رژیم آدمکش و ضد مردمی ولایت فقیه که خود را رهبر خودخوانده مسلمانان جهان و الگوی کشورهای دیگر برای انقلاب معرفی می کند، این روزها طشت رسوایی اش از بام فلک به زیر افتاده و دخالت آن در سرکوبگری مردم در سوریه آشکارتر از گذشته شده است. هر چند سالهاست که رژیم تروریست پرور جمهوری اسلامی تلاش می کند تا ابتکار عمل را در کشورهای منطقه به دست گرفته و گروه های وابسته به خود را به شیوه های مختلف، آلترناتیو دولتهای آنان جا بزند، در بحران منطقه خاورمیانه عربی، به کلی این هیاهوها رنگ باخت و ثابت شد که رژیم آدمکش و تروریستی ولایت فقیه هیچ گونه مقبولیتی در بین مردم این کشورها ندارد.
هرچند سردمداران رژیم سعی کرده اند تا با هیاهو، انقلابهای مردم منطقه را اسلامی و از نوع ولایت فقیهی آن جا بزنند، اما با موضعگیری درست جنبشهای این کشورها علیه رژیم سرکوبگر ولایت فقیه، سیاستهای ضد مردمی رژیم روز به روز منزوی تر شد. دخالت آشکار رژیم در بحرین و بالا گرفتن بحران بین دو کشور به دلیل حمایت رژیم از گروه های وابسته، همچنین برملا شدن دست گروه های جاسوسی سپاه در کشور کویت از یک طرف و مرز بندی در مصر و تونس با گروه های هوادار رژیم ولایت فقیه و عدم اجازه به این گروه ها برای دنباله روی از سیاستهای تهران، نمونه های قابل شمار است.
هرچه که رژیم سنگ کشورهای مزبور را به سینه می زند و به ظاهر خود را طرفدار "مردم مسلمان" این کشورها معرفی می کند، اما در سوریه وضع به گونه دیگری است. دخالت آشکار رژیم در سوریه و همکاری با سازمانهای سرکوبگر این کشور برای سرکوبی جنبش مردم، به خوبی آشکار شده است. توقیف هواپیماهای رژیم با محموله نظامی برای رژیم سوریه از سوی ترکیه و پیش گرفتن سیاست حمایت از جنبشهای منطقه از سوی دولت این کشور باعث شده است تا سپاه پاسداران که وظیفه حمایت از گروه های وابسته در کشورهای دیگر را دارد، علیه ترکیه دست به یکسری اقدامات بزند.
در آخرین نمونه، نشریه "صبح صادق"، ارگان سپاه پاسداران مقاله ای علیه ترکیه منتشر کرده و در آن برای سیاستمداران ترکیه خط و نشان می کشد. ارگان سپاه پاسداران در این مقاله می نویسد: "چنانچه مقامات تركيه بر ادامه مسير فعلی كه منجر به تنشهای بيشتر و واگرایی می‌شود اصرار ورزند، تا آنجا كه ايران ناچار شود ميان تركيه و سوريه يكی را انتخاب كند، منطق منافع راهبردی و شناخت ايدیولوژيك، ايران را به سوی انتخاب سوريه سوق خواهد داد."هرچند رژیم جمهوری اسلامی این روزها منزوی تر از آنی است که تصور می رود و در بین کشورهای منطقه تنها از طریق ترکیه بعضی از ارتباطات اقتصادی خود را سامان می دهد، اما بحران منطقه ای در سوریه آنقدر برای رژیم ولایت فقیه اهمیت دارد که این موقعیت به شدت خطیر را نادیده گرفته و روابط با ترکیه را به سوی تیرگی براند. رژیم جمهوری اسلامی که این روزها بیش از همیشه به رابطه با ترکیه نیاز دارد، شیپور را از سر گشادش می نوازد و به ترکیه هشدار می دهد: "واقع‌بينانه‌تر به موضوع نگاه كند و جانب حكومت سوريه را بگيرد."سپاه پاسداران در ادامه مقاله، همان سیاست خامنه ای در مورد سوریه را تکرار کرده و می نویسد: "اجانبی با دخالت در امور سوریه و سازماندهی افراد خاص و تحریک کسانی که به هر دلیل زمینه و آمادگی اعتراض را دارند، آشوب، اعتراض، تخریب و کشتار راه انداخته‌اند تا به افکار عمومی دنیا بقبولانند که آنچه در سوریه می‌گذرد، مانند آن چیزی است که در مصر، تونس، لیبی، یمن و … می‌گذرد."
اینکه ترکیه هم مرز با سوریه است و نمی تواند نسبت به اتفاقات داخلی این کشور بی تفاوت بماند یک حرف است و اینکه رژیم جمهوری اسلامی هم پیمان سوریه است و از طریق این کشور، خود را به لبنان و بخشی از فلسطین می رساند تا در امور داخلی آنان دخالت کند امری دیگر!
اکنون رژیم ولایت فقیه که خطر را بیخ گوش رژیم سوریه می بیند، سعی دارد با تکرار منافع ترکیه و نشان دادن در باغ سبز از یک سو و تهدید آن کشور از سوی دیگر، سیاستمدارانش را وادار به موضعگیری از جنسی سازد که به سیاستهای خامنه ای نزدیکتر باشد. اما آنچه در مقاله ارگان سپاه و حرافیهای گماشتگان خامنه ای نادیده می شود، منافع ملی ترکیه است که دولت آن کشور بدون توجه به چنین عربده کشیهایی به دنبال آن است. آیا رژیم ولایت فقیه با تهدید ترکیه و دادن وعده منافع اقتصادی بیشتر می تواند آن کشور را وادار به دنباله روی از سیاستهای منطقه ای خود کرده و به اردوی خودی بکشاند؟ یا اینکه در وانفسای انزوای رژیم، ترکیه نیز یک گام دیگر از رژیم دورتر خواهد شد و دست عوامل رژیم تروریستی تهران در پوست گردو گیر خواهد کرد؟
هرچند سردمداران رژیم سعی کرده اند تا با هیاهو، انقلابهای مردم منطقه را اسلامی و از نوع ولایت فقیهی آن جا بزنند، اما با موضعگیری درست جنبشهای این کشورها علیه رژیم سرکوبگر ولایت فقیه، سیاستهای ضد مردمی رژیم روز به روز منزوی تر شد. دخالت آشکار رژیم در بحرین و بالا گرفتن بحران بین دو کشور به دلیل حمایت رژیم از گروه های وابسته، همچنین برملا شدن دست گروه های جاسوسی سپاه در کشور کویت از یک طرف و مرز بندی در مصر و تونس با گروه های هوادار رژیم ولایت فقیه و عدم اجازه به این گروه ها برای دنباله روی از سیاستهای تهران، نمونه های قابل شمار است.
هرچه که رژیم سنگ کشورهای مزبور را به سینه می زند و به ظاهر خود را طرفدار "مردم مسلمان" این کشورها معرفی می کند، اما در سوریه وضع به گونه دیگری است. دخالت آشکار رژیم در سوریه و همکاری با سازمانهای سرکوبگر این کشور برای سرکوبی جنبش مردم، به خوبی آشکار شده است. توقیف هواپیماهای رژیم با محموله نظامی برای رژیم سوریه از سوی ترکیه و پیش گرفتن سیاست حمایت از جنبشهای منطقه از سوی دولت این کشور باعث شده است تا سپاه پاسداران که وظیفه حمایت از گروه های وابسته در کشورهای دیگر را دارد، علیه ترکیه دست به یکسری اقدامات بزند.
در آخرین نمونه، نشریه "صبح صادق"، ارگان سپاه پاسداران مقاله ای علیه ترکیه منتشر کرده و در آن برای سیاستمداران ترکیه خط و نشان می کشد. ارگان سپاه پاسداران در این مقاله می نویسد: "چنانچه مقامات تركيه بر ادامه مسير فعلی كه منجر به تنشهای بيشتر و واگرایی می‌شود اصرار ورزند، تا آنجا كه ايران ناچار شود ميان تركيه و سوريه يكی را انتخاب كند، منطق منافع راهبردی و شناخت ايدیولوژيك، ايران را به سوی انتخاب سوريه سوق خواهد داد."هرچند رژیم جمهوری اسلامی این روزها منزوی تر از آنی است که تصور می رود و در بین کشورهای منطقه تنها از طریق ترکیه بعضی از ارتباطات اقتصادی خود را سامان می دهد، اما بحران منطقه ای در سوریه آنقدر برای رژیم ولایت فقیه اهمیت دارد که این موقعیت به شدت خطیر را نادیده گرفته و روابط با ترکیه را به سوی تیرگی براند. رژیم جمهوری اسلامی که این روزها بیش از همیشه به رابطه با ترکیه نیاز دارد، شیپور را از سر گشادش می نوازد و به ترکیه هشدار می دهد: "واقع‌بينانه‌تر به موضوع نگاه كند و جانب حكومت سوريه را بگيرد."سپاه پاسداران در ادامه مقاله، همان سیاست خامنه ای در مورد سوریه را تکرار کرده و می نویسد: "اجانبی با دخالت در امور سوریه و سازماندهی افراد خاص و تحریک کسانی که به هر دلیل زمینه و آمادگی اعتراض را دارند، آشوب، اعتراض، تخریب و کشتار راه انداخته‌اند تا به افکار عمومی دنیا بقبولانند که آنچه در سوریه می‌گذرد، مانند آن چیزی است که در مصر، تونس، لیبی، یمن و … می‌گذرد."
اینکه ترکیه هم مرز با سوریه است و نمی تواند نسبت به اتفاقات داخلی این کشور بی تفاوت بماند یک حرف است و اینکه رژیم جمهوری اسلامی هم پیمان سوریه است و از طریق این کشور، خود را به لبنان و بخشی از فلسطین می رساند تا در امور داخلی آنان دخالت کند امری دیگر!
اکنون رژیم ولایت فقیه که خطر را بیخ گوش رژیم سوریه می بیند، سعی دارد با تکرار منافع ترکیه و نشان دادن در باغ سبز از یک سو و تهدید آن کشور از سوی دیگر، سیاستمدارانش را وادار به موضعگیری از جنسی سازد که به سیاستهای خامنه ای نزدیکتر باشد. اما آنچه در مقاله ارگان سپاه و حرافیهای گماشتگان خامنه ای نادیده می شود، منافع ملی ترکیه است که دولت آن کشور بدون توجه به چنین عربده کشیهایی به دنبال آن است. آیا رژیم ولایت فقیه با تهدید ترکیه و دادن وعده منافع اقتصادی بیشتر می تواند آن کشور را وادار به دنباله روی از سیاستهای منطقه ای خود کرده و به اردوی خودی بکشاند؟ یا اینکه در وانفسای انزوای رژیم، ترکیه نیز یک گام دیگر از رژیم دورتر خواهد شد و دست عوامل رژیم تروریستی تهران در پوست گردو گیر خواهد کرد؟
جعفر پویه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر