دستور رهبر جمهوری اسلامی به مجلس مُلاها برای پس گرفتن "طرح سووال از رییس جمهور" اگر چه مانع سر گرفتن یک نزاع از پیش اعلام شده گردیده، اما امر دهنده نیز از آثار نامطلوب آن برکنار نمانده است. این موضوع را می توان از حملات هماهنگ شده ای دریافت که طیف ولایت علیه راست سُنتی و نمایندگان آن آغاز کرده و موضوع آن را هیچ چیز کمتر از دسیسه چینی علیه "رهبر" تشکیل نمی دهد.
هفته گذشته یکی از اعضای ارشد "جبهه پایداری"، گروه انشعابی از باند نظامی – امنیتی دولت، با اشاره به سُخنان قبلی آقای خامنه ای که "ایجاد اختلاف" را برابر "خیانت" خوانده بود، تاکید کرد: "این دسته افراد بلافاصله بعد از سخنان رهبر مُعظم انقلاب، طرح سووال از رییس جمهور را راه انداختند."
حُجت الاسلام حُسین جلالی، تلاش برای کشاندن گُماشته آقای خامنه ای بر منصب ریاست جمهوری به مجلس را توطیه مُشترک آقایان رفسنجانی و لاریجانی نامید و محفل راست سُنتی در نهاد قانونگذاری را "برانداز" معرفی کرد. او همچنین هُشدار داد که "طرح اصلاح قانون انتخابات" که در مجلس در حال بررسی است، در امتداد "استراتژی براندازی" قرار دارد.
همزمان، آیت الله مصباح یزدی، رهبر "جبهه پایداری"، برای پُر رنگ کردن خُطوط این صف بندی پُشت بُلندگو رفت تا اعلام کند: "رای عدم کفایت، پروژه دُشمن برای اثبات فرضیه خطای رهبری در تایید رییس جمهور است."
نمایندگان وابسته به بیت آقای خامنه ای در مجلس نیز با همین مضمون یا مُتهم کردن رُقبا به "بی بصیرتی"، خشم خود را از بی اعتنایی آنها به "ایما و اشاره رهبری" و وادار کردن وی به دخالت جانبدارانه ابراز داشته اند.
اگر چه به نظر نمی رسد این جبهه گیری با هر درجه از شدت و غلظت، هماوردان را از تلاش برای بهبود موقعیت خود در توازُن قُدرت به زیان فراکسیون "رهبر" مُنصرف سازد، در همین حال اما کارایی تاکتیک مُخالفت نرم راست سُنتی را نیز زیر سووال می برد.
تلاش آنها در جهت پرهیز از ورود به درگیری مُستقیم با آقای خامنه ای و بیت او و ابراز اطاعت و کُرنش به هر مُناسبت، در حقیقت جبهه روبرو را به حملات و فشار بیشتر تحریک و تشویق کرده است.
این حقیقت که شیوه موثرتری برای رسیدن به هدف مزبور هم وجود دارد را فراکسیون نظامی – امنیتی دولت نشان داده است. آقای احمدی نژاد و دوستان روی نُقاط آسیب پذیر طیف "رهبر" کار می کنند، از آنها امتیاز می گیرند و ریسک حذف یا کنار گذاشتن خود را افزایش می دهند. فراکسیون مزبور حفظ موقعیت خویش در دستگاه قُدرت در دو سال اخیر را نه مدیون جلا انداختن به افسار گردنش، بلکه مرهون اعمال فشار و باج گیری بی وقفه از آقای خامنه ای و بارگاه او است.
با اجبار به صُدور حُکم حُکومتی برای باز داشتن مُنتقدان "اُصولگرا" از پیگرد آقای احمدی نژاد، آرزوی دیرینه آقای خامنه ای برای بیرون آمدن سالم و بی هزینه از بُحران سیاسی هر چه بیشتر از دسترس دور شده است. فراکسیون نظامی – امنیتی بار دیگر توانست از او امتیاز بگیرد و مُهم تر از آن، به راهگُشا بودن تاکتیک جنگی خود یقین بیشتری یافت. طیف راست سُنتی نیز "رهبر مُعظم" را برخلاف تمایُل و منافع اش از اندرونی به میانه نزاع کشاند و ضربه تازه ای به اتوریته اش وارد کرد.
جُبران این خسارت گزاف با حمله لفظی و پرونده سازی بسیار دُشوار به نظر می رسد.منصور امان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر