۱۳۹۱ مرداد ۱۴, شنبه

بُحران کمبود کالاهای اساسی، یک نعمت آسمانی برای حُکومت




بُحران گرانی و نایابی و مُرغ، به نماد سیاست و چگونگی نگاه رژیم ولایت فقیه به گردابی تبدیل گردیده که جامعه ایران را در آن افکنده است. حُکومت در همان حال که شالوده های تولید داخلی را زیر فشار واردات یا طرحهای مُخربی همچون "هدفمندی یارانه ها" به نابودی کشانده، از سوی دیگر از نتایج فاجعه بار این اقدامات بر زندگی و معیشت میلیونها نفر به عُنوان فُرصتی برای غارت هر چه بیشتر آنها بهره برداری می کند.

در اوایل تیر ماه و همزمان با رُشد ناگهانی بهای گوشت مُرغ، پایوران رژیم از صُدور مُجوز برای واردات 150 هزار تُن گوشت مرغ خبر دادند. این اقدام در حالی صورت می گرفت که در آذر ماه سال گُذشته، وزارت جهاد کشاورزی واردات گوشت مُرغ را با توضیح "حمایت از تولید داخلی" ممنوع اعلام کرده بود. آنچه که در این فاصله ی کوتاه برسر "تولید داخلی" آمده را اقدام اخیر به خودی خود بازگو می کند.

از جانب دیگر، نگاهی به روی دیگر سکه ی واردات کلان گوشت مُرغ نشان می دهد که کمبود و گرانی در بازار که برای اکثریت جامعه به معنای رانده شدن هر چه بیشتر به مرز گُرسنگی است، برای ساختار فاسد حاکم یک هدیه آسمانی برای چپاوُل با دست باز و منبع درآمدی برای انباشت هر بیشتر ثروت به شُمار می رود. براساس گفته های آقای احمد امیرآبادی، نماینده قُم در مجلس مُلاها، بهای هر کیلو گوشت مُرغ وارداتی 4500 تومان تعیین شده است. این در حالی است که پیش از انفجار قیمتها، این رقم گرد سه هزار تومان در نوسان بود.

اگر چه با وجود فروش مُرغ دولتی به قیمت بالای 5 هزار تومان، گُفته های این فرد چندان اعتماد پذیر نیست، اما حتی بر همین اساس نیز می توان مُشاهده کرد که حُکومت و نصیب برندگان از آن، با استفاده از آشُفتگی بازار، به یک ضربت بهای این کالا را 50 درصد افزایش داده اند. در همین حال، رییس کُمیسیون اقتصادی مجلس مُلاها، آقای ابراهیم نکونام فاش کرده که مرغ در خارج از کشور یک و نیم دلار قیمت دارد و نزدیک به چیزی کمتر از سه هزار تومان برای وارد کننده تمام می شود. این بدان معناست که میلیاردها تومان تفاوت قیمت اصلی و قیمت عرضه به نرخ دولتی را حُکومت و وابستگان و نورچشمیهای آن به جیب خود سرازیر می کنند.

در آیینه ی بُحران مُرغ، چهره کریه دستگاهی پیداست که از لوله تنش خارجی نفس می کشد و از سُفره نابسامانی و فلاکت داخلی فربه می شود. منصور امان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر