روی آوار مُحاسبات به هم ریخته و نتایج باژگون، رهبران جمهوری اسلامی با تارهای کشیده شده اعصاب، نسبت به آنچه که "اجلاس تهران" روی دست شان گذاشته، واکُنش نشان می دهند. در میان این پرخاشهای هیستریک، صدای بدمستی و عربده رهبر "نظام" - سازگار با جایگاه وی در میان همریشان - بُلند تر از دیگران به گوش می رسد.
ولی فقیه رژیم مُلاها، ساعاتی پس از آن که آقای مُرسی خواهان حذف "عقبه استراتژیک" جمهوری اسلامی شد، در سُخنانی تهدید آمیز، نسبت به "وقع جنگ قومی و مذهبی" در مصر هُشدار داد. در همین حال او فراموش نکرد مُدعی شود که توطیه ای را در این زمینه کشف کرده، بدون آنکه در باره سرچشمه و جُزییات آن توضیح بدهد یا لازم ببیند شواهدی ارایه کند.
یک مُلاقات بعد تر و با فاصله کوتاهی از ایراد این سُخنان ماجراجویانه، در حالی که چنین به نظر می رسید آقای خامنه ای چندان مُطمین نبوده مُخاطبان خارجی اش تحت تاثیر بیم آفرینی "جنگ قومی و مذهبی در مصر" قرار بگیرند، با یکسان شمردن جُنبشهای اعتراضی در سوریه و اُروپا، تشریح کرد که با دادن "پول و سلاح" به "مُخالفان سیاستهای دولتهای اُروپایی"، اُروپا نیز می تواند به وضعیتی مُشابه سوریه دُچار شود.
هرگاه رژیمی که آقای خامنه ای بر آن فرمان می راند، در پهنه جهانی به عُنوان "بانک مرکزی تروریسم" و "بُزُرگترین مُشوق مالی و تسلیحاتی" آن شناخته نمی شد، شاید لگدپراکنی از راه دور به وی به مصر و اُروپا نیز حساسیتی را برنمی انگیخت. مُسلم اما این است که لفاظی بامدادی وی هیچ کُمکی به نرم و بی آزار شدن تعریفهای مزبور نخواهد کرد.
آنچه که رهبر رژیم جمهوری اسلامی به زبان آورده، فقط پیش سُخن منظومه ای است که مقامها و پایوران حُکومت در روزهای آینده برای جُبران خُرد شدن پُر سروصدای کاسه آرزوهایشان ارایه خواهند کرد. دیپلُماسی ولایت فقیهی، یعنی همان ریسمانی که "نظام" با آن به چاه "غیرمُتعهدها" سرازیر شد، در این چاره جویی جایی ندارد. منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر