جنجالی که رژیم جمهوری اسلامی با دعوت همزمان دولت خودگردان فلسطین و گروه شبه نظامی حماس برای شرکت در اجلاس غیرمُتعهدها برپا کرد و نیز فرجام خفت بار این اقدام، بستر حرکت "نظام" در برخورد به نشست مزبور و نیز، چشم انداز تیره آرزوهای آن را به نمایش گذاشته است.
حتی پیش از آنکه دسته چند هزار نفری میهمانان دور میز پذیرایی جا گرفته باشند، میزبانان صورت حساب را به نام شان صادر کردند. حاکمان ایران که گویا محو گزافه گوییهای خود در باره موفقیتهای کسب کرده از برگزاری اجلاس غیرمُتعدها شده بودند، با دستپاچگی و پیشاپیش، تمام آنچه که در سر پرورانده بودند را روی پیشخوان می گذاشتند.
آنها با دعوت همزمان از آقایان عباس و هنیه، خُرده حساب خانگی خود را از کیسه ی غیرمُتعدها صاف می کردند. سود این ابتکار که به مُهر و نشان اجلاس بینوا اما به جیب آنان می ریخت، از یک طرف در ایجاد یک محور تازه شکاف بین فلسطینیها و از طرف دیگر، دلبری از حماس نهُفته بود که پس از شروع اعتراضها در سوریه ترجیح داده از مُعاشرت خود با رژیم بدنام مُلاها بکاهد.
رژیم جمهوری اسلامی به گونه روشن در حال سوواستفاده از "فُرصت" میزبانی بود؛ امری که اگرچه در سازگاری کامل با دستور کار آن در اجلاس غیرمُتعدها قرار داشت، اما اعتبار میهمانان را نیز به گونه خطرناکی به ریشخند می گرفت.
زمانی که پایوران حُکومت شروع به انکار دعوت از حماس و سرکرده آن، آقای هنیه کردند، آشکار گردید که "نظام" گز نکرده، بُریده و حرکت آن با واکُنش اعضای پُرنفوذ تر غیرمُتعهدها روبرو گردیده است.
این یک عقب نشینی با خسارت دوجانبه است، زیرا در همان حال که ضربه تازه ای به مُناسبات رژیم مُلاها با فلسطینیها به گونه عام و حماس به گونه خاص وارد آورده، همچنین جبهه ای را در میان میهمانان در برابر اقدام خودسرانه آنها شکل داده و بدین ترتیب راه تحقُق دیگر انتظارات ویژه "نظام" از بلوک مجازی غیرمُتعهدها در مورد تحریمها، بُمب اتُم و سوریه را دُشوار ساخته است.منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر