۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

نامهٔ سرگشاده لقمان و زانیار مرادی به مناسبت سومین سال بازداشت


 زانیار و لقمان مرادی دو زندانی محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج نامه ای به مناسبت سومین سالروز بازداشت خود نوشته اند که در زیر می آید:
سه سال گذشت، سه سالی که هر روزش منتظر مرگ بودن در ستیز با امید ما بود. وقتی زیر آنهمه شکنجه‌ها و تهدید‌ها و شبهای سخت سلول انفرادی و بیخبری منتظر هر اتفاقی بودیم، تنها به انتظار روشن شدن حقایق و آزادی صبر و امید پیش گرفته بودیم.
اگر پس از سه سال از درد‌ها و رنج‌هایمان نگوییم راحت‌تر خواهیم بود اما از انتظاراتمان می‌توانیم بگوییم.
وقتی ناخودگاه و ناگذیر منتظر کینه‌ها، انتقام‌ها تسویه حساب‌ها و بی‌عدالتی‌ها هستیم بی‌محابا‌تر می‌توانیم از انتظاراتمان بگوییم.
انتظاراتی از این و آن مبارزین و فعالین نداریم. شاید که وضع آن‌ها بهتر از ما نباشد و شاید هم آنچنان از اینجا دور شده‌اند که دردهای اینجا رو نمی‌فهمند. اما هنوز انتظارمان از اجرای عدالت و تشریح روند ناسالم پرونده‌مان هستیم.
انتظاری که پس از بار‌ها و بار‌ها نامه‌نگاری و درخواست اعاده دادرسی از مقامات قضایی همچنان بی‌پاسخ مانده است. انتظار برای محاکمه و برخورد با آنهایی که شکنجه کرده‌اند و انهمه رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی را داشته‌اند، نداریم.
اما هنوز انتظارمان از امام جمعه مریوان است که آنگونه که شایسته جایگاه دینی ایشان بود، صادقانه و شجاعانه به آنچه وعده چندین و چندین باره‌اش بوده عمل نکرده است چراکه آنهایی که همیشه دروغ گفته‌اند و از ما دروغ خواسته‌اند و همیشه دشنام بر لب داشته‌اند انتظاری نیست اما امام جمعه می‌توانست با اذعانش بر بی‌گناهی ما و بی‌ادعاایش نسبت به اعدام ما گام بلندی برای آزادی ما بردارد.
سه سال گذشت و انتظاری از آنهایی که مانع ملاقات و هر گونه ارتباط با عزیزانمان را شده‌اند، نداریم اما همچنان انتظار آزادیمان را می‌کوشیم که اگر همه چیز درست صورت پذیرد می‌دانیم که با تصریح داوری و تحقق عدالت دور از دسترس نخواهد بود.
لقمان و زانیاری مرادی -
مردادماه سال ۹۱
زندان رجایی شهر کرج
بند ۴، سالن ۱۲

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر