درحالیکه مدتها از تصویب فاز دوم هدفمندی یارانه ها در مجلس آخوندی می گذرد، این طرح در کشور میز احمدی نژاد خاک می خورد و بعضی از مدیران دولتی می گویند که دولت هیچ برنامه ای برای اجرای آن ندارد.
معلوم نیست با تصویب این طرح و بودجه آن توسط مجلس و تبدیل آن به قانون، به چه دلیل دولت احمدی نژاد که برای اجرای آن تعجیل داشت، اکنون حاضر نیست آن را اجرا کند؟
همچنین، بی سر و سامانی بازار ارز که تاثیر مستقیمی بر قیمت ارزاق عمومی دارد، باعث شده تا شهروندان کشور هر روز با افزایش بیشتر بهای کالاهای اساسی روبرو شوند. ناتوانی دولت در کنترل این بازار و اظهار نظرهای متناقض پایوران رژیم نیز به تلاطم آن می افزاید.
در هفته های گذشته موجی از تبلیغات حکومتی در مورد سازمان دادن بورس ارز به راه افتاده است. در باره اینکه این بورس چگونه کار خواهد کرد و سازوکار آن چگونه است، دوباره هرکسی نظر و رای خود را بیان می کند، بدون اینکه مشخص شود تاثیر آن در کنترل بازار چگونه خواهد بود. شب گذشته (چهارشنبه) محمود احمدی نژاد در گفتگوی تلویزیونی خود نیز پاسخ مشخصی به راه اندازی و کار کرد آن نداده و موضوع را همچنان مبهم رها کرد. به همین دلیل بار دیگر بازار ارز آشفته شده و قیمتها رو به بالا به حرکت درآمده است.
محمد پاریزی، معاون اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی درباره وضعیت ارزی کشور می گوید: "نه تنها طرحهای دولت برای ساماندهی بازار ارز به شکست انجامیده که اساسا تعیین ارزش برابری ریال در مقابل ارزهای خارجی بیرون از دایرهی نفوذ مقامهای دولتی صورت میگیرد."
این درحالی است که طبق قانون پنجم توسعه، نرخ ارز "شناور مدیریت شده" تعیین می شود. نرخ شناور مدیریت شده در این برنامه همچون کوسه و ریش پهن است. زیرا شناور بودن نرخ را بازار تعیین می کند، در حالیکه مدیریت دولتی به معنای دخالت دولت در این بازار است که با شناور بودن آن هماهنگی نداشته بلکه در تضاد کامل قرار دارد.
از سوی دیگر، محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی خبر از ارز تک نرخی می دهد، اما مجیدرضا حریری، عضو هیات مدیره اتاق بازرگانی تهران میگوید: "بانك مركزی اگر قدرت عرضهی ارز را دارد، چرا این کار را در بازار آزاد نمیکند و میخواهد وارد بازار بورس شود؟"
این است که وضعیت اقتصادی و نرخ ارز همچون دیگر بخشهای کشور به امید خدا رها شده است و نشان می دهد به دلیل بهم ریختگی در ساختار مدیریت رژیم ولایت فقیه، هیچ امیدی به بهبود این اوضاع نمی رود.
رژیم ولایت فقیه گرفتار در چنبره بحرانهای گوناگون، قادر به برنامه ریزی و پیشبرد برنامه های خودش نیز نیست. به این دلیل است که می شود گفت دچار یک بن بست خود ساخته شده که به هر طرف که می پیچد به دیوار برخورد می کند.
رژیم نماینده خود خوانده خدا بر روی زمین، اکنون به جز دعا برای نجات خود، کار دیگری از دست اش ساخته نیست.جعفر پویه
معلوم نیست با تصویب این طرح و بودجه آن توسط مجلس و تبدیل آن به قانون، به چه دلیل دولت احمدی نژاد که برای اجرای آن تعجیل داشت، اکنون حاضر نیست آن را اجرا کند؟
همچنین، بی سر و سامانی بازار ارز که تاثیر مستقیمی بر قیمت ارزاق عمومی دارد، باعث شده تا شهروندان کشور هر روز با افزایش بیشتر بهای کالاهای اساسی روبرو شوند. ناتوانی دولت در کنترل این بازار و اظهار نظرهای متناقض پایوران رژیم نیز به تلاطم آن می افزاید.
در هفته های گذشته موجی از تبلیغات حکومتی در مورد سازمان دادن بورس ارز به راه افتاده است. در باره اینکه این بورس چگونه کار خواهد کرد و سازوکار آن چگونه است، دوباره هرکسی نظر و رای خود را بیان می کند، بدون اینکه مشخص شود تاثیر آن در کنترل بازار چگونه خواهد بود. شب گذشته (چهارشنبه) محمود احمدی نژاد در گفتگوی تلویزیونی خود نیز پاسخ مشخصی به راه اندازی و کار کرد آن نداده و موضوع را همچنان مبهم رها کرد. به همین دلیل بار دیگر بازار ارز آشفته شده و قیمتها رو به بالا به حرکت درآمده است.
محمد پاریزی، معاون اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی درباره وضعیت ارزی کشور می گوید: "نه تنها طرحهای دولت برای ساماندهی بازار ارز به شکست انجامیده که اساسا تعیین ارزش برابری ریال در مقابل ارزهای خارجی بیرون از دایرهی نفوذ مقامهای دولتی صورت میگیرد."
این درحالی است که طبق قانون پنجم توسعه، نرخ ارز "شناور مدیریت شده" تعیین می شود. نرخ شناور مدیریت شده در این برنامه همچون کوسه و ریش پهن است. زیرا شناور بودن نرخ را بازار تعیین می کند، در حالیکه مدیریت دولتی به معنای دخالت دولت در این بازار است که با شناور بودن آن هماهنگی نداشته بلکه در تضاد کامل قرار دارد.
از سوی دیگر، محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی خبر از ارز تک نرخی می دهد، اما مجیدرضا حریری، عضو هیات مدیره اتاق بازرگانی تهران میگوید: "بانك مركزی اگر قدرت عرضهی ارز را دارد، چرا این کار را در بازار آزاد نمیکند و میخواهد وارد بازار بورس شود؟"
این است که وضعیت اقتصادی و نرخ ارز همچون دیگر بخشهای کشور به امید خدا رها شده است و نشان می دهد به دلیل بهم ریختگی در ساختار مدیریت رژیم ولایت فقیه، هیچ امیدی به بهبود این اوضاع نمی رود.
رژیم ولایت فقیه گرفتار در چنبره بحرانهای گوناگون، قادر به برنامه ریزی و پیشبرد برنامه های خودش نیز نیست. به این دلیل است که می شود گفت دچار یک بن بست خود ساخته شده که به هر طرف که می پیچد به دیوار برخورد می کند.
رژیم نماینده خود خوانده خدا بر روی زمین، اکنون به جز دعا برای نجات خود، کار دیگری از دست اش ساخته نیست.جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر