۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

موشک، جایگُزینی برای "عقبه استراتژیک"




برای رژیمی که با اتهام ساخت بُمب اتمی روبرو است، اعتراف به استفاده از بُمب و موشک به عنوان ابزارهای سیاست خارجی، بکر ترین فکری نیست که می تواند به ذهن رهبرانش خُطور کند. حاکمان ایران اما نظر دیگری دارند، آنها با شفافیتی غیر مُنتظره توضیح می دهند که مشغول صادرات جنگ افزار به کانون بُحران خاورمیانه و مُسلح کردن دستجات جنگ سالار هستند.
شلیک داوطلبانه آنها به پای خود فقط می تواند با تلاش برای خارج شدن از یک تنگنای فوری و نفس گیر تر توجیه شود، این راه حلی است که شرایط تغییر یافته در منطقه و مُعادلاتی که بر اساس آن شکل گرفته، مُفید یا مُضر، به رژیم جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. چه، "نظام اُم القرا" با گامهای مُطمین در حال از دست دادن "عقبه استراتژیک" خود است؛ جایی که نقش سپر بلای آن را در برابر "دُشمنان خارجی" بازی می کند و در حالت ایده آل، به عُنوان پیشخوانی برای باجگیری و چانه زنی کاربُرد می یابد.
پایه های این استراتژی با فروپاشی تدریجی رژیم حاکم سوریه در پی خیزش همگانی مردُم این کشور به لرزه درآمده است. همزمان، تدبیرهای جنگی و کُمکهای هنگُفت جمهوری اسلامی به بشار اسد بدون آنکه بتواند تغییری به سود او در توازن قُوا در این کشور ایجاد کند، در عمل حاکمان ایران را به گروگان "عقبه" مربوطه درآورده است.
تاثیر بی واسطه این تحول را می توان در تغییر در صف بندی مُتحدان پیشین جمهوری اسلامی مشاهده کرد. گروه حماس، یک کانال مُهم نُفوذ آن در بُحران اسراییل – فلسطین، پس از رویگردانی از حکومت سوریه، در نُقطه مُقابل سیاست سوری حاکمان ایران قرار گرفته و به این ترتیب، ایفای نقش وکالتی آن در اجرای خواسته های موکلانش چونان گذشته، مورد تردید جدی قرار دارد.
در امتداد تضعیف موقعیت منطقه ای، "نظام" یک گام پایین تر با انزوا در میان همسایگان و کشورهای عربی روبرو شده است که به گونه بی پیشینه ای به تشکیل جبهه ای از تُرکیه تا قطر و از مصر تا اُردن علیه آن فرا یافته؛ امری که به گونه ای خطرناک آسیب پذیری جمهوری اسلامی در برابر فشار خارجی در هر شکل را افزایش داده است. حاکمان ایران یک تاثیر آرایش مزبور را به ویژه در پهنه تحریمهای نفتی و سیاست افزایش تولید اوپک لمس می کنند.
بر این اساس، چنین می نماید که رهبران و پایوران رژیم ولایت فقیه با اعتراف به تجهیز حماس و جهاد اسلامی به موشک، در پی ترمیم موقعیت رو به زوال خود در قلب "عقبه استراتژیک" و القای این پندار هستند که همچنان از قُدرت مانُور و تاثیرگذاری در آن برخوردار می باشند.
بی تردید آنها می توانند حدس بزنند روی دیگر سکه ای که به بالا پرتاب کرده اند، چیست و اگر هم از این اندازه از دوراندیشی بی بهره بوده اند، گُفته های وزیر امور خارجه فرانسه راهنمایی خوبی برای دریافت موضوع بوده است. با این حال، حاکمان کشور ترجیح داده اند بین دو تهدید بالفعل، یعنی از دست دادن ابزارهای ماجراجویی منطقه ای و بُحران اتُمی، دُوُمی را نادیده بگیرند.
واقعیت اما این است، مرزهایی که دو تهدید یاد شده را از یکدیگر جدا می کند، فقط در ذهن رهبران جمهوری اسلامی وجود خارجی دارد. آنها زیر فشار، واقعیتهای مطلوب خودشان را می سازند و مردُم ایران مجبورند بهای زندگی با محصولات این دُنیای غیر واقعی را بپردازند. منصور امان     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر