به نظر می رسد اوضاع درونی رژیم جمهوری اسلامی آنچنان درهم و برهم و آشفته است که هیچ کس نمی داند برای مدیریت بحران منطقه ای جاری باید چگونه عمل کند.
درحالی که علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم با سفر به کشورهای منطقه تلاش می کنند تا برای آزادی کسانی که در سوریه به گروگان گرفته شده اند میانجی جستجو کنند، در تهران پایوران دیگر رژیم با حمله به ترکیه، قطر و عربستان سعودی بی تابی خود از انزوای منطقه ای رژیم را به نمایش می گذارند.
قبل از سفر علی اکبر صالحی برای دیدار با همتایان ترک خود به ترکیه، سرلشکر بسیجی حسن فیروز آبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم گفت: "آلسعود، قطر و ترکیه مسوول خونهایی هستند که در خاک سوریه ریخته می شود."
از سوی دیگر، سعید جلیلی با عصبانیت آمریکا را مسوول جان گروگانها اعلام می کند و می گوید: "همه طرفهایی که حامی گروه های ننگین تروریست در سوریه هستند، شریک مستقیم در اینگونه اقدامات تروریستی محسوب می شوند."
بدیهی ست که در این جمع بستن، ترکیه نیز منظور شده است. همچنین، علی لاریجانی در گفتگو با خبرگزاری حکومتی "فارس"، آمریکا و برخی کشورهای منطقهای را مسوول جان "زائران ایرانی ربوده شده در سوریه" دانست و تهدید کرد: "به موقع جواب این جنایات را دریافت خواهند کرد."
به این دلیل است که وزارت امور خارجه ترکیه با انتشار بیانیهای تند، اظهارات پایوران رژیم را محکوم کرده و می نویسد: "ما اتهامات بیاساس و تهدیدهای بینهایت خصمانهی مقامات ایرانی از قبیل حسن فیروزآبادی علیه کشورمان را به شدت محکوم میکنیم."
و ادامه می دهد: "ادامه سخنان مسوولان مختلف ایرانی علیه کشور ما غیرقابل قبول است."
پر واضح است که منظور از "مسوولان مختلف ایرانی" حرفهای لاریجانی، جلیلی و... کسانی است که در این موقعیت فکر می کنند با تهدید می توانند کاری از پیش ببرند.
درحالی که قبل از سفر صالحی به ترکیه، رژیم هرگونه وابستگی نظامی افراد گروگان گرفته شده را رد کرده و حتا مهدی شهسواری، یکی از مقامات سازمان حج و زیارت گفت: "با توجه به شرایط خاص سوریه در حال حاضر، این سازمان گروه های زائر به آن کشور اعزام نمی کند و ربوده شدگان زائرانی هستند که به صورت شخصی به سوریه سفر کرده بودند"، اما صالحی در ترکیه مجبور به اقرار شده و گفت: "بعضی از این افراد، از بازنشستگان سپاه و ارتش هستند که در چارچوب اعزام بازنشستگان ادارات مختلف جمهوری اسلامی، برای زیارت به سوریه اعزام شده بودند."
همچنین صالحی تلاش کرد از مقامات ترک دلجویی کرده و در این راستا با کوچک شمردن اعتراضات آنان علیه رژیم و پس گرفتن مواضع همریشان خود گفت: "برادران ترک ما دخالتی در جنگ نداشتهاند، ما اشتراکات زیادی با دولت ترکیه داریم و خواسته هر دوی ما بحث آزادی احزاب و انتخابات و رفع فساد حکومتی است.
این مواضع متناقض ثابت می کند که دستگاه دیپلماسی رژیم به کلی بهم ریخته است و تلاش پایوران آن برای لاپوشانی ماهیت افرادشان در سوریه نه تنها ناکام مانده، بلکه مجبور به اعتراف به هویت آنان شده و با دلجویی از کشورهای همسایه سعی کنند شاید اندکی از انزوای رو به تزاید خود بکاهند. این ناکامی موقعی بیشتر به چشم می آید که ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست لبنان در واکنش به گفته های جلیلی در سفر به لبنان و سوریه گفت: "آقای جلیلی بهتر است به جای پخش انبار تسلیحات ایران در نقاط مختلف، به مسایل داخلی کشور خود مانند قیام مرغی و فشار بر مردم فقیر بپردازد."
همچنین سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان در مخالفت با سفر جلیلی به لبنان گفت: "در زمانی که مردم سوریه با شنیع ترین کشتار و ویرانی به دست رژیم بشار اسد و حامیان خارجی او دست به گریبان هستند، نمیتوان به این مقام ایرانی خوشامد گفت."
به نظر می رسد سیاستهای منطقه ای رژیم به کلی با شکست مواجه شده و حمایت از رژیم سوریه، ارسال اسلحه و اعزام نیروهای اطلاعاتی برای آن نه تنها کمکی به خارج شدن از این انزوا نکرده، بلکه کار را بر رژیم بیش از گذشته سخت کرده است.
گره زدن سرنوشت رژیم به سرنوشت رژیم سوریه باعث شده تا یک جبهه بندی کلی در منطقه علیه آن شکل بگیرد؛ جبهه بندی ای که بعضی از پایوران رژیم فکر می کنند با تهدید می توانند در آن خللی ایجاد کنند و بعضی هم با التماس و در آمدن از در مسالمت سعی به مدیریت بحران دارند. زشت و زیبایی که این روزها رژیم در منطقه بازی می کند، نخواهد توانست دردی از انزوای او را درمان کند.جعفر پویه
درحالی که علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم با سفر به کشورهای منطقه تلاش می کنند تا برای آزادی کسانی که در سوریه به گروگان گرفته شده اند میانجی جستجو کنند، در تهران پایوران دیگر رژیم با حمله به ترکیه، قطر و عربستان سعودی بی تابی خود از انزوای منطقه ای رژیم را به نمایش می گذارند.
قبل از سفر علی اکبر صالحی برای دیدار با همتایان ترک خود به ترکیه، سرلشکر بسیجی حسن فیروز آبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم گفت: "آلسعود، قطر و ترکیه مسوول خونهایی هستند که در خاک سوریه ریخته می شود."
از سوی دیگر، سعید جلیلی با عصبانیت آمریکا را مسوول جان گروگانها اعلام می کند و می گوید: "همه طرفهایی که حامی گروه های ننگین تروریست در سوریه هستند، شریک مستقیم در اینگونه اقدامات تروریستی محسوب می شوند."
بدیهی ست که در این جمع بستن، ترکیه نیز منظور شده است. همچنین، علی لاریجانی در گفتگو با خبرگزاری حکومتی "فارس"، آمریکا و برخی کشورهای منطقهای را مسوول جان "زائران ایرانی ربوده شده در سوریه" دانست و تهدید کرد: "به موقع جواب این جنایات را دریافت خواهند کرد."
به این دلیل است که وزارت امور خارجه ترکیه با انتشار بیانیهای تند، اظهارات پایوران رژیم را محکوم کرده و می نویسد: "ما اتهامات بیاساس و تهدیدهای بینهایت خصمانهی مقامات ایرانی از قبیل حسن فیروزآبادی علیه کشورمان را به شدت محکوم میکنیم."
و ادامه می دهد: "ادامه سخنان مسوولان مختلف ایرانی علیه کشور ما غیرقابل قبول است."
پر واضح است که منظور از "مسوولان مختلف ایرانی" حرفهای لاریجانی، جلیلی و... کسانی است که در این موقعیت فکر می کنند با تهدید می توانند کاری از پیش ببرند.
درحالی که قبل از سفر صالحی به ترکیه، رژیم هرگونه وابستگی نظامی افراد گروگان گرفته شده را رد کرده و حتا مهدی شهسواری، یکی از مقامات سازمان حج و زیارت گفت: "با توجه به شرایط خاص سوریه در حال حاضر، این سازمان گروه های زائر به آن کشور اعزام نمی کند و ربوده شدگان زائرانی هستند که به صورت شخصی به سوریه سفر کرده بودند"، اما صالحی در ترکیه مجبور به اقرار شده و گفت: "بعضی از این افراد، از بازنشستگان سپاه و ارتش هستند که در چارچوب اعزام بازنشستگان ادارات مختلف جمهوری اسلامی، برای زیارت به سوریه اعزام شده بودند."
همچنین صالحی تلاش کرد از مقامات ترک دلجویی کرده و در این راستا با کوچک شمردن اعتراضات آنان علیه رژیم و پس گرفتن مواضع همریشان خود گفت: "برادران ترک ما دخالتی در جنگ نداشتهاند، ما اشتراکات زیادی با دولت ترکیه داریم و خواسته هر دوی ما بحث آزادی احزاب و انتخابات و رفع فساد حکومتی است.
این مواضع متناقض ثابت می کند که دستگاه دیپلماسی رژیم به کلی بهم ریخته است و تلاش پایوران آن برای لاپوشانی ماهیت افرادشان در سوریه نه تنها ناکام مانده، بلکه مجبور به اعتراف به هویت آنان شده و با دلجویی از کشورهای همسایه سعی کنند شاید اندکی از انزوای رو به تزاید خود بکاهند. این ناکامی موقعی بیشتر به چشم می آید که ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست لبنان در واکنش به گفته های جلیلی در سفر به لبنان و سوریه گفت: "آقای جلیلی بهتر است به جای پخش انبار تسلیحات ایران در نقاط مختلف، به مسایل داخلی کشور خود مانند قیام مرغی و فشار بر مردم فقیر بپردازد."
همچنین سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان در مخالفت با سفر جلیلی به لبنان گفت: "در زمانی که مردم سوریه با شنیع ترین کشتار و ویرانی به دست رژیم بشار اسد و حامیان خارجی او دست به گریبان هستند، نمیتوان به این مقام ایرانی خوشامد گفت."
به نظر می رسد سیاستهای منطقه ای رژیم به کلی با شکست مواجه شده و حمایت از رژیم سوریه، ارسال اسلحه و اعزام نیروهای اطلاعاتی برای آن نه تنها کمکی به خارج شدن از این انزوا نکرده، بلکه کار را بر رژیم بیش از گذشته سخت کرده است.
گره زدن سرنوشت رژیم به سرنوشت رژیم سوریه باعث شده تا یک جبهه بندی کلی در منطقه علیه آن شکل بگیرد؛ جبهه بندی ای که بعضی از پایوران رژیم فکر می کنند با تهدید می توانند در آن خللی ایجاد کنند و بعضی هم با التماس و در آمدن از در مسالمت سعی به مدیریت بحران دارند. زشت و زیبایی که این روزها رژیم در منطقه بازی می کند، نخواهد توانست دردی از انزوای او را درمان کند.جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر