران در حال بازدید هستند.
نماینده ارومیه در مجلس با بیان اینکه نساجی قائمشهر تبدیل به قبرستان ماشین آلات شده است، افزود: دستگاههای موجود در این کارخانه باز شده و در حال فروش است؛ ضمن اینکه تعداد کارگرهای این کارخانه از ۵ هزار نفر به ۹۰۰ نفر کاهش یافته است.
عضو هیئت رئیسه کمیسیون حمایت از تولید ملی و نظارت بر اصل ۴۴ قانون اساسی مجلس ادامه داد: قرار بود با واگذاری این کارخانه طبق اصل ۴۴ قانون اساسی شریک خارجی وارد گود شود و با آوردن سرمایه بهرهوری در این کارخانه را افزایش دهد ولی با آمدن بخش خصوصی ترکیهای این کارخانه رو به تعطیلی رفته است.
وی با بیان اینکه حداقل ۲۰ میلیون جمعیت زنان ایران نیاز به چادر و مانتویی دارند که صنعت نساجی باید آن را تولید کند، گفت: اگر سالانه هر فرد مصرفی حدود ۵ متر هم داشته باشد، ما در سال نیاز به ۱۰۰ میلیون متر پارچه داریم، حال مسئولان باید توضیح دهند برای اینکه صنعت نساجی این نیاز را تأمین کند چه کردهاند.
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس تصریح کرد: متأسفانه در شرایط کنونی نیاز ایران از طریق واردات تأمین میشود که مسئله بسیار نگران کننده است.
بازداشت عده ای که قصد برهم زدن نظم اجلاس غیرمتعهدها را داشتند
فرمانده نیروی انتظامی مدعی شد: "با همکاری مرزبانی نیروی انتظامی و سپاه پاسداران خرابکارانی که خواهان برهم زدن نظم اجلاس غیر متعهدها بودند دستگیر شدند."
بنا به گزارش خبرنگار ایلنا، سردار احمدی مقدم در حاشیه رزمایش عملیات اجرایی تامین امنیت و نظم اجلاس سران غیر متعهدها که در جوار گور خمینی برگزار شد در جمع خبرنگاران گفت: مرحله نهایی عملیات امنیت و نظم اجلاس سران غیرمتعهدها کار خود را با ورود هیاتهای کشورهای مختلف آغاز کرد.
وی افزود: محدودیتهای ترافیکی در مراکز اجتماعات اجلاس اندیشیده شده است و همچنین مسیرهای اقامتی و مسیر منتهی به سازمان اجلاس سران و مسیر فرودگاه نیز با تمهیدات ترافیکی کنترل میشود.
وی در ادامه مدعی شد: قطعا هیچ گروه سیاسی نداریم که بخواهد این اجلاس با شکوه برگزار نشود.
همچنین بنا به گزارش مهر، جانشین فرمانده نیروی انتظامی سردار احمد رضا رادان گفت: ۱۱۰ هزار نیروی پلیس به صورت مستقیم تامین امنیت اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد را برعهده دارند.
سردار احمدرضا رادان، صبح شنبه در رزمایش آغاز عملیات اجرایی تامین نظم و امنیت اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد گفت: برگزاری این نشست نشان دهنده اقتدار و ثبات کشور است و نیروی انتظامی نیز در تامین امنیت اجلاس نقش تعیین کنندهای دارد. قرارگاه عملیاتی رزمایش از ابتدای ابلاغ برگزاری اجلاس تشکیل شد و ۱۴ کمیته هفتگانه مسئول تامین امنیت تهران، حفاظت از شخصیتها و امنیت مرزها شدند. در این مدت همکاری و همپوشانی خوبی با حضور قرارگاه نبی اکرم، وزارت اطلاعات، وزارت کشور، ستاد کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع انجام شد. همچنین برنامه ریزیها برای تامین امنیت در سه سطح تهران، استانهای همجوار و نقاط مرزی انجام شد و در پایتخت چهار حلقه امنیتی به اجرا درمی آید.
وی تاکید کرد: همچنین کنترل در مرزها در جنوب شرق و شمال غرب کشور تشدید شد و از ۳۰ درصد و ۷۰ درصد به ۱۰۰ درصد رسید. ضمن اینکه اقدامات کنترلی و ایست بازرسیها نیز که در سه سطح ۳۰، ۵۰ و ۷۰ به اجرا درآمده بود، از امروز تا پایان اجلاس ۱۰۰ درصدی میشود. این در حالی است که بازرسیهای مقطعی در استانها به ویژه نقاط منتهی به تهران به اجرا درمی آید.
به گفته فرمانده قرارگاه امام علی، ۳۶۰ پست ایست بازرسی شامل ۲۰۰ قرارگاه امنیت و ۱۶۰ ایست بازرسی توسط بسیج به اجرا درمیآید.
نامهٔ سرگشاده لقمان و زانیار مرادی به مناسبت سومین سال بازداشت
زانیار و لقمان مرادی دو زندانی محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج نامه ای به مناسبت سومین سالروز بازداشت خود نوشته اند که در زیر می آید:
سه سال گذشت، سه سالی که هر روزش منتظر مرگ بودن در ستیز با امید ما بود. وقتی زیر آنهمه شکنجهها و تهدیدها و شبهای سخت سلول انفرادی و بیخبری منتظر هر اتفاقی بودیم، تنها به انتظار روشن شدن حقایق و آزادی صبر و امید پیش گرفته بودیم.
اگر پس از سه سال از دردها و رنجهایمان نگوییم راحتتر خواهیم بود اما از انتظاراتمان میتوانیم بگوییم.
وقتی ناخودگاه و ناگذیر منتظر کینهها، انتقامها تسویه حسابها و بیعدالتیها هستیم بیمحاباتر میتوانیم از انتظاراتمان بگوییم.
انتظاراتی از این و آن مبارزین و فعالین نداریم. شاید که وضع آنها بهتر از ما نباشد و شاید هم آنچنان از اینجا دور شدهاند که دردهای اینجا رو نمیفهمند. اما هنوز انتظارمان از اجرای عدالت و تشریح روند ناسالم پروندهمان هستیم.
انتظاری که پس از بارها و بارها نامهنگاری و درخواست اعاده دادرسی از مقامات قضایی همچنان بیپاسخ مانده است. انتظار برای محاکمه و برخورد با آنهایی که شکنجه کردهاند و انهمه رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی را داشتهاند، نداریم.
اما هنوز انتظارمان از امام جمعه مریوان است که آنگونه که شایسته جایگاه دینی ایشان بود، صادقانه و شجاعانه به آنچه وعده چندین و چندین بارهاش بوده عمل نکرده است چراکه آنهایی که همیشه دروغ گفتهاند و از ما دروغ خواستهاند و همیشه دشنام بر لب داشتهاند انتظاری نیست اما امام جمعه میتوانست با اذعانش بر بیگناهی ما و بیادعاایش نسبت به اعدام ما گام بلندی برای آزادی ما بردارد.
سه سال گذشت و انتظاری از آنهایی که مانع ملاقات و هر گونه ارتباط با عزیزانمان را شدهاند، نداریم اما همچنان انتظار آزادیمان را میکوشیم که اگر همه چیز درست صورت پذیرد میدانیم که با تصریح داوری و تحقق عدالت دور از دسترس نخواهد بود.
لقمان و زانیاری مرادی -
مردادماه سال ۹۱
زندان رجایی شهر کرج
بند ۴، سالن ۱۲
بازداشت اعضای گروه موسیقی زیر زمینی
یک گروه موسیقی زیر زمینی که به رهبری فردی بنام "ایملیا" در خیابان سبلان تهران اقدام به تولید موسیقی میکردند، دستگیر شدند.
بنا به گزارش تارنمای مشرق، یک گروه موسیقی زیر زمینی که در خیابان سبلان تهران اقدام به تولید موسیقی غیر مجاز مینمودند بازداشت شدند. این تارنمای خبری ادعا کرد که این گروه موسیقی کارهای خود را در اختیار شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به ویژه شبکه "من و تو" قرار میدادند.
گفتنی است، تمام اعضای این گروه موسیقی بازداشت و تحویل مراجع قضایی شده اند.
رهبر این گروه موسیقی فردی بنام ایملیا میباشد.
ترس از حضور همبسته مردم در خیابان
برقراری حکومت نظامی و تعطیلی 5 روزه به بهانه برقرراری امنیت برای برگزاری کنفرانس کشورهای غیر متعهد، وضعیت بحرانی رژیم را نشان می دهد. آرایش نظامی در خیابانها با حضور گله های پاسدار و بسیج و نیروهای انتظامی دو نکته را بیان می کند. نکته اول، امکان خودسازمادهی و حرکتهای جمعی در مردم وجود دارد و رژیم با ابزار سرکوبی مانع آن می شود. نکته دوم این که رژیم از بالفعل شدن همبستگی و سازماندهی مردم وحشت دارد و از هر طریق ممکن برای درهم شکستن آن استفاده می کند.
روز شنبه 4 شهریور، پاسدار احمدرضا رادان، جانشین سرکرده نیروی انتظامی اعلام کرد که برای تامین امنیتِ جلسه سران کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها، 110 هزار تن مامور در خیابانها بسیج شده اند. وی از وجود 360 ایستگاه بازرسی در سطح شهر تهران خبر داد. از این تعداد ایست بازرسی 200 دستکاه آن توسط پلیس و 160 تای بقیه در دست سپاه پاسداران است. تعدادی که پاسدار رادان به آن اشاره کرده نیروهای علنی کنترل مردم است. باید تعداد لباس شخصیها و ماموران مخفی و سرکوبگر را به این تعداد اضافه کرد. به راستی اگر ایران منطقه ای پیشرفته و امن و دموکراتیک است آن طور که ولی فقیه و گماشته وی در سخن پراکنیهایشان مدعی می شوند، چرا از حضور مردم در خیابان هراس دارند. چرا به خواسته زندانیان سیاسی برای دیدار با سران کشورها اجازه نمی دهند. چرا اجازه یک تظاهرات مسالمت آمیز را به مردم نمی دهند.
سرکرده نیروی انتظامی برای برقراری امنیت در روزهای اجلاس مردم را تهدید می کند و اعلام می کند که ناجا با اقتدار کامل امنیت اجلاس را تامین خواهد کرد.
سرمقاله نویس روزنامه کیهان ارگان ولی فقیه، برگزاری اجلاس در تهران را «ابطال دکترین انزوای سیاسی ایران اسلامی» دانسته و مدعی می شود که با این اچلاس سیاست «نه شرقی، نه غربی» رژیم جواب داده است.
دور زدن بحران داخلی که همانا بحران سرنگونی است و صدور بحران به خارج از مرزهای ایران از جمله شگردهای پایوران رژیم است. متوسل شدن به کنفرانس کشورهایی که تاریخ مصرف آنها تمام شده و متعلق به جنگ سرد و جهان دو قطبی بودند، بر خلاف سرمفاله نویس کیهان شریعتمداری، بطلان سیاست نه شرقی و نه غربی است. وابسته بودن کشورهای شرکت کننده به نظام جدید جهانی، خط کشیدن بر سرمایه گذاری هنگفت رژیم بر کالبد مرده جنبش غیر متعهدها است. سران رژیم عنوان اجلاس را «صلح جهانی با مشارکت عمومی» اعلام کرده اند. عنوانی که طرح آن از طرف جمهوری اسلامی بیشتر به شوخی شباهت دارد. زینت میرهاشمی
۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه
اعتصاب کارکنان فروشگاه زندان اوین
کارکنان فروشگاه زندان اوین روز سه شنبه ۳۱ مرداد ۹۱ در اعتراض به عدم پرداخت حقوق دو ماهه خویش دست از کار کشیدند.
بنا به گزارش کلمه، این کارکنان که تعدادشان ۲۵ نفر است و کنترل فروشگاههای اوین را بر عهده دارند، ماهیانه مبلغ چهارصد هزار تومان به عنوان حقوق دریافت میکردند که از زمان واگذاری این فروشگاهها به بخش خصوصی، پیمانکار آن از پرداخت منظم حقوق خودداری کرده و اضافه کاری آنان را نیز قطع کرده است. این افراد اعلام کردهاند در صورت محقق نشدن وعدهٔ پیمانکار طی روزهای آینده دست از کار میکشند.
پیمانکار زندان فردی است به نام مکیان که دو سال پیش به دلیل تخلفات گسترده سازمان زندانها مجبور به لغو قرارداد با وی شد. اما پس از دوسال این فرد با به کارگیری و استفاده از نفوذ نهادهای قدرت توانست بار دیگر امتیاز فروشگاههای زندانهای استان تهران و البرز را به عهده بگیرد.
بر اساس گزارشات به دست آمده از زندانهای مختلف تهران و البرز از زمان شروع کار این پیمانکار کیفیت اجناس ارائه شده به زندانیان پایین آمده و قیمت آنها نیز گرانتر از قیمت واقعی بوده و گاهی مشاهده شده برخی اجناس تاریخ مصرف گذشته جهت فروش وارد زندان شده است.
بخش پیمانکاری فروشگاههای زندان اوین و سایر زندانهای کشور از جمله نقاطی است که برای تصاحب آن بین باندهای مختلف سازمان زندانها و قوه قضاییه رقابت شدیدی وجود دارد. در چارچوب این رقابت گاهی برخی مقامات زندانها از ابزار زندانیان برای پیشبرد برنامههای باندی و منفعت طلبانه و حذف رقبای خود استفاده میکنند.
بابک مغازهای به اداره اطلاعات همدان احضار شد
بابک مغازه فعال مدنی و دانشجوی ستاره دار محروم از تحصیل در سال ۹۱، ساکن همدان در پی سازماندهی ستاد مردمی برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان شرقی، به ستاد خبری اداره اطلاعات همدان احضار شده و از هرگونه فعالیت در این زمینه منع شده است.
بنا به گزارش تارنمای ملی - مذهبی، این فعال مدنی چندی پیش با حکم غیر قانونی استاندارای همدان از هرگونه فعالیت مدنی و غیر دولتی در قالب تشکلهای مردمی منع شده است و بیم آن میرود که به دلیل عدم توجه ایشان به این حکم غیر قانونی این احضار و تهدیدها در روزهای آتی نیز ادامه یابد.
خاطر نشان میشود تا کنون تعدادی از فعالان مدنی به دلیل فعالیت برای کمک به زلزله زدهها از طرف اطلاعات بازداشت یا احضار شدهاند.
اکبر امینی امروز به پلیس امنیّت احضار و بازداشت شد
اکبر امینی از بازداشت شدگان ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ که با نمادهای اعتراضی بر روی جرثقیل رفته بود امروز به پلیس امنیت احضار و بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای امنیتی ازصبح روز چهارشنبه مورخ ۹۱/۶/۱ شروع به آزار و اذیت و تحت تعقیب قرار دادن اکبر امینی نموده بودند.
امروز ۴ شهریور ماه پس از چند روز تعقیب و گریز برادر اکبر امینی را به پلیسِ امنیّت احضار نمودند و شرط آزادی وی را معرفی اکبر امینی عنوان نمودند.
بعد از حضور اکبر امینی و بازداشت وی در پلیس امنیت برادرش آزاد شد.
اکبر امینی در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ با در دست داشتن پرچمی سبز و عکسهای جان باختگان اعتراضات مردمی پس از انتخابات از جرثقیلی واقع در چهارراه قصر تهران بالا رفته و موجب تجمعات اولیه مردم در تظاهرات ۲۵ بهمن ماه ۱۳۸۹ در این محل شد.
زینب بایزیدی و وضعيت نامناسب بند زنان زندان مراغه
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، یک منبع مطلع از زندان مراغه، وضعیت بند زنان این زندان را بسیار اسفبار توصیف کرده است. زینب بایزیدی از فعالان کُرد حقوق زنان نیز در حال حاضر در این بند دوران دومین محکومیت خود را میگذراند.
این منبع مطلع به آژانس کُردپا گزارش داده: تعداد زندانیان زن این بند از تا ١٥ تا ٣٠ نفر متناوب هستند، اما ظرفیت تنها اتاق این بند فقط برای ٧ تا ٨ زندانی مناسب است، فضای کوچک و بسیار محدود بند زنان شرایط روحی روانی نامناسبی را بر زندانیان این بند حاکم کرده است.
عدم امکانات اولیه همچون نبود سرویس بهداشتی مناسب، محل مناسب جهت استراحت، کیفیت بسیار پایین غذای زندانیان زندان مراغه حبس زندانیان زن این زندان را بسیار بغرنجتر کرده است.
زینب بایزیدی پس از اتمام چهار سال حبس تعزیری در یک پرونده، برای بار دوم و در پروندهای دیگر جهت گذراندن ٦ ماه حبس تعزیری و برای دومین تبعید از زندان زنجان به زندان شهرستان مراغه منتقل شد.
با گذشت ٤ سال و اندی از محبوس بودن این فعال کُرد حقوق زنان، وی تا کنون و به دستور ادارهی اطلاعات از استفادهی هر گونه مرخصی محروم شده است.
زندان شهرستان مراغه تنها دارای ٢ بند زنانه و مردان است که در آن هیچگونه تفکیک جرمی صورت نگرفته و تمامی زندانیان با هر جرم و پروندای در کنار هم هستند.
بند مردان زندان مراغه به صورت میانگین دارای ٥٠٠ زندانی میباشد که در شرایط بسیار نامطلوب روحی روانی قرار دارند.
همچنین این زندان فاقد هر گونه فضای ورزشی و یا فرهنگی همچون باشگاه و یا کتابخانه میباشد.
زینب بایزیدی از فعالان کمپین يک ميليون امضاء در استان آذربايجان غربی نيز به شمار میرود که در سال ۱۳۸۵ برای رفع تبعيض از زنان در قوانين مدنی و جزايی جمهوری اسلامی ايران راه اندازی شد.
زینب بایزیدی زندانی سیاسی کُرد و فعال حقوق زنان برای نخستین بار در سال ١٣٨٤ در شهر مهاباد بازداشت و بە مدت ٤٠ روز در بازداشتگاه ستاد خبری ارومیە تحت بازجویی قرار گرفت، او سپس با قید وثیقە از زندان آزاد شد که بعدها بە به اتهام تبلیغ علیە نظام به ٦ ماه حبس تعلیقی و تبعید به زندان مراغە محکوم گردید که این حکم با بروز پروندهی دوم به حکم تعزیری تبدیل و به مرحلهی اجرا گذاشته شد.
زینب برای بار دوم از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به ٤ سال حبس تعزیزی تبعید به زندان زنجان محکوم که این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز عینا تایید گردید.
زینب از زندان زنجان نامهای را تحت عنوان "آزادی را گدایی نمیکنم"به افکار عمومی نوشت که متن این نامه که پیشتر منتشر شده در پی میآید.
آزادی را گدایی نمیکنم
خانوادهام را خیلی آزار دادهاند. کلی دوندگی، به خیلی جاها فرستادند. بارها از قوه قضاییه نامه مبنی بر انتقالیم آوردند اما همین که به دست مسئولین دادگاه شهرمان میرسید، نامهها گم و گور میشدند و به بهانه فرستادن به استان و نیامدن جوابها و هر بهانه دیگری هیچ وقت جوابی نیامد و اجرا نشد، هر چند که ازهمان ابتدا همه آنها را بیفایده میدانستم.
به دنبال دستگیری و پیگیری پرونده از سوی وکلا و خانوادهام هر چه دیدهام بینظمی و پارتی بازی و رشوه خواری بود. ازهمان ابتدا دروغ گفتند و نیتشان تنها فریب بود و بس! آنقدر این کار را تکرار کردند تا جاییکه مادر خوش باورم هم به آنها بیباور شد.
اینها را به این دلیل نمیگویم که منتظر لطف یا بخششی باشم، خیر، تا کنون هم کمترین درخواستی از آنها نداشتهام و نخواهم داشت، نه به دلیل اینکه بخواهم خودم را زجر دهم یا دوست نداشته باشم آزاد شوم یا اینکه زندان را بر آزادی ترجیح دهم، نه، به هیچ وجه اینگونه نیست و آزادی حق من است، حتی یک روز حبس کشیدن برای من و امثال من کهبه خاطر این نوع اتهامات از آزادی محروم شدهاند، بیعدالتی و ظلمی بزرگ است.
ازهمان زمانی که حکمهای ناعادلانه بر من و خیلیهای دیگر تحمیل شد، به خودم تعهد دادهام و قسم خوردهام که هرگز غرورم را زیر پا نگذارم و به هیچکس و خصوصاً کسانی که این حق را از من گرفتهاند، در حالی کهحق مسلم خودم است، التماس نکنم.
مدتهاست این را فهمیدهام که تنها به دلیل اینکه ناله سر ندادهام و در برابرشان احساس بیچارگی و عجز نکردهام، چنین حکمی برایم صادر کردند و عدم دورویی و چاپلوسیام در این مدت دلیل ادامه دار بودن این رفتارشان بوده است.
این نوع افراد یا چنین سیستمی تحمل دیدن زنانی جسور و با اراده، و یا تحمل پذیرفتن انسانهایی که برای به دست آوردن حق و حقوقشان تلاش میکنند را را ندارند.
آیا واقعاً اینان نمیدانند؟ هنوز نمیدانند پیشرفت زنان یعنی موفقیت هرچه بیشتر جامعه یا …؟ اینان سالیان درازیست چشمهایشان عادت کرده به دیدن زنان ضعیف و بیارادهای که به دلیل فرهنگ و قانون غلط و سنتهای نابجا، قربانی ناهنجاریهای جامعه مردسالاری شدهاند و در صورت مرتکب شدن کوچکترین خطا و از ترس از دست دادن آبرو و طرد شدن از سوی خانواده و جامعه به دست و پای این افراد میافتند و چه بسا گاهی اوقات مورد سوءاستفاده نیز قرار میگیرند.
این افراد تحمل ندارند چون ذهنشان آکنده از جنسیتی بیچاره و درمانده گشته و نمیخواهند ونمی توانند مبارزه زنان را تحمل نمایند.
این نوع افراد و قوانین نادرست و سنتهای غلط که تبعیض را بر آنها روا داشته، راه را بر هر بیحرمتی و بیعدالتی هموار کرده است، اما من به آنها میگویم آن هدف مهم و مقدسی که برایش تلاش میکنیم و بهایش را میپردازیم خود آبرو، ناموس، حیثیت و همه چیز است و بدون آن همه چیز پوچ و بیمعناست، تحمل حبس و درد و رنج برای آن، مایهی افتخار و غرور است.
همانگونه که ازهمان ابتدا نیز به خود تعهد دادهام و بعد از سپری کردن نزدیک بهسهسال حبس نیز به آن پایبند هستم و خواهم بود، هرگزتقاضای عفو نخواهم کرد.
در این مدت هرچه بیشتر معنی ظلم را فهمیدهام زیرا بر این باورم، کسی باید تقاضای عفو نماید و مورد بخشش واقع گیرد، که اشتباهی کرده باشد یا به زیان شخص یا گروهی اقدام کرده باشد، کسانی را مورد آزار قرار داده یا به حریمی تجاوز کرده باشد، حقوق کسی را ضایع کرده باشد یا برعلیه ملتی اقدام کرده باشد، در غیر اینصورت فردی که عزت نفس نداشته و ترسو و بیباور باشد، از کسانی که حقش را از او گرفتهاند و به او ظلم کردهاند خواهش و تمنا مینماید.
اما من باید نگران کدام آزار و اذیت باشم، از کدام رفتار زشتم خجل باشم و به خاطر کدام خطا باید عذاب وجدان داشته باشم و از چه اشتباهی باید شرمسار باشم؟ غیر از غرور راستینی که باید در وجود هر فرد سالم و نرمالی باشد، غیر از تلاش و مبارزه راستین کهبرای همه افراد جامعه اعم از زن و مرد باید وجود داشتهباشد، غیر از جسارت واقعی و احترام به خود.
این ما نبودیم که باید محاکمه میشدیم، این ماییم که باید محاکمه میکردیم و آناننند که باید پاسخگوی ما باشند، پاسخگوی همه این سالهایی که ظلم را روا داشته و بهآن مشروعیت دادهاند و بیعدالتی و تحقیر کردهاند. آنقدر دیده و شنیدهام که به همهشان بیباور شدهام.
در سیستمی که قانون بر طبق مقتضیات زمان و به نفع ملت به پیش نمیرود و در سیستمی که از انسانها فقط دورویی و چاپلوسی میخواهند، در محیطی که بشر دوستانی مانند آقای کبودوند که تمام تلاشش در راستای انسانیت و اهداف بشردوستانه بودهو در زندان دچار سکته مغزی شده و نه تنها تدبیری برایش نیاندیشیدهاند بلکه تاکنون نیزتحت معالجه لازم و ضروری قرار نگرفته است.
اینان تحمل افکاری غیر از همانند خویش را ندارند.
در پایان باز هم بر تعهدم اصرار ورزیده که حتی اگر تا ابد در حبس بمانم هرگز درخواست عفو و بخشش نمیکنم و همچون دیگر زنان کرد سرزمینم، با افتخار و سربلندی فریاد میزنم که به عنوان یک زن مدافع آزادی هیچگاه در برابر بیعدالتی سر تسلیم فرود نخواهم آورد و آزادی را گدایی نخواهم کرد.
توبه خامنه ای از تاکتیک "فراقُوه ای"
تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای کشیدن لگام گُماشته اش بر منصب ریاست جمهوری، به یک عقب نشینی خفت بار انجامیده است.
زمان کوتاهی پس از آن که فراکسیون نظامی - امنیتی دولت دست به علنی کردن تحرُکات شُماری از دست نشاندگان آقای خامنه ای برای سلب اختیار از خود زد، ولی فقیه جمهوری اسلامی در دیدار با رییس و اعضای دولت از این اقدام فاصله گرفت و بر ماندن آنها بر کُرسی قُوه مُجریه تا پایان دوره قانونی تاکید کرد.
آقای خامنه ای همچنین برای باور پذیر کردن سُخنان خود، دست به تعریف و تمجید از پادوی یاغی شده اش زد و فهرستی طولانی از "نُقاط قُوت دولت" را ردیف کرد که در آن از گزافه هایی چون "کارهای وسیع عُمرانی و پیشرفت چشمگیر در زمینه علم و فناوری" تا "ارتقای جایگاه ایران در عرصه سیاست خارجی و مسایل بین المللی" یافت می شود.
او همچنین فراموش نکرد برای کارگُزارانش که داستانهای فساد اداری و مالی آنها – از جُمله به سفارش خود او - بر سر هر کوی برزن جار زده می شود، گُواهی بهداشتی صادر کند و به "ساده زیستی و دوری از تجمُل" آنها شهادت بدهد.
به این ترتیب، مانور ولی فقیه و هم پیمانانش در اندرونی "نظام" برای دادن هُشدار محرمانه به فراکسیون نظامی – امنیتی و مهار و به خط آوردن آنها، یکسره در باتلاق فرو رفت. آنچه که این حرکت را الزامی ساخته بود، از یک سو کشیده شدن بُحران روابط خارجی به نُقطه حساس و از سوی دیگر، نزدیک شدن هنگام نمایش انتخابات ریاست جمهوری بود. در هر دو محور، آقای خامنه ای به درصد اطمینان بخشی از یک کاسه گی در "بالا"، چه با پرداخت رشوه و چه به اعمال زور و فشار نیاز دارد.
هیچکس بهتر از آقای احمدی نژاد، پادوی خانگی سابق "آقا"، از خالی توپی که ارباب به سویش نشانه گرفته بود، خبر نداشت. او می داند که پس از به خون کشیدن اعتراضها در سال 88، آقای خامنه ای سرنوشت خود را به وی گره زده است. او نه فقط از ترس جُنبش اجتماعی، بلکه همچنین در هراس از دریده شده شدن توسُط دیگر سهامداران قُدرت، چاره ای جُز دفاع از تصمیمات خود و محصولات فاسد آن ندارد.
با آگاهی به این مُعادله بود که فراکسیون نظامی – امنیتی اخطار محرمانه به خود در قالب "تشکیل ستاد فراقُوه ای" را علنی کرد و اطمینان داشت که طرح موضوع در پهنه ی همگانی، آقای خامنه ای را وادار به موضعگیری و دفاع از مصلحت مُقدم اش خواهد کرد.
آقای خامنه ای بازنده این بازی است. او نه فقط دُرُستی ارزیابی فراکسیون نظامی – امنیتی از درجه وابستگی اش به آن را تایید و راه باج خواهی بیشتر را باز کرده، بلکه زمین بیشتری برای حمله در اختیار دیگر گرایشهای رقیب در باند حاکم قرار داده است.
منصور امان
۱۳۹۱ شهریور ۳, جمعه
بیخبری مطلق از علت و محل بازداشت میرطاهر موسوی
با گذشت بیش از یک هفته از بازداشت میرطاهر موسوی نماینده کرج در مجلس ششم هنوز هیچ اطلاعی از وضعیت او در دست نیست.
بنا به گزارش کلمه، از آنجا که میرطاهر موسوی فعال سیاسی، بامداد یکشنبه گذشته توسط نهادهای امنیتی نه به عنوان متهم بلکه به عنوان مطلع بازداشت شده، خانواده او تاکنون مایل به گفتگو با رسانهها نبودهاند.
میرطاهر موسوی استاد جامعهشناسی دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسی ایران بود که توسط انجمن جامعهشناسی و اساتید به دبیری دومین همایش آسیبشناسی اجتماعی کشور برگزیده شد که قرار بود در اسفندماه گذشته برگزار شود اما با فشار نهادهای امنیتی لغو شد در حالی که دانشگاههای مختلف و معاونت پیشگیری از جرائم قوه قضاییه و شهرداری تهران در برگزاری آن همکاری داشتند.
گفته میشود که میرطاهر موسوی در ستاد مهندس موسوی معاونت هماهنگی را برعهده داشته است.
او همچنان در بازداشت بسر میبرد و هنوز هیچ اطلاع رسمی درباره علت بازداشت او، اتهام و محل نگهداریاش گفته نشده است.
دستگیری امدادگران مردمی محکوم است
دستگیری جوانانی که داوطلبانه برای کمک به زلزله زدگان اخیر در یکی از نقاط زلزله زده حضور داشتند، ضعف و ترس رژیم از هر گونه تشکل و حرکت جمعی مستقل را نشان می دهد. پایوران رژیم با عدم انعکاس ابعاد خُسرانهای زلزله، تلاش کردند تا در مقابل همبستگی و برقراری پیوند مردمی با زلزله زدگان مانع ایجاد کنند.
وضعیت فاجعه بار زلزله زدگان عمق بی رحمی رژیمی را نشان می دهد که ثروت مردمی را هزینه نظامیگری و برنامه های اتمی می کند.
تصاویر ویران شده خانه های مردم محروم آذربایجان بار دیگر بی عدالتی رژیم ولایت فقیه را نشان داد. شعارهای پوچ و عوام فریبانه ولی فقیه و گماشته اش در زیر آوار دفن شد. مردم محروم نه تنها پول نفت به سفره هایشان نرفت بلکه از کمکهای بشردوستانه دیگران هم محروم می شوند.
بر اساس گزارشهای پخش شده، مردم محل گفته اند که سپاه به کمکهای ارسالی از کشورهای دیگر دست اندازی می کند و آنها را غصب می کند. بدون شک سرنوشت کالاهای اهدایی به سرنوشت کمکهای ارسالی به مردم زلرله زده در بم دچار خواهد شد. بسیاری از چادرهای اهدایی به مردم زلزله زده در بم بعدها در صف کالاهای برای فروش در برخی مغازه ها قرار گرفته بود.
بر اساس خبرهای پخش شده روز پنجشنبه اول شهریور، ماموران رژیم به چادر امدادگران داوطلب که برای سازماندهی کمکهای مردمی در محل به سر می بردند یورش برده و تعدادی از آنها را دستگیر کردند. عدم اعتماد مردم به نهادهای دولتی، خشم پایوران رژیم را برانگیخت. روند شکل گیری حرکتهای مردمی در آذربایجان برای کمک به مردم دست ماموران و سپاه را از دزدی کوتاه می کند. از طرف دیگر باعث تقویت نهادهای مردمی و همبستگی آنان می شود.
دستگیری امدادگران مردمی محکوم است. این انسان دوستان باید آزاد شوند.
زینت میرهاشمی
۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه
اطلاعات تکمیلی از حمله ماموران به کمپ کمک رسانی مردمی در مصاحبه با یک شاهد عینی
شب گذشته، نیروهای امنیتی با حمله به کمپهای کمک رسانی مردمی اقدام به بازداشت ۳۵ نفر از نیروهای مردمی کردهاند که به قصد امداد به زلزله زدگان، در کمپ سرند به سر میبردند.
در همین زمینه سحام، طی مصاحبه با یکی از فعالین کمپ های امداد رسانی مردمی در مناطق زلزله زده، اطلاعات جدیدی از شرایط رخ داده در شب گذشته و نیز شرایط کلی مردم در آن مناطق را منتشر می کند.
نگرانی ها در خصوص رسیدگی به مردم روستایی استان سردسیر آذربایجان با توجه به نزدیک شدن به فصل سرما، قوت می گیرد.
در روزهای اخیر بخش زیادی از توجه حکومت متوجه میزبانی کشورهای شرکت کننده در کنفرانس غیرمتعهد هاست.
تهران در دهه اول شهریور ماه میزبان کشورهای عضو جنبش عدم تعهد است.
متن کامل مصاحبه سحام با امیرکلهر، فعال مدنی؛ را با هم می خوانیم:
به نظر شما علت دستگیری فعالین حاضر در منطقه چه بود؟
اول این نکته را ذکر کنم که بچه های ما اصلاً دنبال بحث سیاسی و فعالیتی از این دست در این ماجرا نبودند و خود حکومت خیلی علاقه داشت که این مسئله را سیاسی بکند و با این کارهایی که در این مدت انجام داده ، کاملا این موضوع را به اثبات رسانده است.
همه ی بچه ها برای کمک رسانی و امداد به مردم زلزله زده رفته بودند و اینکه بچه ها با جان و دل کار می کردند و هیچ هدفی نداشتند جز کمک کردن به مردم کشورشان. وقتی می دیدند که هلال احمر و دولت نمی توانند یا نمی خواهند که به مردم زلزله زده کمک کنند خودشان به صورت خودجوش دست به کار شدند و خطر را به جان خریدند.
خوشبختانه مردم این مناطق هم استقبال خوبی از این جریان کردند و حسابی هوای بچه ها رو داشتند.
و اما ماجرای بازداشت بچه ها این بود که ابتدا به دستور شخص فرماندار هریس ، نیروی انتظامی و امنیتی برای بردن کالاها به انبار هجوم می برند که با مقاومت بچه ها مواجه شدند و آقایان تصمیم گرفتند که دور کمپ بچه ها حلقه ی انسانی تشکیل دهند و این نیروهای امنیتی که لباس سپاه به تن داشتند کمپ را به مدت ۷ ساعت محاصره کردند.
چند ساعت بعد چندین ماشین ضد شورش به اطراف کمپ آمدند و من که با یکی ار بچه های داخل کمپ در تماس بودم، به من تلفنی گفت “امیر همین الان ریختند داخل” و تماس قطع شد.
بچه ها به مامورین امنیتی گفته بودند که “حتی یک بطری آب معدنی هم به شما نمی دهیم، زیرا این وسایل را مردم به ما دادند تا به دست مردم زلزله زده برسانیم.” حتی اینجا هم که بچه های کمپ می دانستند که ممکن است بازداشت شوند، بازهم استقامت و پایداری از خود نشان دادند و لحظه ای کوتاه نیامدند. حتی قبل از وارد شدن، نیروی انتظامی تهدید کرده بود که می خواهیم کمپ را پلمپ کنیم و بچه ها هم که در را قفل کرده بودند می گویند که اگر می خواهید پلمپ کنید ما داخل کمپ می مانیم و بیرون نمی آییم. ماموران حتی به بچه ها توضیح ندادند که دلیلشان از اقدام برای توقیف این اموال چیست و آنها را به کجا می خواهند منتقل کنند!؟
آیا از اسامی بازداشت شدگان اطلاعی دارید؟
بله، افرادی همچون حسین رونقی، نوید خانجانی، واحد خلوصی، شایان وحدتی، شیما قوشه، میثاق افشار، حسن رونقی، وحید روحانی، مازیار اسماعیل پور، مرتضی اسماعیلپور، حمید رضا مسیبیان، علی محمدی، محسن صائمی، مسعود وفابخش، هومن طاهری، دانیال حسینی، نفیسه شهید فر، بهرام شجاعی، محمد ارجمندی راد، اسماعیل سلمانپور، باغبان باشی، نرگس خیراللهی، مهدی صالحی، بهروز علوی، میلاد پناهیپور، سپهرداد صاحبان، اسماعیل رفعتی، امیر رونقی، زهرا فیاض، جعفر غلامی، کیانا کریمپور، فرزان احمدزاده، آرتمیس ورزنده، مهرناز احمدزاده، امین رونقی و ریحانه حسامی بودند.
طبق گزارش های بدست آمده برخی از بازداشت شدگان دست به اعتصاب غذا زدند آیا شما می دانید کدام یک از این بچه ها در حال اعتصاب غذا هستند؟
حسین رونقی، میلاد پناهی پور، نوید خانجانی، واحد خلوصی و میثاق افشار از لحظه ی بازداشت اعلام کرده اند که اعتصاب غذا خواهند کرد.
علت حضور این فعالین در منطقه چه بود و آنان چه اقداماتی را انجام می داند؟
متاسفانه گویا در کشوری زندگی می کنیم که کمک کردن به هموطن و کمک کردن به زلزله زده ها جرم محسوب می شود. وقتی دولت نمی تواند وظایفش را بدرستی انجام بدهد طبیعی است که خود مردم به صورت خودجوش دست به کار می شوند و وارد عمل می شوند. اگر دولت برای مردم اعتماد سازی می کرد و کارش را به خوبی انجام می داد امروز شاهد این نبودیم که مردم به هلال احمر و نهاد هایی حکومتی اعتماد نداشته باشند و پولی به حساب آنها واریز نکنند. بسیاری از حساب های بچه های ما که داشتند برای کمک به زلزله زده ها پول جمع می کردند، در همان روزهای اول مسدود شده بود و وقتی بچه ها به بانک مراجعه کرده بودند گفته بودند که دستور از بالا بوده است.
نحوه رسیدگی سازمانهای دولتی به مردم زلزله زده چطور بود؟
دیده شده بود که هلال احمر در منطقه پارتی بازی می کرد و به خانواده هایی که می شناخت یا آشنایشان بودند چند تا چادر می داد. مثلا به یه خانواده ی ۵ نفره دوتا چادر داده بود در صورتی که به یک خانواده ی ۱۰ یا ۱۱ نفره یک چادر داده بود و مردم از این موضوع بسیار ناراحت بودند و خوب بچه هایی که الان در بازداشت به سر می برند یک برنامه ای ترتیب دادند که برای این مردم چادر بخرند. آیا دولت دست به یک همچین اقدامی زد؟؟
یا به طور مثال فنس برای گاو و گوسفندان مردم زلزله زده؛ مردم شبها از ترس گرگ مجبور بودند بغل حیواناتشان بخوابند تا گرگ به دامهایشان حمله نکند و بچه های کمپ برنامه ریزی کردند تا برایشان فنس بخرند و این کار را انجام دادند و مردم خیلی از اونها تشکر کردند و خوشحال بودند. آیا هلال احمر جمهوری اسلامی دست به همچین کاری زد!؟ در بیمارستان صحرایی فقط ۲ تا پزشک بود و با یک زمین لرزه ی کوچک آنجا پُر از مجروح می شد! بچه های کمپ با خودشان پزشک بردند و حتی گشت چادر به چادر گذاشته بودند تا به وضع مردم رسیدگی کنند. الان شاهد این ماجرا هستیم که خیلی از مناطق زلزله زده، روستاهایشان در حال گرفتن بیماری وبا هستن و بچه ها ترتیبی دادند که آهک خریده شود تا جلوی گسترش وبا گرفته شود. به هر حال امیدوارم بچه ها هرچه سریعتر آزاد شوند.
با تشکر از وقتی که در اختیار سحام قرار دادید.
گروهی از فعالین اینترنتی گرگان بازداشت شدند
دادستان عمومی و انقلاب گرگان از شناسایی و بازداشت سه گروه که به ادعای وی در فضای مجازی اقدام به انتشار تصاویر نامناسب و برگزاری اردوهای مختلط میکردند در گرگان خبر داد.
بنا به گزارش روابطعمومی و اطلاعرسانی دادگستری کل استان گلستان، عباس پوریانی در جمع روسای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی استان اظهار داشت: سه گروه که در فضای مجازی اقدام به انتشار تصاویر نامناسب و برگزاری اردوهای مختلط میکردند در گرگان بازداشت شدند.
وی گفت: کار رسیدگی به پرونده این افراد هم اکنون آغاز شده است.
در این نشست همچنین افزایش نظارت بر خوابگاههای دانشجویی مطرح گردید.
اجلاس جنبش غیر متعهدها، پر هزینه و بی خاصیت
رژیم جمهوری اسلامی مشغول آب و جارو کردن شهر تهران برای شانزدهمین کنفرانس جنبش غیرمتعهدها است. بوقهای تبلیغاتی آن با جار و جنجال در رسای این کنفرانس و اهمیت آن یاوه سرایی می کنند. حتا در این تدارک این اجلاس نیز بهم ریختگی دستگاه دیپلماسی رژیم ولایت فقیه به خوبی نمایان می شود. در این جار و جنجال تبلیغاتی هر یک از پایوران رژیم در مورد تعداد کشورها و مقامهای رسمی شرکت کننده، آمار متفاوتی را به زبان می آورند.
در حالیکه علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه رژیم در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایسنا گفته است، "حدود ۳۰ تن از مقامهای رسمی کشورها در سطح رییس جمهوری در این اجلاس شرکت خواهند کرد"، علی سعید لو،رییس ستاد برگزاری این اجلاس به "خبرگزاری فارس" می گوید: "۵۱ کشور در سطح عالی و رییس جمهوری برای حضور در تهران اعلام آمادگی کردهاند و این تعداد در حال افزایش است."
خبر شرکت بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد در این نشست نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. بعضی از پایوران رژیم عدم شرکت او را چندان مهم ارزیابی نمی کنند و پاره ای نیز عدم شرکت او در این اجلاس را تحت تاثیر آمریکا می دانند. خبر شرکت کیم جُنگ ایل، رهبر کره شمالی از قول محمدرضا فرقانی سخنگوی ستاد برگزاری اجلاس در راس اخبار منابع حکومتی قرار گرفت و کار شد، پس از تکرار این ادعا توسط صالحی در جمع خبرنگاران، بلافاصله محمدرضا فرقانی این خبر را تکذیب کرده و صالحی را سنگ روی یخ کرد.
هرچند رژیم برای برگزاری این نشست هزینه مالی سنگینی را متقبل شده و حتا شهر تهران را به مدت 5 روز تعطیل اعلام کرده که خسارت مالی آن بر کشور بسیار بالاست، اما واقعیت این است که جنبش عدم تعهد باشگاه سیاسی تاریخ مصرف گذشتهای است که از قدرت تاثیر گذاری در تحولات بین المللی برخوردار نیست. ولی انزوای بین المللی رژیم و شکستهای پی در پی دیپلماتیک اش در سطح بین المللی و منطقه باعث شده تا به این امامزاده بی معجزه دخیل ببندد و از موقعیت این اجلاس حداکثر بهره برداری را بکند.
این در حالی است که بیشترین کشورهای عضو این جنبش همان کشورهایی هستند که در نشست همکاری های اسلامی در مکه حضور داشتند. در آن نشست نیز خواسته رژیم برای حمایت از بشار اسد مورد توجه قرار نگرفت و کشورهایی همچون عراق و سودان نیز از رژیم حمایت نکردند.
حال اکنون با همه این هزینه های مالی و تلاشهای دیپلماتیک، رژیم سعی دارد تا محکوم کردن تحریمهای بین المللی علیه خود و حمایت از رژیم سوریه را به این اجلاس تحمیل کند؛ این همان خواسته ای است که در نشست مکه شکست سختی بر دیپلماسی رژیم وارد کرد.
رژیم جمهوری اسلامی از روی ناچاری و گرفتار در انزوای بین المللی با طناب جریانی در چاه می رود که بیش از آن که تصور می کند، پوسیده است.جعفر پویه
در حالیکه علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه رژیم در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایسنا گفته است، "حدود ۳۰ تن از مقامهای رسمی کشورها در سطح رییس جمهوری در این اجلاس شرکت خواهند کرد"، علی سعید لو،رییس ستاد برگزاری این اجلاس به "خبرگزاری فارس" می گوید: "۵۱ کشور در سطح عالی و رییس جمهوری برای حضور در تهران اعلام آمادگی کردهاند و این تعداد در حال افزایش است."
خبر شرکت بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد در این نشست نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. بعضی از پایوران رژیم عدم شرکت او را چندان مهم ارزیابی نمی کنند و پاره ای نیز عدم شرکت او در این اجلاس را تحت تاثیر آمریکا می دانند. خبر شرکت کیم جُنگ ایل، رهبر کره شمالی از قول محمدرضا فرقانی سخنگوی ستاد برگزاری اجلاس در راس اخبار منابع حکومتی قرار گرفت و کار شد، پس از تکرار این ادعا توسط صالحی در جمع خبرنگاران، بلافاصله محمدرضا فرقانی این خبر را تکذیب کرده و صالحی را سنگ روی یخ کرد.
هرچند رژیم برای برگزاری این نشست هزینه مالی سنگینی را متقبل شده و حتا شهر تهران را به مدت 5 روز تعطیل اعلام کرده که خسارت مالی آن بر کشور بسیار بالاست، اما واقعیت این است که جنبش عدم تعهد باشگاه سیاسی تاریخ مصرف گذشتهای است که از قدرت تاثیر گذاری در تحولات بین المللی برخوردار نیست. ولی انزوای بین المللی رژیم و شکستهای پی در پی دیپلماتیک اش در سطح بین المللی و منطقه باعث شده تا به این امامزاده بی معجزه دخیل ببندد و از موقعیت این اجلاس حداکثر بهره برداری را بکند.
این در حالی است که بیشترین کشورهای عضو این جنبش همان کشورهایی هستند که در نشست همکاری های اسلامی در مکه حضور داشتند. در آن نشست نیز خواسته رژیم برای حمایت از بشار اسد مورد توجه قرار نگرفت و کشورهایی همچون عراق و سودان نیز از رژیم حمایت نکردند.
حال اکنون با همه این هزینه های مالی و تلاشهای دیپلماتیک، رژیم سعی دارد تا محکوم کردن تحریمهای بین المللی علیه خود و حمایت از رژیم سوریه را به این اجلاس تحمیل کند؛ این همان خواسته ای است که در نشست مکه شکست سختی بر دیپلماسی رژیم وارد کرد.
رژیم جمهوری اسلامی از روی ناچاری و گرفتار در انزوای بین المللی با طناب جریانی در چاه می رود که بیش از آن که تصور می کند، پوسیده است.جعفر پویه
اشتراک در:
پستها (Atom)